به روز شده در: ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۷۰۶۷۱۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۱۸ مرداد ۱۴۰۴

باهنر: احمدی نژاد و میر حسین را قبول نداشتم!

روزنو :محمدرضا باهنر با مرور تجربه جنگ اخیر، از شکل‌گیری «رنگین‌کمانی از انسجام ملی» سخن گفت و همزمان، نقد‌هایی جدی به ساختار حزبی، سیستم اطلاعاتی و سیاست خارجی کشور وارد کرد. او همچنین برای نخستین بار از نقش خود در شهردار شدن احمدی‌نژاد پرده برداشت و تاکید کرد نباید در برابر احتمال درگیری با رژیم صهیونیستی خوش‌خیال بود. باهنر تصویب لوایح CFT و پالرمو را نیز برای آینده اقتصادی کشور ضروری دانست.

باهنر: احمدی نژاد و میر حسین را قبول نداشتم!

در ادامه نشست با چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی، محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا، نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی، دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین به سوالات تابناک پاسخ داد.

به گزارش روز نو باهنر در در ابتدا در خصوص پیش بینی اش از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران، گفت: با توجه به چینش کاندیدا‌ها می‌توانستیم حدس بزنیم که ایشان سکاندار قوه مجریه خواهد شد. همچنین نسبت به تکثر و تعدد بالای گروه‌ها و احزاب سیاسی در کشور انتقاد کرد و گفت: کشور نیازمند ۴، ۵ حزب قوی و مقتدر است تا مردم در انتخابات به احزاب و تفکر آنها رای بدهند نه به آدمها.

این سیاستمدار همچنین به جنگ ۱۲ روزه اخیر اشاره کرد و گفت رنگین کمانی زیبا از انسجام ملی شکل گرفت و موضع گیری و سخنرانی‌های برخی از شخصیت‌هایی که انتظار نمی‌رفت را ستود.

باهنر به موضوعی اشاره کرد که طی لابی و تلاش او احمدی نژاد توانسته تاییدیه اش را از وزارت اطلاعات برای شهرداری تهران بگیرد. همچنین گفت که انتظار نداشته که احمدی نژاد یک سال بعد از حضور در شهرداری تهران رئیس جمهور ایران شود.

نایب رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی با اشاره به احتمال تقابل مجدد با رژیم صهیونیستی و آمریکا تاکید کرد که نیرو‌های مسلح ما همواره باید دستشان روی ماشه باشد و خوش خیال نباشیم که درگیری مجدد ایجاد نخواهد شد.

همچنین بر ضرورت تصویب لوایح CFT و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد و گفت: ما نباید بعد از رفع تحریم ها، لوایحی داشته باشیم که مزاحمت ایجاد کنند. باهنر در ارتباط با یارانه‌ها به این نکته اشاره کرد که ما سالیانه به قیمت جهانی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در کشورمان یارانه می‌دهیم. اما این یارانه به شدت ناعادلانه است.

در ادامه گفتگوی مشروح محمدرضا باهنر را میخوانید:

شما سال‌ها در مجلس شورای اسلامی افتخار نمایندگی داشتید و خدمت کردید. مسئولیت‌های دیگری هم داشتید و یکی از کهنه کار‌های سیاست ایران هستید. با توجه به این تجربه‌ای که داشتید، آیا پیش بینی می‌کردید که آقای پزشکیان در انتخابات سال گذشته به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوند؟

نگران بودیم که پزشکیان صبح از خواب بیدار شود و استعفا دهد

باهنر: آقای پزشکیان شخصیتی صادق، مخلص و علاقه‌مند به خدمت برای کار کردن است و شبانه روز هم تلاش می‌کند. شاید از معدود مسئولانی هم باشد که خیلی هم به پستش نچسبیده است. اوایل که ایشان انتخاب شده بود، چون روحیه داش مشتی دارد، نگران بودیم که ایشان بعد از ۵، ۶ ماه، صبح از خواب بیدار شود و بگوید من قول داده بودم که اگر نتوانستم کنار می‌روم، استعفا بکند و برود. ما واقعا نگران بودیم.

من چند نوبت جلسه خصوصی خدمت ایشان رفتم و صحبت کردم؛ شخصیت خوب و ممتازی دارد. اما اینکه آیا حدس می‌زدیم رئیس جمهور شود یا خیر؟ بالاخره با چینشی که در ثبت نام‌ها انجام شد، به شورای نگهبان هم من بار‌ها این نقد را کرده‌ام، یعنی شورای نگهبان به وظایف صرفا شرعی خودش فکر می‌کند و بعضا با آنها صحبت می‌کنیم که مصلحت نظام در چه هست؟ می‌گویند ما مسئول مصلحت نیستیم، ما مسئول تطبیق هستیم؛ و تا به یقین هم نرسند، اظهارنظر نمی‌کنند یا تصمیم نمی‌گیرند.

بنده مثال ساده‌ای در این باره می‌زنم؛ ما در مذهب تشیع یک فتوایی داریم که اکثر مراجع می‌گویند: امام جماعت باید عادل باشد. کسی که پشت سر او به نماز می‌ایستد، باید از عدالت امام جماعت مطمئن باشد. اما خیلی مسیر را ساده کردند. یعنی اگر قرار باشد بنده در هر مسجدی می‌روم تحقیق بکنم ببینم که آیا امام جماعت عادل است یا ظالم کار سختی است. راه حلش این است که اگر سه مومن پشت سر او نماز خواند می‌شود نماز را پشت سر او خواند. اما این عزیزان این مسائل را خیلی قبول نمی‌کنند!

