
آب به ابر بحران ایران تبدیل شده است!

به عبارتی، ساکنان تهران، بهویژه در مناطق حاشیهای، بعضاً تا ۴ ساعت آب ندارند. از سوی دیگر، منابع تأمین آب تهران در شرایط بسیار بدی قرار دارد.
به گزارش روز نو اگر صرفهجویی لازم صورت نگیرد، احتمال آن هست که در دو ماه آینده سدهای مخزنی اصلی تأمینکننده آب تهران عملاً از مدار خارج شوند. به نظر میرسد فاجعه بیخ گوش تهران است، چرا که این روزها صاحبان مشاغل اطراف تهران، یعنی کارگاهها و کارخانهها، علاوه بر قطع برق، با بحران آب هم مواجه شدهاند. شهروندان تهرانی نیز به دنبال تهیه منابع ذخیره آب هستند و طبق توصیهها، ضروری است که برای تمام آپارتمانهای شهر تهران پمپ آب تهیه شود. اما چرا به اینجا رسیدیم؟ مشکل کجاست؟ چه باید کرد؟ تهران شهری با توان تابآوری بالا معرفی میشود، اما وقتی آب نباشد، آیا هنوز میتوان چنین ادعایی داشت؟ «آرمان ملی» در این ارتباط با مهندس آرش میلانی، مشاور کنونی رئیس سازمان محیط زیست در امور محیط زیست شهری، گفتوگو کرده است. او معتقد است حالا که بحران آب به تهران رسیده، فرصت مناسبی فراهم شده تا شهروندان تهرانی به الگویی برای تمرین افزایش تابآوری در حوزه آب تبدیل شوند؛ چراکه معمولاً وقتی بحرانها به پایتخت میرسند، برای حل آنها دستورکار تعریف میشود و این، به نفع کل ایران است.
*از مدتها قبل اعلام میشد که باید در مصرف آب صرفهجویی کرد، اما بهیک باره شرایطی پیش آمد که قابل باور نیست؛ در تهران چندین ساعت آب نیست و مسئولان آماری میدهند که گویی باید برای دوران سختتری هم آماده شویم. وضعیت آب در پایتخت ایران چگونه است؟
گزارشهایی که وزارت نیرو و سازمان هواشناسی درباره میزان بارندگی و ذخایر آب منتشر کردهاند، بهوضوح نشان میدهند که وضعیت آب خوب نیست. این گزارشها علمی و شفاف هستند. در حال حاضر، منابع آبی در دسترس بهدلیل تغییرات اقلیمی و افزایش مصرف در بخشهای مختلف، از جمله صنعت و آب شرب و همچنین کمبود سرمایهگذاری در منابع جدید برای تأمین آب سالم و بهداشتی، دچار بحران شدهاند. در واقع، داراییهای آبی ما شامل بارشها، ذخایر سطحی و سفرههای زیرزمینی، با چالشهای جدی روبهرو شدهاند و در طرف مصرف نیز شاهد رشد تقاضا در صنعت، مصرف خانگی و کشاورزی هستیم.
* آیا این اتفاق ناگهانی بود و ما وارد وضعیت بحرانی شدیم که هم ذخایر کم شد و هم مصرف در هر سه حوزه مصرفی و کشاورزی افزایش یافت؟
خیر، اینطور نیست. این روند تدریجی بوده است. در کشور ما اولویتهای متعددی وجود دارد که باعث شده توجه کافی به کاهش ذخایر و افزایش مصرف آب نشود. در گذشته، کارشناسان میزان مصرف روزانه آب در تهران را یک میلیارد لیتر اعلام میکردند، اما اکنون این عدد به یک میلیارد و سیصد میلیون لیتر رسیده است. ۷۰ درصد این منابع قبلاً از سدها تأمین میشد، اما حالا بیشتر از چاههای زیرزمینی استفاده میشود. در طول ده سال گذشته این اتفاق افتاده است. اطلاعات درباره منابع و محل تأمین آب تهران منتشر شده و هشدارها داده شدهاند، اما ساختار مدیریتی بهگونهای است که مسائل مهمتری روی میز تصمیمگیری قرار داشته و تا زمانی که بحران محیطزیستی به چالش واقعی تبدیل نشود، توجه جدی به آن نمیشود.
