به روز شده در: ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: ۷۱۱۷۴۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - ۱۵ شهريور ۱۴۰۴

اروپایی‌ها باید به این نتیجه برسند که ایران حاضر به پذیرش خواسته‌ها و شروط آنها نیست

روزنو :در‌حالی که کشور‌های اروپایی با چراغ سبز امریکا فرآیند حقوقی مکانیسم ماشه را فعال کرده‌اند و به ایران مهلت یک ماهه برای بازگشت به میز مذاکره با ایالات‌متحده داده‌اند، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در آستانه نشست شورای حکام که قرار است روز دوشنبه برگزار شود، گزارشی ادعایی را دراختیار اعضای این نهاد قرار داده است

اروپایی‌ها باید به این نتیجه برسند که ایران حاضر به پذیرش خواسته‌ها و شروط آنها نیست

این گزارش ادعا می‌کند که ایران تا تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ (۱۳ ژوئن ۲۰۲۵)، ۴۴۰.۹ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۶۰درصد دراختیار داشته که نسبت به گزارش ماه مه ۲۰۲۵، افزایش ۳۲.۳ کیلوگرمی را نشان می‌دهد.

به گزارش روز نو همچنین، کل ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تا این تاریخ ۹۸۷۴.۹ کیلوگرم بوده که نسبت به ماه مه، ۶۲۷.۳ کیلوگرم افزایش یافته است.

 گروسی همچنین خواستار ازسرگیری بازرسی‌های آژانس از تاسیسات هسته‌ای ایران برای بررسی وضعیت این مواد شده و مدعی شده که اگرچه حملات امریکا و اسراییل توانایی ایران در تولید سانتریفیوژ را ازبین نبرده، ممکن است بخشی از مواد تحت‌تاثیر قرار گرفته باشد.

این ادعا‌ها در شرایطی مطرح شده که مجلس شورای اسلامی ایران همکاری با آژانس را به دلیل آنچه رویکرد سیاسی این نهاد فنی است به حالت تعلیق درآورده است.

همزمان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز تاکید کرده که ایران و نهاد پادمانی قرار است درباره چارچوب جدیدی برای همکاری به توافق برسند مشروط بر آنکه این چارچوب جدید با اصول و منافع ایران هم‌راستا باشد.

در چنین شرایطی برخی ناظران غربی معتقدند این گزارش می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند، در‌حالی که گروهی دیگر مدعی‌اند ایران ممکن است از ذخایر غنی‌شده خود به عنوان اهرمی برای چانه‌زنی استفاده کند.

 این تفاسیر در شرایطی رسانه‌ای شده که روسیه با حمایت چین، پیش‌نویس قطعنامه‌ای به شورای امنیت ارایه کرده که بدون اشاره به مکانیسم ماشه، از طرفین برجام خواسته مذاکرات را از سر بگیرند، اما تعهدی برای تمدید مهلت شش‌ماهه ماشه در آن گنجانده نشده است.

در همین راستا، روزنامه اعتماد با هدف بررسی آینده پرونده هسته‌ای ایران با مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا گفت‌وگوی اختصاصی انجام داده است.

 مکی بر لزوم دیپلماسی فعال ایران جهت جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها تاکید کرد. این کارشناس مسائل معتقد است که طرح پیشنهادی روسیه بیشتر تاکتیکی و برای همدلی با ایران است تا یک راه‌حل راهبردی.

همچنین، او نقش محدود روسیه و چین در حمایت از ایران به دلیل اولویت‌های خودشان، بی‌اعتمادی به اروپا و امریکا و خطرات خروج از NPT را برجسته کرد و خواستار مذاکرات سازنده برای کاهش فشار‌های غرب شد.

مرتضی مکی در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» درباره ارزیابی‌اش از مخالفت روسیه و چین با فعال شدن ماشه که در قالب پیش‌نویس قطعنامه مسکو نمود پیدا کرده گفت: در بیانیه نهایی نشست سازمان همکاری شانگهای، نسبت به تجاوز آشکار اسراییل به مراکز اتمی ایران موضع‌گیری شده و آن را محکوم کرده‌اند.

در عین حال، نامه مشترک چین، ایران و روسیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد در‌خصوص تعهداتی که دولت‌های غربی در توافق برجام بر‌عهده گرفته‌اند، ارایه شده است.

 همچنین، پیش‌نویسی که گفته می‌شود روسیه با حمایت چین به دبیرکل شورای امنیت ارایه داده به تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ مرتبط است. چنین ابتکار عملی از این منظر می‌تواند قابل توجه باشد که ما شاهد نوعی کنشگری از‌سوی روسیه در قبال فشار‌های امریکا و اروپا هستیم.