بعد از تایید شدن کاندیدا‌های ریاست جمهوری حدس می‌زدیم که پزشکیان پیروز می‌شود

با آن مهندسی که انجام دادند، شاید هم واقعا قصد این را نداشتند که چه کسی رئیس جمهور بشود یا نشود، اما به اصطلاح به وظایفشان عمل کردند، زمانی که اسامی کاندیدا‌های ریاست جمهوری مشخص شد، می‌توانستیم خیلی راحت تصور بکنیم که احتمال بالایی هست آقای پزشکیان انتخاب شود. چینش کاندیدا‌ها اینگونه بود.

 البته ظاهرا در اسامی اولیه، آقای پزشکیان نبوده!

باهنر: بله. در میان اسامی نبود. خبر‌ها را به مقام معظم رهبری داده بودند. سوال کرده بودند که چرا پزشکیان نه؟ آقای پزشکیان هم تایید شد. آقای پزشکیان هم بار‌ها گفته بود اگر مقام معظم رهبری نبودند، یا تایید نمی‌شدم یا رای نمی‌آوردم.

 این موضوع در ارتباط با مجلس بود؟

باهنر: خیر در ارتباط با ریاست جمهوری است. خودشان را هم کاملا مدیون مقام معظم رهبری می‌دانند.

بعد از انتخابات مخصوصا مرحله دوم، کسانی که به آقای پزشکیان رای دادند و کسانی هم که به آقای جلیلی رای دادند، هر کدام از اینها هم ممکن است نکات مثبت یا منفی داشته باشند، تحلیل سیاسی من این است که بخشی از آرای جلیلی رای منفی به پزشکیان بوده و بخشی از آرای پزشکیان رای منفی به جلیلی بوده است.

اگر اسامی دیگری هم برای ریاست جمهوری تایید می‌شدند شاید نتیجه انتخابات این نبود

حتی این دو نفر آن مقدار که رای آوردند، آرای خالص خودشان نبود. بخشی آرای خودشان بوده و بخشی هم آرای مخالفت با رقیب بوده. این یک مقدار گرفتاری ایجاد می‌کند؛ و الا اگر در سیستم انتخاباتی، آدم‌های دیگری انتخاب شده بودند و تایید هم شده بودند، شاید نتیجه انتخابات این نبود.

این یک طرف ماجرا بود. نهایتا آقای پزشکیان تایید صلاحیت شد و نیرو‌های اصلاح طلب هم پشت او قرار گرفتند. اما موضوع دیگری هم که کمک کرد که پزشکیان رئیس جمهور شود، عدم اجماع در جناح اصولگرا بود. تحلیل شخصی شما یا تحلیل جامعه اسلامی مهندسین در آن مقطع چه بود؟ چه شد که این اجماع و کاندیدای واحد رای بیار، در جناح اصولگرا شکل نگرفت؟

ما ابتدا از لاریجانی حمایت و به قالیباف رای دادیم!

باهنر: واقعیت این است که از بین کاندیدا‌هایی که تایید صلاحیت شدند، روز اول بیانیه دادیم و از آقای قالیباف حمایت کردیم. البته علیرغم اینکه خیلی برای آقای قالیباف احترام قائلم و او را مدیر قوی می‌دانم، برای بحث اجرا آقای قالیباف آدم قوی بود، اما جامعه اسلامی مهندسین تمایل اولیه اش به آقای لاریجانی بود و مقداری هم کار کردیم. اما در هر صورت آقای لاریجانی مورد تایید قرار نگرفت که نمی‌دانیم دلیل آن چیست؟ شورای نگهبان هم باید بین خود و خدای خودشان پاسخ داشته باشند.

بعد از حذف آقای لاریجانی، از بین کاندیدا‌هایی که بودند به آقای قالیباف رای دادیم. آقای قالیباف هم در جریانات تبلیغات مرحله اول، یک مرتبه در آرای او یک فروپاشی رخ داد که خیلی‌ها این موضوع را حدس نمی‌زدند. در نظرسنجی‌ها و ... بالاخره آقای قالیباف جزو نفرات اول بود. یک مرتبه یک فروپاشی رخ داد که این فروپاشی، جا‌های مختلف دارد. بعضی‌ها حرف‌ها و شایعاتی را درست و بحث‌هایی را مطرح کردند.

 شما سهم تخریب‌ها را زیاد می‌دانید؟

باهنر: بله. چند مثال هم در اذهان هست؛ مثلا فلانی این کار را کرده، خانمش و دخترش این کار‌ها را کردند. این بحث‌ها را مطرح می‌کردند که اصلا اینها در حد تبلیغات ریاست جمهوری نیست! این فروپاشی اتفاق افتاد و بالاخره آقای جلیلی و پزشکیان آمدند. ما در مرحله دوم، موضع رسمی نگرفتیم. در خصوص آقای جلیلی در بین جریان اصولگرایی یک اتحادی بوجود آمد، اما بالاخره یک عده از جریان اصولگرا از بعضی از مواضع آقای جلیلی نگران بودند.