*در ارتباط با تغییرات اقلیمی چه نظری دارید؟ آیا بخش مهمی از شرایط فعلی ناشی از تغییر اقلیم است؟
متأسفانه تغییرات اقلیمی بهعنوان پوششی برای ضعف مدیریت منابع آب در کشور استفاده میشود. برخی صاحبنظران اصلاً به تغییر اقلیم اعتقادی ندارند و مدعیاند ما منابع آب کافی داریم، که چنین نیست. برخی هم گرچه وجود تغییر اقلیم را قبول دارند، اما از آن برای پاسخگو نبودن استفاده میکنند. این در حالی است که در جهان، حدود ۲۰ سال است بحث تغییر اقلیم جدی گرفته شده است. در دولت آقای روحانی، بحث سازگاری با کمآبی در وزارت نیرو مطرح شد، اما با تغییر دولت، این برنامه به فراموشی سپرده شد و تمرکز به تأمین فوری و اضطراری آب تغییر کرد. کشورهایی مانند تاجیکستان، با وجود سرانه بالای آب، پایش منابع را جدی گرفتهاند. اما در ایران، حتی در وزارت نیرو، پایش دقیق منابع آب در اولویت نبوده و توجه کافی به دادههای اقلیمی صورت نگرفته است. ما نه هشدار دادیم، نه سرمایهگذاری کردیم و اکنون برخی صراحتاً تغییر اقلیم را انکار میکنند!
*وضعیت منابع آب در تهران چگونه است؟
وضعیت منابع آب تهران اصلاً مطلوب نیست. آمارهایی که درباره مهمترین منبع تأمین آب در پایتخت یعنی پشت سدها، ارائه شده، وضعیت را مشخص میکند. موضوع به قدری جدی است که وزارت نیرو اعلام کرده آب مورد استفاده برای آبیاری فضای سبز را به سیستم آب شرب متصل خواهد کرد. یعنی باید بین آب شرب و فضای سبز یکی را انتخاب کرد. استفاده از آب تصفیهشده برای فضای سبز از ۱۰ سال قبل مطرح بود و قرار بود بسیاری از چاههایی که آب فضای سبز را تأمین میکردند، بسته شوند. همچنین قرار بود درختانی که نیاز کمتری به آب دارند جایگزین شوند. اما وقتی این موارد اجرا نشود، سفرههای زیرزمینی تهران تنها برای مدتی محدود پاسخگو خواهند بود. ۵ سال خشکسالی پیاپی، منابع آب ضعیف ایران را به وضعیت «سیسییو» رسانده است.
*اکنون که وضعیت به این نقطه رسیده و مردم و صنعت با بحران دستوپنجه نرم میکنند، درحالیکه فرهنگ صرفهجویی هم نداریم، چه باید کرد؟
برخی متخصصان دیگر واژه «بحران آب» را کافی نمیدانند و از اصطلاح «ورشکستگی آبی» استفاده میکنند. دیگر از منبع لایزال الهی خبری نیست. باید بپذیریم که باید مصرف را لاغر کنیم و با شرایط موجود سازگار شویم. باید از «مدیریت عرضه» به «مدیریت تقاضا» تغییر رویکرد دهیم. مدیریت عرضه یعنی آوردن آب از نقاط مختلف به تهران، اما اکنون حتی مردم مناطق تأمینکننده آب هم حقوق آبی خود را مطالبه میکنند. بهعنوان مثال، اگر آب سد طالقان را به تهران بیاوریم، سال آینده چه؟ پس باید مصرف را بهینه کرد. فضای سبز تهران سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب مصرف میکند. با کاهش این مصرف، جایگزینی گونههای مقاوم به خشکی، و کنار گذاشتن چمنکاری، میتوان کنترل بهتری بر مصرف داشت. موضوع آب، مانند برق نیست که بتوان نیروگاه خورشیدی ساخت یا از همسایهها وارد کرد. نیاز به زمان، فرهنگسازی و مشارکت مردمی دارد. مفهومی بهنام «روز صفر آبی» مطرح شده است؛ یعنی روزی که کمتر از ۵۰ لیتر آب در روز برای هر شهروند باقی میماند. اولین بار، شهر کیپتاون در آفریقای جنوبی این روز را تجربه کرد و با بسیج عمومی، از بحران گذشت. اما پس از آن تابآوری خود را تقویت کرد و الگوی مصرف را تغییر داد.
