به روز شده در: ۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۳
کد خبر: ۷۰۲۹۶۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۲۸ تير ۱۴۰۴

وکیل اولیای دم امیرمحمد خالقی: متهم به قتل در دادگاه نه صدایش می‌لرزید و نه گریه می‌کرد

روزنو :حمیدرضا حاجی‌اسفندیاری، وکیل اولیای دم گفت: امیرمحمد حین دویدن کوله لپ‌تاپش افتاده و سارقان با فرض بر اینکه او وسیله ارزشمندی دارد به سمتش رفته و درگیر شده‌اند.

وکیل اولیای دم امیرمحمد خالقی، دانشجوی مقتول دانشگاه تهران: متهم به قتل در دادگاه نه صدایش می‌لرزید و نه گریه می‌کرد / او هنوز در هیجانات سنین نوجوانی به سر می‌برد و فکر می‌کند دادگاه هم شبیه مدرسه است / احتمالا مرداد ماه زمان اجرای حکم قصاص مشخص می‌شود

 شامگاه ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۳، «امیرمحمد خالقی‌درمیان» دانشجوی ۱۹ساله و نخبه رشته مدیریت دانشگاه تهران در خیابان جنت حوالی کوی دانشگاه توسط دو سارق زورگیر به قتل می‌رسد…. قتل این دانشجو به دست دو سارق زورگیر باعث انتقادهای گسترده می‌شود.

 

دو روز بعد از این حادثه در ۲۶ بهمن، جمعی از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران در اعتراض به بی‌توجهی دانشگاه در تامین امنیت خوابگاه‌ها تجمع و اعلام می‌کنند که برخی از آن‌ها بارها در همان محل مورد حمله سارقان قرار گرفته‌اند. شش روز بعد از این حادثه قوه قضاییه و پلیس اعلام می‌کنند که عاملان قتل امیرمحمد خالقی دستگیر شده‌اند. «احمدرضا»؛ ۱۷ساله متهم ردیف اول پرونده به اتهام قتل عمد و «امیرمهدی»؛ متهم ردیف دوم پرونده به اتهام معاونت در قتل و سرقت به عنف به ترتیب به قصاص و ۲۵ سال زندان محکوم شده‌اند. «حمیدرضا حاجی‌اسفندیاری»، وکیل اولیای دم طی گفت‌وگویی به جزییات جدید این پرونده اشاره کرده است. 

بعد از انتشار خبر قتل امیرمحمد خالقی؛ کاربران فضای مجازی، برخی بازیگران، افراد سرشناس و حتی بعضی از وکلا بدون اینکه از جزییات پرونده اطلاعات دقیقی داشته باشند به این حادثه واکنش نشان داده و اظهارنظر کرده بودند. این افراد معتقد بودند امیرمحمد برای اینکه لپ‌تاپش را از سارقان بگیرد با آن‌ها درگیر شده و این دو سارق هم به خاطر مشکلات اقتصادی دست به سرقت زده‌اند. حتی برخی دیگر از افراد معتقد بودند که چون امیرمحمد؛ دانشجوی نخبه دانشگاه تهران و محل حادثه هم کوی دانشگاه بوده، این پرونده با مسائل سیاسی در ارتباط است. در حالی که شواهد نشان می‌دهد این پرونده فقط یک پرونده جنایی بوده است. در مورد جزییات پرونده توضیح می‌دهید. 

شبی که این دو متهم برای سرقت به آن محل رفته بودند، اولین طعمه‌شان امیرمحمد خالقی بوده است. این دو در حالی که سوار موتورسیکلت بوده‌اند، امیرمحمد را شناسایی می‌کنند. فیلمی که در فضای مجازی منتشر شده، فقط بخشی از فیلم دوربین‌های مداربسته بوده است. اینکه بعضی افراد به پرونده‌های جنایی نگاه تک بعدی دارند، اشتباه است. امیرمحمد خالقی، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران بوده و آن زمان دانشجویان دانشگاه تهران در واکنش به این حادثه و جهت مطالبات خود تجمعاتی در دانشگاه تهران برگزار می‌کردند که این مساله باعث شده بود عده‌ای بعد سیاسی به پرونده بدهند.