سابقه حضور متعدد آقای جلیلی و قالیباف را در انتخابات‌ها داشتیم و همیشه بعد از هر انتخاباتی یک بخشی می‌گوید یک عده از مردم تمایلی به حضور در انتخابات ندارند. همین که می‌بینند آقای جلیلی در انتخابات هست، برای اینکه ایشان رای نیاورد، تشیجع می‌شوند که رای بدهند و این علت شکست همیشگی جریان اصولگرا در انتخاباتی است که ایشان حضور دارد. یعنی ترسی در میان مردم بوجود می‌آورد. شما این را قبول دارید؟

باهنر: این را نه به جناح اصولگرا می‌شود گفت و نه اصلاح طلب. اما به هر دوی اینها هم می‌شود گفت. بالاخره نظام‌های دموکراتیک در دنیا در کشورها، نظام‌هایی که در دنیا هستند به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند؛ یکی آنهایی که با زور سرنیزه حکومت می‌کنند و یکی هم مبتنی بر رای مردم حکومت می‌کنند. ما به گروه اول کار نداریم. گروه دوم، هر کدام یک اسمی دارند؛ یکی جمهوری می‌گوید، یکی دموکراسی می‌گوید، یکی هم لیبرال دموکراسی می‌گوید. ما هم اسم آن را مردمسالاری دینی گذاشتیم. به قول امام، جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر. حضرت آقا هم یک مضمونی داشتند که جمهوری اسلامی یک کلمه بسیط است. یک کلمه مرکب نیست که بشود جمهوری آن را یک طرف و اسلامی آن را هم طرف دیگر گذاشت. جمهورییت با اسلامیت رقابت نمی‌کند بلکه جمهوری اسلامی یک کلمه بسیط است.

ما به احزاب قدرتمند اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالیون نیازمندیم

در جریان مردمسالاری دینی و هر حکومتی که می‌خواهد مبتنی بر رای مردم حکومت بکند، یکی از ابزار‌های غیرقابل اجتنابش وجود حزب است. یعنی باید ما ۳، ۴ حزب قدرتمند، فراگیر البته از جناح‌های مختلف داشته باشیم. بعضی از دوستان ما هم دلشان می‌خواهد ۳ حزب باشد، اما می‌گویند این سه حزب باید اصولگرا باشد. اما من معتقدم که ما یک حزب قدرتمند اصولگرا می‌خواهیم یک حزب قدرتمند اصلاح طلب می‌خواهیم یک حزب قدرتمند اعتدالیون می‌خواهیم و ... و اینها بتوانند با همدیگر رقابت جدی داشته باشند و مردم اینها را باور کنند.

ما ۱۵۰ حزب داریم. از وزارت کشور هم مجوز گرفتند، اما اینها یک جزایر بسیار کوچک جدا از هم هستند و هنگام انتخابات که می‌شود چند تا از اینها با هم جمع می‌شوند و یک جبهه تشکیل می‌دهند یک روز می‌گویند جمنا، شانا، شورای وحدت و هر روز هم یک اسمی دارد. انتخابات هم که تمام شد دیگر پاسخگو نیستند.

مردم ایران مجبور هستند، آدم‌ها را انتخاب کنند. به جای اینکه تفکر و حزب را انتخاب بکنند، مجبور هستند که آدم‌ها را انتخاب کنند. آدم‌ها هم بالاخره ۴۰ سال هم که بگذرد، ممکن است ۱۰ نفر از آنها را انتخاب کنند و ممکن است که پیشمان هم بشوند.

بنده حوزه انتخابیه‌ای را در کشور می‌شناسم که تا مجلس دوازدهم، ۱۲ نماینده انتخاب کرده‌اند! یعنی هر دوره یک نفر را انتخاب می‌کنند بعد اواسط دوره پشیمان می‌شوند، دور بعد یک نفر دیگر را انتخاب می‌کنند. در حالیکه اگر ۳، ۴ حزب داشته باشند، مردم یک دوره یک حزب را امتحان می‌کنند و دور دیگر حزب دیگری را تا ببینند که کدامیک از این شخصیت‌های حقوقی مقتدرتر هستند؟

۱۵۰ حزب در کشور داریم؛ اما در واقع حزب نداریم!

من راحت به شما بگویم، ۱۵۰ حزب در کشور داریم، اما در کشورمان حزب نداریم! ما نیاز داریم که حداکثر ۵ حزب قدرتمند، فراگیر و پاسخگو داشته باشیم.

البته باید به این نکته هم توجه داشت که احزابی که در کشورمان هستند، طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی یکی از وظایف و اختیارات رهبری را می‌گذارد: تعیین سیاست‌های کلی نظام بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام. بنده افتخار دارم که ۳، ۴ دوره عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم. ما در مجموع باید سیاست‌های کلی را که رهبر اعلام می‌کند، طبق ذیل اصل ۱۰۰ می‌گوید تمام نهاد‌های کشور، ۳ قوه، نیرو‌های مسلح، فعالان سیاسی، فعالان فرهنگی، فعالان اجتماعی و فعالان اقتصادی موظف هستند که در چارچوب سیاست‌های کلی نظام حرکت کنند.

متاسفانه بعضی از تازه به دوران رسیده ها، یک مرتبه می‌آیند در انتخابات می‌بینند که ۲۰ میلیون رای آورده‌اند، فکر می‌کنند می‌توانند زیر همه چیز بزنند. در حالیکه اگر این رای را آورده‌اند، این رای در این چارچوب قانون اساسی است.

بعضی از وقت ها، بعضی از روسای جمهور که انتخاب می‌شوند می‌گویند اختیارات ما کم است. باید بداند که با این قانون اساسی رئیس جمهور شده است. یعنی یک بار هم قانون اساسی را نخوانده‌ای؟ رئیس جمهور در کشور ما اختیارات زیادی دارد، اما سیاست جنگ و صلح در اختیار رئیس جمهور نیست.

