
تندروهایی که برای پزشکیان کمین کردهاند!

پزشکیان که در کارزار انتخاباتی نیز بر محور همگرایی و عبور از دوگانهسازیهای رایج سخن میگفت، در تشکیل دولت خود نیز همین مسیر را ادامه داد.
به گزارش روز نو بهکارگیری برخی چهرههای وابسته به جریانهای مختلف، از جمله اصولگرایان نمادی از رویکردی بود که تلاش داشت مشارکت سیاسی را به فراتر از دایره حامیان مستقیم رئیسجمهور بکشاند. سیاستی که حتی منتقدینی از میان حامیان خود مسعود پزشکیان نیز داشت.
راه گذر از «آتس بس سرد» چیست؟
تندروهایی که پیشتر نیز در برابر سیاستهای مشارکتمحور موضعگیری کرده بودند، این بار صریحتر از گذشته به تقابل با دولت برخاستهاند. این تقابل نهتنها در تضاد با منافع کلان کشور و اصول اخلاقی سیاستورزی است، بلکه میتواند زمینهساز شکافهای تازهای در ساحت قدرت اجرایی شود؛ آنهم در شرایطی که در مرحله «آتش بس سرد» قرار داریم؛ مرحلهای بین صلح نهایی و ادامه تنش، که نیازمند تدبیر مضاعف و اتحاد ملی است نه تندروی و رادیکالیسم جبهههای افراطی.
وضعیتی که هم اکنون سپهر سیاسی ایران در آن قرار گرفته است پلی است میان جنگ و صلح و از طرفی دیگر عقیم شدن دیپلماسی هر آن میتواند این پل را سستتر کند و سایه جنگ را بر سر کشور سیاهتر کند؛ وضعیتی که آن را «آتش بس سرد» نامیدیم.
مردم با رأی خود، رویکرد تشویقی و عقلانی را انتخاب کردند
حجتالاسلام محسن غرویان، فعال سیاسی و استاد حوزه علمیه، در گفتوگو با روزنامه «آرمان امروز» با تأکید بر لزوم بازخوانی رفتارهای تربیتی در سیاست، معتقد است که مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری، رویکردی مبتنی بر عقلانیت، امید و تعامل را برگزیدهاند. او در گفتوگو با ما با اشاره به مبانی روانشناسی تربیتی و آموزههای دینی، به تحلیل فضای سیاسی امروز کشور پرداخت.
به گفته غرویان، در روانشناسی سیاسی و علوم تربیتی جدید، دو روش تشویق و تنبیه برای تربیت افراد، بهویژه نوجوانان و جوانان، شناخته شده است. وی افزود: «عدهای طرفدار روشهای تنبیهیاند و گروهی دیگر بر تشویق تأکید دارند. به نظر من، اسلام نیز روش دوم را میپسندد و از آن حمایت میکند.»
او با اشاره به آموزههای قرآنی گفت: «در قرآن آیات متعددی وجود دارد که از جهنم، دوزخ و آتش سخن میگویند، اما در کنار آن آیات تبشیر نیز وجود دارد که امید، بشارت و بهشت را مطرح میکنند. به همین ترتیب، در فضای سیاسی و اجتماعی امروز ما نیز این دو رویکرد دیده میشود.»
غرویان در ادامه با اشاره به چهرههایی، چون مسعود پزشکیان، رویکرد آنان را مبتنی بر جنبههای تشویقی دین و تعاملگرایی دانست و اظهار کرد: «عدهای دائم از عذاب، قیامت، ترس و وحشت سخن میگویند، اما افرادی مثل آقای پزشکیان بیشتر بر جذب مردم، گفتوگو و رویکرد مثبت دین و سیاست تأکید دارند. مردم هم با رأیی که دادند، نشان دادند که این نگاه را میپسندند.»
او با نقد نگاه تندروها گفت: «این نوع نگاهها بارها آزموده شده و نتیجهای نداشته است. اقداماتی مثل بالا رفتن از دیوار سفارتخانهها نه پاسخ داده و نه پاسخ خواهد داد. به نظر من، دنیای امروز هم این روشها را نمیپسندد. علم جدید هم تأکید دارد که دوران خشونت، ترساندن و تهدید رو به پایان است.»
صداوسیما باید از سیاست حذفی خارج شود
حجتالاسلام محسن غرویان، استاد حوزه و فعال سیاسی، با اشاره به ضرورت پرهیز از سیاستهای طرد و حذف در اداره کشور، بر نقش مهم سیاستهای جذبمحور و رویکردهای عاطفی در انسجام ملی تأکید کرد و گفت: «جامعه را نباید دائماً به خشونت دعوت کنیم. فضای کشور نباید فضای تولید نفرت باشد؛ بلکه باید انسجام و اتحاد ملی را بیشتر کنیم.»