برخی دیگر نیز این پرونده را به مشکلات اقتصادی گره زده و گمان می‌کردند که امیرمحمد به خاطر گوشی و لپ‌تاپش با سارقان درگیر شده و سارقان نیز صرفا به خاطر فقر و تنگدستی، گوشی و لپ‌تاپ امیرمحمد را سرقت کرده‌اند. بنده فیلم دوربین‌های مداربسته آن اطراف را بررسی کرده‌ام؛ امیرمحمد آن شب داخل کوچه متوجه حضور سارقان شده و حدود ۱۰ ثانیه به این دو نفر نگاه کرده و بعد مثل همه ما که در مواجهه با سارق فرار می‌کنیم، فرار کرده، اما ناگهان حین دویدن کوله لپ‌تاپش از شانه‌اش افتاده است.

سارقان، کوله امیرمحمد را از روی زمین برداشته و دنبال او رفته‌اند؛ این دو سارق فکر می‌کردند امیرمحمد با خودش وسیله ارزشمندی دارد که به راحتی کوله‌اش را رها و فرار کرده است. به همین خاطر راکب موتورسوار دور زده و هر دو به سمت امیرمحمد رفته‌اند؛ آنجا درگیری شروع شده و احمدرضا، ۱۷ساله که متهم ردیف اول پرونده است با چاقو سه ضربه به نقاط حساس بدن امیرمحمد وارد کرده است؛ دو ضربه به قفسه سینه و یک ضربه به کمر امیرمحمد اصابت می‌کند. با این حال متهم اصلی در دادگاه منکر ضربه به کمر امیرمحمد می‌شود و اظهار می‌کند که چاقو را به کمر امیرمحمد نزده، اما بعدا مشخص می‌شود که تمام ضربات چاقو را متهم اصلی زده و امیرمحمد برای اینکه از ضربات بیشتر چاقو به قفسه سینه‌اش جلوگیری کند به پشت چرخیده و متهم هم ضربات را بدون وقفه به بدن مقتول وارد کرده است. 

در فیلمی که از دوربین‌های مداربسته منتشر شده، مشخص است امیرمحمد تلاش کرده خودش را به خیابان اصلی برساند. این موضوع نشان می‌دهد امیرمحمد قصد داشته خود را در معرض دید قرار دهد و به نوعی جان خود را نجات دهد. اولین شخصی که امیرمحمد را در آن وضعیت دیده چه کسی بوده است. در این باره توضیح می‌دهید. 

 

بله، امیرمحمد خالقی دقیقا قصد داشته با این اقدام جان خود را نجات دهد. وقتی این دو متهم از محل متواری می‌شوند، امیرمحمد به سختی خودش را به خیابان اصلی می‌رساند تا شاید کسی او را ببیند. اگر امیرمحمد خودش را به خیابان اصلی نمی‌رساند قطعا تا صبح روز بعد کسی نمی‌توانست جسد او را در آن کوچه تاریک پیدا کند. برخی افراد مدعی شده بودند امیرمحمد به خاطر لپ‌تاپش به دنبال این دو سارق دویده در حالی که این فرضیه اشتباه است و امیرمحمد برای نجات جان خود به سمت خیابان اصلی دویده و آنجا اولین اقدامی که انجام داده؛ این بوده که دستش را به نشانه کمک خواستن بالا برده است.

اولین فردی که بالای سر امیرمحمد حضور پیدا کرده، آقای «ک» بوده؛ او خودش از ساکنان آن خیابان است و چند سال پیش نیز مادرش در همان کوچه مورد سرقت سارقان قرار گرفته. این مرد اولین فردی بوده که موضوع را به اورژانس و پلیس گزارش داده است. حتی همان شب به حراست خوابگاه دانشگاه تهران مراجعه کرده و موضوع را به آن‌ها اطلاع داده، اما حراست دانشگاه در واکنش به صحبت‌های این مرد عنوان کرده‌اند که دیروقت است و نمی‌توانند به خانواده یا دوستان امیرمحمد اطلاع دهند. بنده شخصا با این مرد صحبت کرده‌ام. او برایم توضیح داده که وقتی امیرمحمد را کنار خیابان دیده بالای سر او رفته و متوجه شده امیرمحمد با چاقو زخمی شده است. او حتی عنوان کرده که در این کوچه طی سال‌های گذشته اتفاقات مشابهی افتاده و اهالی بارها موضوع ناامنی کوچه را به پلیس گزارش داده‌اند. 