باید در نظام مردمسالاری دینی ۵ حزب قدرتمند داشته باشیم

در این نظام مردمسالاری دینی ناچار هستیم که ۴، ۵ حزب قدرتمند داشته باشیم، این احزاب با همدیگر رقابت بکنند. اینها هم حواسشان باشد. بنده یک مثال ساده برای نوجوانان می‌زنم؛ ما در کشورمان مثلا در لیگ برتر فوتبال ۱۶ تیم با همدیگر رقابت می‌کنند، با هم مسابقه می‌دهند تا یک تیم قهرمان لیگ می‌شود. تیمی که قهرمان شده توانسته ۱۵ تیم قدرتمند لیگ برتری را شکست بدهد. این افتخار است که آن تیم قهرمان شده است. فرض می‌کنیم یک تیم فوتبال پیدا شود لیگ برتری‌ها را کنار بزند. بعد با لیگ دسته سه مسابقه بزند و به هر کدام هم ۲۵ گل بزند این که هنر نیست.

اگر در کشور ما حزب اصولگرا برنده می‌شود و می‌خواهد افتخار بکند باید در مقابلش هم یک حزب قدرتمند اصلاح طلب باشد و بعد رقابت بکند.

اما این نکته مهم است، موقعی که بحث ملی است، تیم‌های رنگی قرمز و آبی، زمانی که به تیم ملی می‌روند، دیگر نگاه نمی‌کنند که برای کدام باشگاه هستند، هواداران همه را تشویق می‌کنند. همه پشت سر تیم ملی می‌روند. زمانی که تیم باشگاهی است با هم رقابت می‌کنند. احزاب ما باید اینگونه باشند، باید در مسائل داخلی به صورت جدی با هم رقابت بکنند، اما موقعی که مسئله ملی مطرح می‌شود، آن موقع دیگر راست، چپ مطرح نباشد.

در جنگ ۱۲ روزه رنگین کمان زیبایی از انسجام ملی به نمایش گذاشته شد

در جریان جنگ ۱۲ روزه، واقعا یک رنگین کمان زیبایی از انسجام ملی به نمایش گذاشته شد. چپی ها، راستی ها، منتقدین، آنهایی که انتقاد داشتند، دعوا داشتند، حتی بعضی‌هایی که با بعضی از مسائل عمومی حکومت اختلاف نظر داشتند، در این قضیه یک رنگین کمان بسیار زیبایی از انسجام قومیت ها، مذاهب، حتی ادیان و ایرانی‌های خارج از کشور که خیلی تمایلی به زندگی در ایران ندارند، منسجم شدند و یک انسجام بسیار زیبا را به نمایش گذاشتند.

کسی نمی‌تواند زیر دو خم نظام برود!

گاهی، احزاب ما جلو می‌آیند و رای بالایی کسب می‌کنند (۲۰ میلیون رای) و فکر می‌کنند می‌توانند زیر دو خم نظام برود. کسی نمی‌تواند زیر دو خم نظام برود. اگر می‌تواند برود با احزاب رقیبش رقابت بکند. اما اگر مسئله ملی پیش بیاید، باید همراه باشد، هماهنگ باشد، منسجم باشد، پیرو نظامات کلی کشور باشد.

شما به عنوان جامعه اسلامی مهندسین ریشه دار هستید. آخرین باری که از سران احزاب دیگر دعوت کردید که دور هم بنشینید و راجع به مسائل ایران صحبت بکنید چه زمانی بوده؟ آیا شما پیگیری کردید که مثلا آقای سید محمد خاتمی یک بیانیه بدهید؟

باهنر: ما به صورت ماهانه یک جلسه ثابت با احزاب اصولگرا داریم. ۱۷، ۱۸ حزب هستند که اینها عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند. بنده ریاست جبهه را برعهده دارم. در زمان جنگ ۱۲ روزه، ما خیلی تلاش کردیم. جلسات متعدد و متنوع داشتیم و جلو رفتیم. خیلی از عزیزانی که کار کردند، مثلا شما از آقای سید محمد خاتمی اسم بردید، خود سید حسن خمینی بیانیه قوی داد و سخنرانی قوی کرد. سید محمد خاتمی هم آمد و صحبت کرد. حتی آقای کروبی هم در جهت دفاع بیانیه داد. بالاخره مسئله ایران مستقل، ایران مقتدر، ایران یکپارچه را ۹۵ درصد از ملت ایران قبول دارند. البته در کنار این هم چیز‌های دیگری هم می‌خواهند. می‌خواهند معیشتشان درست شود و آینده شان هم درست شود. اینکه با دنیا نمی‌خواهند دعوا بکنند را می‌خواهند، اینها مباحث بعدی است. اما این سه واژه ایران مقتدر، ایران مستقل و ایران یکپارچه خیلی از مردم آن را قبول دارند و عاشق آن هستند و این را هم نشان دادند.

ما هم خیلی تلاش کردیم؛ بعضی از این عزیزان بیانیه‌های خوبی دادند. بعضی‌ها سخنرانی‌های خوبی کردند. شما فرمودید که دو حزب اصولگرا و اصلاح طلب داشته باشیم. ما در میان اصولگرایان بعضی از آدم‌ها را داریم که خیلی زیاده خواه هستند. بنده دیدم که در بعضی از راهپیمایی ها، یکی از این عزیزانی که اسم بردم، در راهپیمایی ملی یک عده دور او را می‌گیرند و به او فحش می‌دهند که چرا تو به راهپیمایی آمده‌ای؟ بعضی از این اسامی که اسم بردم، می‌ترسند که به راهپیمایی بیایند.