من بر این باورم که نوع اعتراض و واکنش اعضای شانگهای به تجاوز اسراییل با حمایت امریکا و قطعنامه‌ای که روسیه به شورای امنیت سازمان ملل ارایه داده، بیشتر نشان از همدلی و همراهی با جمهوری اسلامی ایران است.

 اما اروپایی‌ها بعید است با پیش‌نویس قطعنامه روسیه موافق باشند و اجازه دهند تا پنجره‌ای برای مذاکرات هسته‌ای با ایران باز شود. به هر حال، از منظر اروپایی‌ها و امریکا، سازوکار ماشه یک ابزار فشار قدرتمند است که به واسطه‌اش این گروه از کشور‌ها می‌خواهند تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را حفظ کنند.

در شرایطی که روسیه در برابر غرب در جنگ اوکراین صف‌آرایی کرده، به نظر نمی‌رسد اروپایی‌ها تمایل داشته باشند چنین کارت سبزی به روسیه بدهند تا بتواند در مذاکرات هسته‌ای با ایران نیز نقش‌آفرین باشد.

 مکی در ادامه این گفت‌و‌گو خاطرنشان کرد: مکانیسم ماشه به‌گونه‌ای طراحی شده که امکان دور زدن حق وتوی روسیه و چین را فراهم کند. از منظر حقوقی، به نظر می‌رسد این طرح پیشنهادی روسیه مانع جدی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط کشور‌های اروپایی ایجاد نخواهد کرد.

 با این حال، آنچه می‌تواند به تغییر یا تعدیل مواضع دولت‌های اروپایی منجر شود، این است که آنها به این نتیجه برسند که ایران حاضر به پذیرش خواسته‌ها و شروط آنها نیست.

 در این صورت، فعال‌سازی ماشه ممکن است جایگاه اروپا را در روند مذاکرات با ایران تضعیف کند. در شرایط کنونی که اتحادیه اروپا در کنار اسراییل و ایالات‌متحده قرار گرفته و نقش مطالبه‌گری مشابه آنها را ندارد، این ابزار فشار چندان قدرتمند به نظر نمی‌رسد.

 هرچند با توجه به کنشگری اخیر کشور‌های اروپایی در هفته‌های گذشته، موانع سیاسی برای جلوگیری از فعال‌سازی این مکانیسم وجود دارد.

به باور این کارشناس مسائل اروپا، در قطعنامه ۲۲۳۱، هیچ بندی وجود ندارد که بخواهد جلوی فعالیت اروپایی‌ها را بگیرد.

 به همین دلیل، آقای عراقچی در نامه‌ای که به دبیرکل و شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال کرده‌اند، تاکید کرده که اروپایی‌ها حق حقوقی ندارند که بخواهند از این مکانیسم استفاده کنند؛

چرا‌که غرب تعهدات خود در توافق برجام را نقض کرده و ایران در واکنش به نقض تعهدات آنها، تعهدات خود را در برجام تعدیل کرده است. مکی در ادامه خاطرنشان کرد: سازمان ملل متحد و قطعنامه‌هایی که در شورای امنیت تصویب می‌شود، به‌شدت تحت تاثیر اعضای شورای امنیت قرار دارد. بعد از جنگ جهانی دوم، ده‌ها قطعنامه علیه اسراییل صادر شده که مکررا وتو شده و در دوره جنگ سرد، عملا دو قطب ابرقدرت از تفسیر‌ها و توصیفاتی که از قطعنامه‌های سازمان ملل و شورای امنیت ارایه می‌شد، در جهت توجیه سیاست‌های خود استفاده کرده و می‌کنند.

هرچند اگر این تفسیر‌ها ناعادلانه و غیرحقوقی باشد، اما به هر حال نباید این نکته را از نظر دور داشت که جمهوری اسلامی ایران هر ابتکار عمل و هر اقدامی انجام دهد، باید در چارچوب حاکم بر شورای امنیت باشد و باید به گفت‌و‌گو و مذاکره با طرف‌های اروپایی روی آورد. از منظر این کارشناس اروپا، مذاکرات مربوط به برنامه هسته‌ای ایران از موضوع صرفا هسته‌ای فراتر رفته است.