بعد از دستگیری این دو سارق، پلیس فیلمی از اعترافات آن‌ها را منتشر می‌کند. متهمان در اظهارات خود عنوان کرده بودند که لپ‌تاپ را نفروخته، اما گوشی امیرمحمد را حدود یک میلیون تومان فروخته‌اند. آیا لپ‌تاپ به خانواده امیرمحمد تحویل داده شده است؟ 

ما از همان روز اول اصرار داشتیم که قبل از رسیدگی به جلسه، کوله و لپ‌تاپ را به ما تحویل دهند تا خانواده بتواند مالکیت لپ‌تاپ را تایید کند؛ بنده حتی طی لایحه‌ای به رییس شعبه موضوع تحویل کوله و لپ‌تاپ را عنوان کرده و در نهایت نیز کوله و لپ‌تاپ به ما تحویل داده شد. طبق اظهارات برادر امیرمحمد، در کوله لپ‌تاپ نشانه مهمی وجود داشته که توانسته خانواده را به این باور برساند؛ پرونده فراتر از یک پرونده جنایی نبوده است. آن نشانه مهم، پیدا شدن قطعه‌ای از آبگرم خانه‌شان بوده؛ امیرمحمد در آخرین مراجعه‌ای که به خانه داشته از او خواسته شده قطعه را با خود به تهران ببرد تا نمونه آن را تهیه کند. برادر امیرمحمد در مورد این موضوع به بنده عنوان کرده آخرین باری که با امیرمحمد صحبت کرده او گفته قطعه را داخل کوله‌اش گذاشته تا آن را تهیه کند. زمانی که کوله و لپ‌تاپ به خانواده تحویل داده می‌شود آن قطعه داخل کوله امیرمحمد بوده است. 

تا جایی که در جریان پرونده هستم؛ متهمان بیش از یک وکیل تعیینی دارند. همین موضوع نشان می‌دهد که احتمالا این دو متهم صرفا به خاطر مشکلات اقتصادی اقدام به سرقت نمی‌کردند. در مورد دو متهم پرونده بیشتر توضیح می‌دهید. 

«احمدرضا» و «امیرمهدی» دو سارقی هستند که آن شب در محل جرم حضور داشته‌اند. ضربات چاقو را احمدرضای ۱۷ساله به نقاط حساس بدن امیرمحمد خالقی وارده کرده. احمدرضا قبلا سابقه سرقت داشته و تقریبا از ۱۵ سالگی شروع به سرقت کرده. پدر او خیاط است. احمدرضا حین سرقت‌ها مشغول به کار بوده و در یک مغازه صافکاری کار می‌کرده. این دو نفر از اعضای یک باند چند نفره بودند و هر از گاهی برای سرقت به برخی محله‌های تهران می‌رفتند. آن‌ها گوشی امیرمحمد را فقط یک میلیون تومان فروخته بودند. سوال اینجاست که چقدر در روز باید سرقت می‌کردند تا مشکلات اقتصادیشان برطرف شود! بنابراین این افراد صرفا به خاطر مشکلات اقتصادی دست به سرقت نمی‌زدند. بنده بارها با بازپرس پرونده صحبت کرده‌ام.

بازپرس پرونده معتقد است اکثر سارقان نه فقط به خاطر مشکلات اقتصادی، بلکه از روی عادت اقدام به سرقت می‌کنند. امیرمهدی، متهم ردیف دوم در اظهاراتش عنوان کرده که آن شب احمدرضا در مغازه صافکاری مشغول به کار بوده و او به دنبالش رفته است. این دو متهم قبل از دستگیری ۳۰ الی ۴۰ فقره سرقت مرتکب شده که در چند فقره از سرقت‌ها نیز از چاقو استفاده کرده بودند. 

قانون در توضیح قتل عمد و غیرعمد به مواردی اشاره کرده است. با توجه به این موارد برخی حقوقدانان معتقدند قتلی که در پرونده امیرمحمد خالقی رخ داده از نوع قتل غیرعمد بوده است. همان‌طور که وکلای متهمان در دفاع از موکلانشان به غیرعمدی بودن این قتل اشاره کرده‌اند. با این حال کاملا واضح است که متهم اصلی با آلت کشنده به نقاط حساس بدن امیرمحمد خالقی ضربه وارد کرده است. در صورتی که متهم می‌توانسته ضربات چاقو را به دست یا پای امیرمحمد وارد کند. در این باره توضیح می‌دهید. 

در پرونده‌های کیفری و جنایی با یک پکیج کلی روبه‌رو هستیم که صرفا نمی‌توانیم نگاه تک بعدی به آن‌ها داشته باشیم. نگاه تک بعدی به این نوع پرونده‌ها قتل را به سمت غیرعمدی بودن آن سوق می‌دهد. بنده ده‌ها بار فیلم دوربین‌های مداربسته را دیده‌ام؛ نوع درگیری و ضرباتی که متهم اصلی به امیرمحمد خالقی وارد می‌کند، کاملا نشان‌دهنده این است که متهم به اقدامی که انجام می‌دهد، واقف است. بنابراین احمدرضا در دادگاه نمی‌توانسته مدعی شود که قصد به قتل رساندن امیرمحمد را نداشته است.