یک دوره‌ای آقای لاریجانی یک جلسه‌ای می‌رود و به سمت او مهر پرتاب می‌کنند!

باهنر: من معتقدم در کشور ما ۵ حزب می‌تواند قدرتمند باشد. اصولگرا‌ها خودشان دو گروه هستند؛ یک گروه تند و تیز هستند و گروه هم معتدل‌تر هستند. اصلاح طلبان هم اینگونه هستند. من اسم شخص حقیقی نمی‌برم. من فردی اصلاح طلب را می‌شناسم که مقلد امام خامنه‌ای است. اما اعتقادی موتلفه و جامعه اسلامی مهندسین ندارد. این که گناه نابخشودنی نیست. در میان اصلاح طلبان هم آدم‌هایی داریم که تند هستند. در میان اصولگرا هم آدم‌های تند و معتدل هم داریم. مرحوم هاشمی می‌گفتند که من معتدل هستم آقای روحانی هم می‌گفت که من معتدل هستم.

این احزاب باید در چارچوب سیاست‌های کلی نظام حرکت کنند نه اینکه بخواهند با آن طرفی‌ها بسازند و ... اینها جزو ممنوعیت هاست.

فارغ از جریان شما، شخص شما در برخی تحولات سیاسی ایران نقش اساسی و جدی داشتید. یکی از مواردی که می‌گویند، موضوع شهردار شدن و رئیس جمهور شدن آقای احمدی نژاد با همه نقاط ضعف و قوتشان است. بعضی‌ها ریاست جمهوری ایشان را به دو دوره تقسیم می‌کنند. می‌گویند که شما یک نسبتی با آقای هاشمی ثمره داشتید که باعث شد که یک تمایلی داشته باشید. نقش شما چقدر بود؟ در جهت نگه داشتن آقای احمدی نژاد در مسیر و ریل انقلاب چقدر کار کردید؟

به احمدی نژاد رای ندادم، میر حسین را هم قبول نداشتم

باهنر: من این مسئله را بار‌ها گفته‌ام. فکر می‌کنم برای سیاسیون این دو جمله کافی باشد؛ یک: من در سال ۸۴ و ۸۸ به احمدی نژاد رای ندادم. دلایل آن را هم گفتم. من سال ۸۸ به محسن رضایی رای دادم. چون نه احمدی نژاد را قبول داشتم و نه مهندس موسوی را.

ماجرای لابی برای شهردار شدن احمدی نژاد چه بود؟

ما در دوره دوم شورای شهر تهران برنده شدیم. یک سری نیرو‌های انقلاب بودند. بعد از میان دو سه نفر قرار بود که یک نفر شهردار تهران شود؛ از جمله آقای احمدی نژاد. آقای یونسی وزیر اطلاعات آقای خاتمی گفت که آقای احمدی نزاد صلاحیت ندارد. من از طرف آقای ناطق که رئیس گروه سیاسی ما بود، مامور شدم که با آقای یونسی صحبت کنم. به آقای یونسی گفتیم که چرا آقای احمدی نژاد را برای شهرداری تهران تایید نمی‌کنید؟ گفت که استاندار مرزی بوده و معالاتی کرده است. گفتم که آقای هاشمی رفسنجانی به تمام استانداران مرزی اجازه صادرات و واردات داده بود. اگر آقای احمدی نژاد خودش دزدی کرده است بگویید.

اگر استان را آباد کرده که کرده است. شهردار قبل از احمدی نژاد در تهران شخصی بود که فوق دیپلم نساجی داشت و همان موقع به او گفته بودند که چقدر ثروت داری؟ آن زمان گفته بود که من هفت میلیارد تومان ثروت دارم. من به آقای یونسی گفتم که آن فرد از فیلتر شما رد می‌شود، اما این آقا دکترای عمران و گرایش ترافیک دارد و وضع زندگی اش هم این است، اما از فیلتر شما رد نمی‌شود، وزارت شما مشکل دارد اینها مشکل ندارند. مقداری با هم جر و بحث کردیم، آخر سر گفت که او را تایید می‌کنیم. آن زمان دولت آقای خاتمی بود، از در که می‌خواستم بیرون بیایم، به آقای یونسی گفتم که در ضمن یک مسئله را به تو می‌گویم به رئیست (آقای خاتمی) هم بگو، آقای احمدی نژاد به شکل دست گرمی شهردار می‌شود، اما در آینده باید رئیس جمهور شود. اما فکر نمی‌کردم که یک سال دیگر رئیس جمهور می‌شود. می‌گفتیم که ۲۰ سال دیگر پخته می‌شود کار می‌کند بعد رئیس جمهور می‌شود.

بنده سال ۸۴ و ۸۸ به آقای احمدی نژاد رای ندادم.

آقای احمدی نژاد انتخاب شد، ما در مجلس اصولگرا‌ها کاملا مسلط بودیم. وزرایش را به مجلس معرفی کرد ما به ۴ وزیرش رای ندادیم. جالب است سال ۷۶، آقای ناطق رئیس مجلس بود، بنده هم جزو آدم‌های پرنفوذ در مجلس بودم، کاندیدای ما آقای ناطق بود و بنده هم رئیس ستاد آقای ناطق در کل کشور بودم. بالاخره آقای خاتمی انتخاب شد. اولین کابینه‌ای که آقای خاتمی به مجلس معرفی کرد به همه رای دادیم حتی یک نفر را هم ننداختیم.