*الان تهران در وضعیت روز صفر آبی قرار دارد؟
همیشه این خوشبینی وجود داشت که تهران به روز صفر آبی نمیرسد. اکنون هم برخی مسئولان میگویند با صرفهجویی ۱۰ تا ۲۰ درصدی میتوان از بحران گذشت. اما واقعیت تلخ آن است که تهران با «تنش آبی شدید» روبهروست. یعنی منابع موجود پاسخگوی جمعیت نیست و در آینده وضعیت بدتر هم خواهد شد. ما باید با این واقعیت تلخ روبهرو شویم و بهنوعی «داروی تلخ» بخوریم. اکنون افت فشار داریم، بهسمت جیرهبندی و حتی قطع شبکه آب پیش میرویم، اما بسیاری حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند. در برخی شهرها مانند اصفهان، تجربه بحران و شوک وجود دارد و آمادگی بیشتری در میان مردم دیده میشود. در تهران نیز باید این آمادگی بهوجوداید. در بحرانهایی مثل بحران آب، تا زمانی که پایتختنشینان دچار آن نشوند، موضوع به بحران ملی تبدیل نمیشود. در ۱۰ سال گذشته، دهها شهر در اصفهان، خوزستان، یزد و... با بحران آب مواجه بودند، اما، چون تهران درگیر نبود، مسأله در سطح ملی دیده نمیشد. حالا، اما بحران به پایتخت رسیده و باید بهعنوان یک مسئله ملی با آن برخورد کرد.
*ممکن است در تهران روزگاری به نقطه بحرانی در ورشکستگی آب برسیم تا چالشها و بحرانهای اجتماعی ناشی از آن را ملاحظه کنیم؟
باید به تجربه جهانی نگریست. در این تجربه کسب و کارها و معیشت جامعه تحت بحث مسائل انرژی قرار میگیرد. کلانشهرها منابع قدرت و رشد را دارند. بخشی از آن به علت مرکزیت است و بخشی از آن به خاطر مزیتهایی است که تقویت شده، اما این تضمین کننده رونق همیشگی کسب و کار نیست. اگر آب و برق و انرژی در شهر نباشد و این زیرساختها در شهر تضمین نشود، به تدریج سرمایهگذاران و افرادی که موتور رشد هستند سرمایههای خود را به شهر دیگر و حوزه دیگر منتقل میکنند و این مورد باعث میشود که کسب و کار و رونق اقتصادی کمتر شده و به تدریج رنق و سرمایهگذاری نیز کاهش یابد و شهر دچار مشکل شود. اکنون به علت برخی موارد در برخی شهرهای آمریکای شمالی این شهرها از درجهای که قبلا داشتهاند، سقوط کردهاند. آب سالم و بهداشتی برق و انرژی برای شهرهاست و اگر این موارد در شهرکم شده بخشهای اقتصادی مراکز تولید خود را منتقل میکنند. هیچ تضمینی وجود ندارد شهری که توان نسبی خود را از دست داده و خدمات اکوسیستمی آن از دست برسد رتبه ریسک پذیری آن افزایش یابد و شهرهای رقیب و حتی کشورهای رقیب این مقام را از آن شهر و کشور میگیرند.