 بدین معنا که اگر مساله تنها به برنامه هسته‌ای محدود بود تا حد زیادی خواسته‌های طرف‌های غربی محقق شده، به‌ویژه با توجه به تحولات یک سال اخیر از‌جمله حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران. با این حال، چالش کنونی فراتر از مساله هسته‌ای است و به نظر می‌رسد غرب و اسراییل، در پی تغییر رفتار ایران هستند. آنها شرایط کنونی را بهترین فرصت برای اعمال فشار بر ایران می‌دانند و از ابزار‌های امنیتی و حتی نظامی برای این منظور استفاده می‌کنند. در این راستا، قطعنامه ۲۲۳۱ که تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ اعتبار دارد، برای آنها اهمیت زیادی دارد و آنها نمی‌خواهند به سادگی این ابزار را از دست بدهند.

در صورت انقضای این قطعنامه، ایران می‌تواند با اتکا به روابط خود با کشور‌هایی مانند روسیه و چین، فشار‌های غربی را تا حدی مهار کند. اما اگر این قطعنامه با استفاده از مکانیسم ماشه فعال شود، تحریم‌های گسترده‌ای علیه ایران بازخواهند گشت که نه تنها از سوی امریکا و اروپا، بلکه حتی در آب‌های آزاد و توسط دیگر کشور‌ها نیز اعمال خواهد شد.

 این وضعیت می‌تواند شرایطی مشابه سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ را برای ایران ایجاد کند که بسیار حساس و پیچیده بود. به باور مکی، تصمیم‌گیری در این شرایط نیازمند دقت و توسل به رویکرد‌های مدبرانه است.

 تحرکات سیاسی و اطلاعاتی اخیر، از جمله گفت‌و‌گو‌های آقای علی لاریجانی با مقامات امنیتی و نخست‌وزیر انگلیس، نشان‌دهنده افزایش فعالیت‌های دیپلماتیک است.

همچنین، اظهارات آقای عراقچی در‌خصوص رایزنی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای تعریف چارچوب جدیدی برای بازرسی‌ها از ایران، حاکی از آگاهی بخشی از حاکمیت نسبت به حساسیت شرایط است.

 با این حال، زمان برای خرید فرصت بسیار محدود است و هر اقدامی که انجام شود، مسیری پیچیده و چالش‌برانگیز خواهد بود. مرتضی مکی در ادامه خاطرنشان کرد: برخی ایده‌هایی که مطرح می‌شوند، نظیر آنچه کره‌شمالی با خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) انجام داد، برای ایران دستاوردی نخواهد داشت.

شرایط کره‌شمالی که در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارد، به هیچ‌وجه با ایران قابل مقایسه نیست. چنین واکنش‌هایی، در صورت عدم سنجش دقیق هزینه‌ها و فواید، می‌تواند فرصت‌های ایران را محدود کرده و مشکلات بیشتری را به دنبال داشته باشد.

مکی در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره سناریو‌های پیش رو در صورت عدم دستیابی ایران و غرب به توافقی برد‌-‌برد، تاکید کرد: ایران از منظر حقوقی چاره‌ای جز گفت‌و‌گو و مذاکره با طرف‌های غربی نخواهد داشت، همان‌گونه که در سال ۲۰۱۱ میلادی، پس از صدور شش قطعنامه علیه ایران و اعمال تحریم‌های همه‌جانبه، ایران ناگزیر به مذاکره روی آورد.

 با این حال امروز شرایط بسیار پیچیده‌تر و دشوارتر شده است. در این میان، نقش روسیه و چین به عنوان اعضای دایم شورای امنیت و متحدان ایران، حیاتی است. این دو کشور می‌توانند با استفاده از نفوذ خود در شورای امنیت، از فعال‌سازی مکانیسم ماشه جلوگیری کرده یا دست‌کم روند آن را به تاخیر اندازند. با این حال، موفقیت این تلاش‌ها به توانایی ایران در پیشبرد دیپلماسی فعال و ایجاد اجماع با این کشور‌ها بستگی دارد تا از بازگشت تحریم‌های گسترده جلوگیری شود.

 این کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» درباره رویکرد احتمالی چین و روسیه در صورت بازگشت تحریم‌ها نیز خاطرنشان کرد: در صورت بازگشت تحریم‌های سازمان ملل، رویکرد این دو کشور به احتمال زیاد تحت‌تاثیر منافع ملی و اولویت‌های استراتژیک‌شان قرار خواهد گرفت.

 تجربه گذشته نشان می‌دهد که ایران در سال‌های تحریم، به‌ویژه در دهه ۲۰۱۰، با اتکا به روابط گسترده با چین، به‌خصوص به عنوان خریدار اصلی نفت ایران، توانست گشایش‌هایی در اقتصاد خود ایجاد کند. اگر این روابط وجود نداشت، شرایط ایران به مراتب وخیم‌تر از وضعیت کنونی بود.