ما بر اساس منافع ملی و مصالح ملی کار می‌کنیم. بده بستان، پشت پرده و ... نداریم. اولین بودجه‌ای هم که آقای احمدی نژاد به مجلس داد، بنده رئیس کمیسیون تلفیق مجلس بودم، لایحه بودجه او را شخم زدیم. اصلا آن لایحه را قبول نداشتیم.

بعد از جنگ اخیر، یک گزاره‌ای تحت عنوان نفوذ، دائما بین سیاسیون، مردم در جریان است و گفته می‌شود. شما قصه نفود را در چه حدی می‌دانید؟ واقعا بخشی از این موضوع می‌تواند جنگ روانی باشد یا واقعی است. بعضی‌ها سطح نفوذ را با یک نگاه بدبینانه تا سطح بالایی در حوزه اجرایی و ... می‌دانند.

باهنر: اولا رژیم صهیونیستی، روی این عملیات خیلی کار کرده بود. بعضی‌ها می‌گویند یک سال دو سال. اما من معتقدم که اینها ۱۰، ۱۲ سال کار کرده‌اند. در کشور ما هم اگر دوستان اطلاعاتی ما ناراحت و عصبانی نشوند، ما دو سیستم اطلاعاتی داریم؛ یکی واجا، وزارت اطلاعات است و دیگری هم سازمان اطلاعات سپاه. این دو سیستم اطلاعاتی اولا با همدیگر رقابت می‌کنند. خیلی هم مواظب هستند که مثلا باهنر با چه کسی ملاقات کرد؟ با چه کسی ملاقات نکرد؟ از چه کسی پول گرفته از چه کسی پول نگرفته. البته این نگاه‌ها ضرورت دارد. اما وظیفه اصلی اینها این مسائل نیست.

سیستم اطلاعات ما نیاز به یک بازخوانی اساسی دارد

یک زمانی وزارت اطلاعات می‌خواست تشکیل بشود، گفتیم که اولا باید وزیر مجتهد باشد، ثانیا گفتیم که وزارت اطلاعات نباشد مسلح باشد. ضابطین کشور نیرو‌های مسلح هستند، فراجا، کمیته و جا‌های دیگر هستند که می‌توانند کار بکنند. بچه‌های سپاه هم آمدند و اطلاعات درست شد. نیرو‌های اطلاعات سپاه همیشه مسلح بودند، اطلاعاتی‌ها هم گفتند ما چه از اینها کم داریم؟ اینها هم مسلح شدند. بعد هم مواظب یکدیگر هستند. سیستم اطلاعات ما در کشور نیاز به یک بازخوانی اساسی دارد.

تحلیل شما از موضوع جنگ چیست؟ آیا ممکن است وارد تقابل جدیدی شویم؟ مثلا در بحث غنی سازی ما بر این موضوع تاکید داریم و از آن طرف هم ترامپ هم به نوعی توهین کرده و گفته که این خط قرمز من است و اجازه نمی‌دهم! اگر مذاکراتی که در جریان هست به نتیجه نرسد فکر می‌کنید این خط تنش بالا بگیرد؟

باهنر: تجربه گذشته نشان داده که هیچ اعتمادی به حرف‌های اینها نمی‌توانیم داشته باشیم. در گذشته این مسئله خودش را نشان داده است. از طرفی هم در طول این ۴۶ سال استقرار نظام جمهوری اسلامی، نشان دادیم، گفتیم و عمل کردیم که ما جنگ طلب نیستیم. دنبال تجاوز نیستیم، ما با دشمن‌ترین دشمن‌ترین مان هم که می‌دانیم هر روز توطئه می‌کنند آغاز گر جنگ نبودیم. امکاناتی که در کشور داریم چه از نظر نرم افزار و جنگ افزار و ... عموما پدافندی است. آفندی نیست. البته اگر کسی آفند کرد، ما هم توان داریم که پاسخش را می‌دهیم، هم قدرت نرم افزاری و سخت افزاری آن را داریم.

دشمن هم تصور نمی‌کرد که ایران اینگونه سر پا بماند. آنها دنبال این بودند که دیگر ایران و نظامی جمهوری اسلامی نباشد و دنبال رژیم چنج بودند. البته در اینجا بنده فکر می‌کنم که مواضع آمریکا با رژیم صهیونیستی متفاوت است.

رژیم صهیونی، قطعا دنبال فروپاشی ایران است. می‌خواهد ایران مثل سوریه، لبنان و ... شود. خواب‌های خوشی هم برای خودش دیده بود. اما در این ۱۲ روز که درگیر شد، ضرباتی که خورد و آمادگی که ایران نشان داد، بعد از ترور‌های وحشتناکی که انجام داد و خیلی از سران نظامی و دانشمندان هسته‌ای ما را به شهادت رساند، یک داغ سنگینی را بر دل ما گذاشت. دنیا دید که ایران توانست کمتر از ۲۴ ساعت خودش را جمع و جور بکند و پاسخ‌های کوبنده داد. به صورتی که آنها درخواست آتش بس دادند. آنها آمده بودند که کار را تمام بکنند فکر می‌کردند که کار را می‌توانند تمام بکنند، یک زمانی صدام این فکر را می‌کرد.

صهیونیست‌ها روی نارضایتی مردم حساب کرده بودند

اینها روی نارضایتی‌هایی که در داخل کشور وجود دارد حساب کرده بودند. مردم نگران آینده و تحصیل بچه هایشان هستند، اینها را همه می‌دانیم، آنها روی این مسائل حساب کرده بودند و فکر می‌کردند که میتوانند داستان جدیدی بوجود بیاورند. واقعا مردم یک همایش بسیار زیبا را در انسجام، همراهی و همدلی نشان دادند. رهبری داهیانه مقام معظم رهبری هم ایول داشت که اینگونه نظام را جمع و جور کردند، نگه داشتند و مدیریت کردند و کار کردند.

