
فریاد سرخ علیه درویش؛ ابرقویی جرقه اعتراضات شد
برترینها: چهارم مردادماه، روزی بود که هواداران پرسپولیس دیگر طاقت نیاوردند. سکوتشان را شکستند و با حضور مقابل باشگاه، صدای اعتراض خود را بلند کردند. اعتراضاتی که نهتنها به خریدهای نقلوانتقالاتی برمیگشت، بلکه ریشه در ماهها نارضایتی و وعدههای بیسرانجام داشت.
آنها شعار میدادند: «دیگر وعدهها را باور نمیکنیم!» و خواستار پاسخگویی مستقیم رضا درویش، مدیرعامل باشگاه شدند. بهباور آنها، عملکرد تیم در بازار تابستانی ضعیف و ناامیدکننده بوده است.
اما آنچه آتش نارضایتی را شعلهور کرد، جذب بازیکنی نهچندان سرشناس بهنام محمدرضا ابرقویی بود؛ مدافعی که سابقه بازی در امیدهای استقلال را نیز در کارنامه دارد.
طنز تلخ ماجرا اما جایی بود که برخی هواداران سرخ نوشتند:«از اریک بایی رسیدیم به ابرقویی!» و این عبارت به یکی از نمادهای اعتراضی تبدیل شد. زیرا هواداران پرسپولیس عقیده دارند فقط یک مدیر ضعیف میتواند از بین گزینههایی مانند زارع، آقاسی و اریک بایی، به ابرقویی برسد.
در چنین فضایی، اظهارنظر رضا درویش نیز نمک بر زخم هواداران پاشید. او در جواب اعتراض هواداران پرسپولیس گفته بود:
«هوادار باید تشویق کند، نه دخالت!»
جملهای که بهجای آرام کردن، آتش اعتراضات را شعلهورتر کرد.
باید از درویش پرسید آیا هواداری که در سرما و گرما، در روزهای پیروزی و شکست کنار تیم بوده، حق ندارد درباره آینده باشگاه و جذب بازیکنان نظر بدهد؟ آیا تعامل با افکار عمومی نباید بخشی از وظایف مدیر یک باشگاه مردمی باشد؟ درویش باید بداند مدیر یک تیم مردمی بودن تعامل واژهها را میطلبد نه انتخاب تیزترین کلمات را!
و البته رضا درویش در توجیه این رفتارش توضیح داده: یک سوالی هواداران پرسیدند که چرا ابرقویی نژاد را گرفتی من جواب دادم همان طور که من در کار فنی دخالت نمیکنم این تصمیم کادرفنی است. هوادار هم نمی تواند بازیکن معرفی کند. یک هوادار خوب پرسپولیس می گوید اگر ۱۵ میلیارد می دادی زارع را می گرفتی من چطور به او بگویم که سه نامه برای او به باشگاه زدیم.
پرسپولیس در فصل گذشته بدون جام ماند و حالا هوادار نگران تکرار ناکامیهاست. آنها حق دارند ستاره ببینند، آینده ببینند و اعتماد کنند؛ نه آنکه با هر نقلوانتقال گمنام، ناامیدیشان بیشتر شود.
حالا فشار از همیشه بیشتر است؛ هم روی دوش رضا درویش، هم روی عملکرد کادر فنی، و البته روی بازیکنی که ناخواسته به جرقه اعتراضات تبدیل شد: محمدرضا ابرقویی!