
انعطاف و حسن نیت طرفین تنها راه نجات مذاکرات
دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن در سال ۱۴۰۰، فرصتهای متعددی برای احیای برجام و پیشبرد مذاکرات با غرب داشت، اما رویکردهای غیرمنعطف و تصمیمگیریهای ناکارآمد، این فرصتها را یکی پس از دیگری به باد داد. در حالی که مذاکرات وین در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به مراحل حساسی رسیده بود، دولت سیزدهم با اتخاذ مواضع سختگیرانه و طرح شروط جدید عملاً مذاکرات را به حاشیه راند.
این در حالی بود که دولت بایدن در آمریکا و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) آمادگی برای بازگشت به برجام نشان داده بودند. به گفته کارشناسان، اگر دولت سیزدهم از ابتدا با جدیت و انعطاف بیشتری وارد مذاکرات میشد، میتوانست تحریمها را کاهش دهد و اقتصاد ایران را از فشارهای فلجکننده نجات دهد.
اما تعلل و اصرار بر مواضع حداکثری، پنجره فرصت را بست.
بیاعتمادی عمیق بین ایران و غرب، یکی دیگر از موانع اصلی مذاکرات است. خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، اعتماد ایران به تعهدات غرب را به شدت خدشهدار کرد.
اظهارات مقامات ایرانی، مانند عباس عراقچی که مذاکره را مشروط به تضمین عدم حمله نظامی دانست، و سخنان مقامات آمریکایی، مانند استیو ویتکاف که بر مذاکرات مستقیم اصرار دارد، نشاندهنده شکاف عمیقی است که پر کردن آن در کوتاهمدت بسیار دشوار است.
تحولات منطقهای نیز مذاکرات را به لبه پرتگاه کشانده است. حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی ایران، که با چراغ سبز ضمنی آمریکا انجام شده، نه تنها به زیرساختهای ایران خسارت زده، بلکه فضای سیاسی داخلی را به نفع تندروها تغییر داده است.
فرصتسوزیها، بهویژه در زمانی که میانجیهایی مانند عمان و قطر آماده تسهیل مذاکرات بودند، به پیچیدهتر شدن اوضاع منجر شد.
تهدید فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپا، که میتواند تحریمهای شورای امنیت را بازگرداند، مذاکرات را در موقعیتی حساستر قرار داده است. این مکانیسم که تا پایان اکتبر مهلت قانونی دارد، از سوی ایران غیرقانونی خوانده شده و برخی مقامات تهدید به خروج از NPT کردهاند.
چنین اقدامی میتواند منطقه را به سمت درگیری نظامی سوق دهد.
مذاکرات اخیر در ژنو و رم، که به دلیل مسائل سیاسی متوقف شد، حالا به یک گره دیپلماتیک بدل شده است. در حالی که دونالد ترامپ با ضربالاجل ۶۰ روزه و تهدید به “همه گزینهها روی میز” فشار را افزایش داده، هنوز راهکاری میانه برای رسیدن به توافق ارائه نشده است.
این در حالی است که فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها، کاهش ارزش پول ملی و تورم افسارگسیخته، نیاز به دیپلماسی موفق را بیش از پیش ضروری کرده بود. کاهش موقت نرخ ارز از ۱۰۰ هزار تومان به ۸۰ هزار تومان پس از اعلام مذاکرات، نشاندهنده تأثیر مثبت دیپلماسی بر اقتصاد بود، اما این تأثیر به دلیل نبود توافق پایدار، کوتاهمدت ماند. احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، هشدار داده که فقدان انسجام داخلی و فرصتسوزیهای مکرر، ایران را در موقعیتی شکننده قرار داده است.
برای دستیابی به تفاهم در ۳۰ روز آینده، نیاز به ابتکارات جسورانه و هماهنگی بیسابقه بین تهران، واشنگتن و اروپا است. پیشنهادهایی مانند مبادله زندانیان یا کاهش موقت غنیسازی میتوانند گامهای اعتمادساز باشند، اما بدون اراده سیاسی قوی، این اقدامات کافی نخواهد بود.
اکنون، تنها یک معجزه دیپلماتیک، همراه با انعطاف و حسن نیت طرفین، میتواند مذاکرات را از بنبست خارج کند و از بحرانی بزرگتر جلوگیری کند.