اینکه در آینده این تقابل چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ از نظر استراتژی، کلا حکومت ها، نیرو‌های نظامی ما باید دست به ماشه باشند. فرضشان بر روی این باشد که امشب حمله خواهد شد. فرضشان این باشد که دو ساعت دیگر حمله خواهد شد. اما نیرو‌های نظامی در حرکت، جنگ و دفاع خودشان مستقل نیستند باید حکومت تصمیم بگیرد و تحلیل بکند که شلیک بکن یا نکن. روی موشک هایت به کدام سمت باشد و چکار بکنید و یا چکار نکنید؟

نیرو‌های نظامی در جلسات تصمیم گیری می‌روند نظر می‌دهند، اما تصمیم نهایی را مقام معظم رهبری می‌گیرند. ما شورای عالی امنیت ملی داریم، در این شورا همه عضو هستند، ارتش، سپاه، ستاد کل، وزارت اطلاعات و ... همه اینها حضور دارند.

بعضی از این سوپر انقلابی‌ها شروع به تخریب فرماندهان کرده بودند، آیا اینها واقعا نمی‌دانند؟

باهنر: اینها (تندروها) یا نمی‌دانند یا خودشان را به نفهمی زده‌اند. حتی جملاتی که این روز‌ها وزیر خارجه مطرح می‌کند، رئیس جمهور می‌گوید و دیگر مسئولان بیان می‌کنند، باید اینها با یک هماهنگی انجام شود. اینگونه نیست که آقای عراقچی حرف خودش را بزند، آقای پزشکیان یک چیز دیگری بگوید، فرمانده ارتش و سپاه هم چیز‌های دیگری بگوند. اینها باید همدل، همزبان، منسجم کار بکنند و برنامه ریزی بکنند و جلو بروند.

اینکه مقام معظم رهبری فرمودند، ما هم در میدان جنگ و سخت افزار و هم در میدان دیپلماسی با دست پر وارد می‌شویم. خط قرمز‌های ما هم مشخص است. مسئله غنی سازی، مسئله برد موشک هایمان و ... هست. مذاکره را هم قبلا انجام دادیم، الان هم از مذاکره ابایی نداریم، اما تجربیات گذشته را داریم. اگر قرار باشد مذاکره‌ای انجام بشود، عقب نشینی انجام بشود، یک قدم به یک قدم. یک نفس به یک نفس باشد. اینگونه نیست که ما همه تعهدات را عمل بکنیم، بعد یک آدمی که خودش را دیوانه اعلام می‌کند، اما در واقع دیوانه نیست، یک دفعه میان قصه قرارداد را پاره بکند و ... این قبول نیست.

در آمریکا هر از چند گاهی یک رئیس جمهور می‌آورند می‌گویند که این رئیس جمهور دیوانه است. برای اینکه به یک سری از مقررات بین المللی که امضا کرده‌اند و به آن متعهد شده‌اند زیر آن بزنند. بوش پدر هم اینگونه بود این ترامپ هم اینگونه اس. ت یک مرتبه می‌بینیم از معاهده آب و هوا خارج می‌شود و ... بعد که مدتی می‌گذرد می‌گویند که این رئیس جمهور ما دیوانه است. این نوع حرف زدن اینها خیلی بچگانه است. اگر حکومت آمریکا افسار مثل ترامپ دست او نباشد که ول معطل است. شاید به این دلایل باشد، معلوم نیست که اینها بتوانند در این اقتدار بمانند.

از نظر نظامی فرضمان بر این است که امشب حمله خواهد شد

بنابراین، ما الان برای آینده، از نظر نظامی فرضمان بر این است که امشب حمله خواهد شد، اما از نظر سیاسی کاملا رصد می‌کنیم. هم خبر‌ها را می‌گیریم، هم تحلیل را می‌گیریم، هم حرف‌ها را می‌زنیم.

در همان جریان جنگ ۱۲ روزه آقای دکتر لاریجانی یک مصاحبه داشت کد‌های زیبایی آورده بود. خیلی به دل تحلیلگران نشست. ما دقیقا اینها را رصد می‌کنیم و می‌توانیم پیش بینی بکنیم که اینها آیا حمله خواهند کرد یا نه؟

تا دو ماه آینده اتفاق تندی نخواهد افتاد

تصورم این است که ظرف یکی دو ماه آینده، اتفاق تندی نخواهد افتاد. اما باید رصد بکنیم. اصلا نباید خوش خیال باشیم که دیگر هیچ اتفاقی نمی‌افتد. باید دست به ماشه باشیم، اما هم در میدان دیپلماسی و هم در میدان تجهیزات نظامی، سخت افزاری، نرم افزاری باید دست به ماشه باشیم و دست پر به میدان برویم.

بواسطه عضویت شما به عنوان شخصیت حقیقی در مجمع تشخیص، تحلیل شما چه بود؟ عاقبت این لوایح معروف CFT و پارلمو چیست؟

باهنر: پارلمو را تصویب کردیم. در ارتباط با CFT هم بار‌ها مصاحبه کرده‌ام که منافع بلند مدت ما ایجاب می‌کند که این لایحه هم تصویب شود.