غرویان با بیان اینکه «رژیم کودککش اسرائیل بهدلیل ناسازگاری با طبیعت انسانها در حال حاضر منفور شده»، گفت: «تا زمانی که راههای جذب، تشویق، محبت و عاطفه برای ما باز است، نباید به سمت طرد و کنار زدن دیگران برویم. در سیاستهای موجود کشور، من روش آقای پزشکیان را میپسندم.»
او افزود: «دایره نظام و حکومت نباید آنقدر تنگ شود که اکثریت مردم را بیرون از دایره انقلاب قرار دهیم. دینداری، انقلابیگری و دایره نظام باید آنقدر وسیع باشد که اکثریت ملت در داخل این حلقه قرار بگیرند، نه اینکه همه را از قطار انقلاب پیاده کنیم و خودمان تنها بمانیم.»
حاشیهبردن تندروها با دموکراسی
در ادامه این گفتوگو، از غرویان درباره راهکارهای مقابله با تندروی در کشور پرسیدیم. او معتقد است که در همه کشورها جریانهای تندرو و رادیکال وجود دارند، اما کشورهایی که موفقتر عمل کردهاند، این جریانها را نه با حذف، بلکه با دموکراسی به حاشیه بردهاند. در ایران هم میتوانیم همین کار را بکنیم و سیاست جذب را جایگزین سیاست حذف کنیم. این فعال سیاسی تصریح کرد: «این کار سختی است، اما صاحبان قدرت مثل آقای پزشکیان و دولت میتوانند با تشکیل میزگردهای مختلف، برگزاری جلسات تبیینی در صداوسیما، مطبوعات، حوزه و دانشگاه، فضا را از دست تندروها خارج کنند.»
او نقش صداوسیما را در این زمینه بسیار کلیدی دانست و گفت: «چند روز پیش هم در مصاحبهای گفتم که صداوسیما نقش اول را دارد و باید در رویکردهای خود تحولی ایجاد کند. مردم از طریق صداوسیما وارد فضای سیاسی و اجتماعی کشور میشوند.»
به باور غرویان، طرفداران نگاه و تفکر پزشکیان باید بهصورت مستمر، جریان تندرو را نقد کنند. او گفت: «باید یک فشار اجتماعی بر مسئولان صداوسیما وارد شود تا احساس کنند جامعه دیگر نمیپذیرد که تریبونها فقط در اختیار یک جناح تندرو خاص باشد. رسانه ملی ما باید واقعاً ملی باشد.»
وی تأکید کرد: «نمایندگان تفکرات اعتدالگرا نیز باید تریبون داشته باشند و حرف بزنند. این کار میتواند با ریاستجمهوری آقای پزشکیان که بههرحال رئیسجمهور مردم هستند، بسیار مؤثرتر انجام شود.»
انتقاد از انحصار رسانهای باید در فضای مجازی تقویت شود
این استاد حوزه و فعال سیاسی، با اشاره به اظهارات اخیر محمد قوچانی درباره ضرورت ورود چهرههای متنوع فکری به صداوسیما گفت: «قوچانی مطرح کرده بود که روزنامهنگاری تلویزیونی در این سن و در این شرایط، حق اوست. همچنین تاکید کرده بود که جامعه و صداوسیما امروز به چنین چهرههایی نیاز دارد و پیشنهاد داده بود که یک برنامه در یکی از شبکهها در اختیارش قرار گیرد تا بتواند در کنار صحبتهای افرادی، چون فواد ایزدی و جواد لاریجانی، دیدگاههایش را مطرح کند.» او افزود: «قوچانی اعلام کرده که حاضر است در این فضا حضور یابد و صحبت کند، اما خودش هم بعید میداند که صداوسیما چنین فرصتی در اختیارش قرار دهد. من هم بعید میدانم صداوسیما بپذیرد، اما معتقدم باید این مسائل بهصورت جدی در فضای مجازی مطرح و بازتاب داده شود.»
غرویان خبر میدهد که برخی اساتید حتی به طنز مینویسند که باید از برخی از کارشناسان «به شدت تکراری» که دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارند، در برنامه آشپزی صداوسیما هم استفاده شوند، چون در باقی برنامهها که حضور دارند. این نوع کنایهها نسبت به رویه صداوسیما در استفاده یکجانبه از برخی چهرهها بیانگر نارضایتی عمومی از انحصار رسانهای است.
این استاد حوزه تاکید کرد: «باید این کنایهها، نقدها و اعتراضها بیشتر و گستردهتر شود. هرچند بعید است صداوسیما بهراحتی تغییر مسیر دهد، اما این فشارها بیتاثیر هم نخواهد
بود.» غرویان در پایان متذکر شد: «آقای قوچانی و دیگر چهرههای مشابه باید از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنند. همچنین روزنامههای اصلاحطلب و آزادیخواه نیز تریبونهایی هستند که باید از آنها بهره گرفت. هرکسی که قلمی دارد، صدایی دارد یا بیانی دارد، باید از آن برای بیان این مسائل استفاده کند. به نظر من این اقدامات در بلندمدت اثرگذار خواهد بود، انشاءالله.»