شما در این سوال به نکته حقوقی موضوع مبنی بر اینکه چرا متهم به قتل نقاط حساس بدن امیرمحمد را هدف قرار داده، اشاره می‌کنید و این درست است؛ مستندی که در کیفرخواست و رای دادگاه نیز به آن اشاره شده؛ بند «ب» ماده ۲۹۰ قانون مجازات است. بند «ب» ماده ۲۹۰ قانون مجازات به این موضوع که متهم قصد کشتن یا نکشتن فردی را دارد، تاکید نمی‌کند، بلکه به نتیجه اقدامی که نسبت به نوع بشر صورت می‌گیرد و می‌تواند کشنده باشد، تاکید می‌کند. یک فرد نمی‌تواند با جسم سخت به سر یا نقطه حساس بدن شخصی دیگر ضربه وارد کند و بعد مدعی شود قصد کشتن او را نداشته است. بند «الف» ماده ۲۹۰ مجازات نیز به قصد مستقیم اشاره می‌کند؛ یعنی فردی به قصد کشت، یک نفر را بزند. بنابراین موضوع و آلت کشنده خیلی اهمیت ندارد و مهم قصد فرد است.

قانون در این ماده بیشتر به رفتاری که صورت می‌گیرد و نسبت به نوع بشر کشنده است، اشاره می‌کند. وکلای متهمان تاکید داشتند که قصد متهم به قتل مجرمانه نبوده است، اما دفاع ما این بود که متهم با چاقوی لبه ۱۰ سانتی آن هم از روبه‌رو ضربات را وارد کرده و این برای نوع بشر آسیب‌پذیر بوده، چراکه اولا آلت صد درصد کشنده و دوما موضع صد درصد حساس بوده است. 

پس از صدور حکم متهم ردیف اول، بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوقدانان برای رضایت اولیای دم تلاش کرده‌اند. فکر می‌کنید این موضوع به خاطر سن متهم به قتل است؟ 

سن متهم به قتل و وضعیت خانوادگی هر دو متهم. خانواده هر دو متهم پس از این اتفاق مجبور شدند از محل و خانه‌شان اسباب کشی کنند و بروند. احمدرضا به خاطر سن کمی که دارد اصلا متوجه اقدامی که مرتکب شده، نیست. او وقتی در دادگاه از خود دفاع می‌کرد نه صدایش می‌لرزید و نه گریه می‌کرد. احمدرضا هنوز در هیجانات سنین نوجوانی به سر می‌برد و فکر می‌کند دادگاه هم شبیه مدرسه است و امکان دارد حکم اعدام او بنا به دلایلی اجرا نشود. مشکل چنین پرونده‌هایی این است که گاهی خود متهم، قربانی‌عدم آموزش درست در کشور می‌شود. 

پس از این حادثه دردناک، برخی مسوولان به ملاقات خانواده امیرمحمد خالقی رفته و وعده‌هایی به این خانواده می‌دهند. آیا مسوولان به وعده‌هایی که به خانواده داده‌اند از جمله احداث یک خیابان و مدرسه به نام امیرمحمد در کوی دانشگاه و زادگاه محل تولدش، عمل کرده‌اند؟ 

مسوولان در روزهای نخست این اتفاق برای ملاقات با خانواده امیرمحمد به روستای محل زندگی آن‌ها مراجعه می‌کنند و وعده‌هایی به خانواده امیرمحمد می‌دهند، اما تا جایی که بنده اطلاع دارم وعده‌ها فقط در حد حرف مانده و تا الان هیچ کدام آن‌ها عملی نشده است. 

در حال حاضر پرونده در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ 

پدر امیرمحمد خالقی طی یک لایحه خواستار اجرای اشد مجازات یا همان قصاص شده و معتقد است که اجرای حکم قصاص آن هم در ملاءعام باعث بازدارندگی جرم خواهد شد، اما قاضی اجرای احکام هنوز دستوری در مورد این موضوع صادر نکرده است. رای مستعد اجرا بود، اما با فضای ملتهب ۱۲ روزه اخیر کشور اجرای حکم به تعویق افتاده. ضمن اینکه وکیل احمدرضا در دیوان عالی کشور تقاضای فرجام‌خواهی کرده است. احتمالا تا آخر تیر ماه نتیجه فرجام‌خواهی ابلاغ و مرداد ماه زمان اجرای حکم قصاص مشخص می‌شود.

تصویر روز
خبر های روز