حتی با وجود این شرایط؟

لوایح مزاحم باید برداشته شوند

باهنر: کسانی که مخالف بودند سوالشان این بود که اگر پالرمو و CFT تصویب شود تحریم‌ها برداشته می‌شود؟ پاسخ ما این بود که اینها ربطی به تحریم‌ها ندارد. اما یک پاسخ داریم که اگر یک زمانی تحریم‌ها برداشته شود، لوایح پالرمو و CFT نباید یک مزاحمت جدید برایمان ایجاد بکند. ما این مزاحمت را باید رفع بکنیم.

بنده موافق تصویب این لوایح هستم و پیگیر نیز هستم.

تابناک: کمی بیشتر از یک سال از دولت آقای پزشکیان گذشته، دولتی که بعضی‌ها تحلیل داشتند که حتی یک سالگی خودش را هم نمی‌بیند. اما دیدیم با توجه به شرایط جنگی هم دولت خودش را حفظ کرده و مشغول خدمترسانی است. البته با نقاط ضعف و قوتی. اگر بخواهید برای ترمیم کابینه پیشنهادی داشته باشید، کدام وزارتخانه‌ها بیشتر باید دستخوش تحول شوند؟

در اقتصاد، سیاست و فرهنگ نیاز به جراحی داریم

باهنر: ما با آقای پزشکیان مذاکره کردیم. از این موضوع مهمتر دو سه مسئله دیگر را با ایشان مطرح کردم. اینکه ما در بعضی از بخش‌های کاریمان، نیاز به جراحی‌های عمیق داریم. من در یک جلسه به آقای پزشکیان گفتم روز اول که شما روی صندلی ریاست نشستید، از صبح اینقدر مسئله سرت می‌ریزد، یک روز می‌گویند پول حقوق‌ها را نداریم، یک روز می‌گویند که پول یارانه‌ها را نمی‌توانیم بدهیم، کارخانه‌های فولاد برق ندارند. گفتم که حتی اگر ۴۸ ساعت کار بکنید فقط باید به مسائل روزمره رسیدگی بکنید. غیر از مسائل روزمره ما چند جراحی هم نیاز داریم. در ساحت اقتصاد، سیاست و فرهنگ نیاز به جراحی داریم. تورم ۴۰ درصدی که ۷ سال در کشور درگیر آن هستیم، بعضی‌ها فکر می‌کنند ۷ تا ۴۰ درصد می‌شود ۲۸۰ درصد. در حالیکه هفت سال تورم پشت سر هم ۴۰ رصد تورم می‌شود ۷۲۰ درصد. این تورم تجمعی است. اگر امسال هم تورم را ۵۰ درصد بدانید، تورم هزار درصد میشود. یعنی ظرف هشت سال گذشته قیمت‌ها ده برابر شده است. بخش عمده‌ای از طبقه متوسط اقتصادی ما فرودست شده‌اند. باید به حال اینها فکری کرد. فکر وجود دارد، اما نیاز به جراحی دارد.

من از آقای پزشکیان خواهش کردم که شما در کنار کارهایت یک اتفاق فکر ایجاد بکن، افرادی که ذینفع نباشند و کاربلد باشند. برای این جراحی‌ها فکری بکنند.

برای این کار‌ها دیگر دیر شده است

باهنر: یعنی تعطیل بکنیم و برویم؟

آقای پزشکیان هم می‌گفت. می‌گفت از روز اول که آمدم ترور کردند، یا معدن فرو ریخته و یا ... گفتم که ریاست جمهوری این مشکلات را دارد. اما این تورم سه ریشه دارد؛ یکی عدم تراز بودجه عمومی دولت. یکی ناترازی بانک‌ها و دیگری ناترازی صندوق‌های بازنشستگی. باید زیر دو خم این تاترازی‌ها رفت و حلش کرد. غیر از اینها آب و خاک و این مسائل هم هست. من فقط در مورد تورم صحبت کردم.

سالیانه ۲۰۰ میلیارد دلار یارانه ناعادلانه اختصاص می‌دهیم

باهنر: ما سالیانه به قیمت جهانی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در کشورمان یارانه می‌دهیم. اما این یارانه به شدت ناعادلانه است. کسی که ماشین ندارد، یک لیتر بنزین هم مصرف نمی‌کند کسی که ۵ ماشین دارد ماهی ۲۰۰ لیتر بنزین مصرف می‌کند. بنزینی که وارد می‌کنیم قیمت هر لیتر آن ۷۰ الی ۸۰ سنت است. این بنزین را لیتری ۵۰ هزار تومان وارد می‌کنیم با نرخ‌های ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ هزار تومان می‌فروشیم. باید در مورد اینها تصمیم گیری کرد.

یک تعداد از بانک‌های ما عملا ناتراز هستند. اینها جراحی‌هایی هست که باید نسبت به آنها اقدام شود.

به دکتر پزشکیان گفتم شما ممکن است بگویید که سرمان شلوغ است این جراحی را بگذاریم برای دو سال دیگر. گفتم هر ماه که این جراحی‌ها را به تاخیر بیندازیم یک سال عقب می‌افتیم. باید برای اینها فکری بشود.

ما باید همواره در حالت خوف و رجا باشیم. یعنی مثل یک مومن که از یک طرف نگران اعمالش باشد و از یک طرف هم ناامید از رحمت الهی نباشد.

ما باید در خصوص آینده نظام و کار‌هایی که باید بکنیم به شدت در حالت خوف و رجا باشیم. متاسفانه بعضی‌ها اینقدر در حالت خوف رفته‌اند که می‌گویند دیگر نمی‌شود کاری کرد. من اینگونه نیستم. من نگران آینده هستم، اما به شدت هم امیدوارم.

تصویر روز
خبر های روز