چین از این روابط سود قابل‌توجهی کسب کرده و ایران به بازار بزرگی برای کالا‌های چینی تبدیل شده است. برای نمونه، صنعت خودروسازی ایران بدون زنجیره تامین قطعات از چین عملا تعطیل می‌شد.

 همچنین، روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری با روسیه در هفت سال گذشته نقش مهمی در کاهش فشار‌های تحریمی ایفا کرده است. با این حال به باور مکی، بعید است که در صورت بازگشت تحریم‌های شش قطعنامه شورای امنیت، شرایط به همان شکل گذشته باشد.

در اجلاس‌های سازمان همکاری شانگهای، کشور‌های عضو از جمله چین و روسیه بار‌ها حمایت و همکاری با ایران را اعلام کردند، اما این حمایت‌ها تا زمانی ادامه دارد که روابط این کشور‌ها با اروپا و ایالات‌متحده به خطر نیفتد.

 چین به عنوان بزرگ‌ترین شریک تجاری اتحادیه اروپا و ایالات متحده، همواره تلاش کرده تا از نهاد‌های دولتی خود برای پیشبرد منافعش استفاده کند. هرچند در ماه‌های اخیر، دولت ترامپ فشار‌های اقتصادی را افزایش داده و انگیزه‌هایی برای ورود چین و اتحادیه اروپا به مذاکرات ایجاد کرده است، اما این فشار‌ها به شکل گذشته موثر نخواهد بود.

 از‌سوی دیگر، روسیه درگیر بحران اوکراین است و این موضوع اولویت اصلی این کشور محسوب می‌شود. تجربه جنگ اوکراین نشان داده که حمایت روسیه از ایران تا حد و مرز مشخصی است و وعده‌های مسکو برای فروش تسلیحات پیشرفته، مانند هلی‌کوپتر‌ها یا سامانه‌های موشکی اس-۴۰۰، تاکنون محقق نشده است، بنابراین نباید انتظار حمایت راهبردی و عمیق از روسیه داشت.

 مکی در ادامه یادآور شد: سازمان همکاری شانگهای شامل کشور‌هایی با منافع متعارض، مانند هند و پاکستان یا حتی هند و چین، است که دیدگاه‌های بعضا متضادی در مسائل امنیتی دارند.

این گردهمایی‌ها برای اعضای این سازمان فرصت‌هایی فراهم می‌کند تا روابط خود را با اروپا و امریکا تنظیم کنند. متاسفانه، جمهوری اسلامی ایران، به دلیل موقعیت خاص خود و نوع مناسباتش، در این چارچوب‌ها بیشتر به عنوان یک کارت بازی دیده می‌شود تا عضوی اصلی با توانایی تاثیرگذاری بر اهداف منطقه‌ای و جهانی. این وضعیت باعث می‌شود که ایران نتواند به‌طور کامل از ظرفیت‌های هم‌صدایی با روسیه و چین برای کاهش اثرات تحریم‌ها بهره‌برداری کند.

مرتضی مکی در ادامه این گفت‌و‌گو و در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره چشم‌انداز پیش رو درباره رایزنی احتمالی میان تهران و واشنگتن نیز گفت: موضوع مذاکره با ایالات‌متحده به عوامل متعددی بستگی دارد. از یک‌سو، ایران اعلام کرده که آمادگی ازسرگیری گفت‌و‌گو‌ها را دارد، مشروط بر رعایت خطوط قرمز، چون غرامت‌ها و تضمین‌هایی برای جلوگیری از حملات موشکی یا نقض تعهدات و همچنین همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اما دستیابی به نتیجه مطلوب نیازمند اراده جدی از‌سوی هر دو طرف است.

تجربه مذاکرات با کشور‌های اروپایی بین سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ نشان می‌دهد که اروپا در آن زمان پیشنهاد‌هایی برای اعتمادسازی ارایه کرد، اما در‌نهایت، به دلیل عدم پایبندی به تعهدات، آن توافق‌ها به نتیجه نرسید. در شرایط کنونی نیز وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران و کشور‌های اروپایی نسبت به آن دوره به‌شدت تغییر کرده است.

 کشور‌های اروپایی مطالبات حداکثری را مطرح کرده‌اند و انتظار پذیرش این خواسته‌ها از‌سوی ایران، با‌توجه به تجربه‌های گذشته و بی‌اعتمادی موجود، بسیار بعید به نظر می‌رسد.

 از‌سوی دیگر، مشخص نیست که آیا ایالات‌متحده به‌طور واقعی به دنبال توافقی پایدار است یا خیر. شواهد اخیر، از‌جمله اظهارات مقامات امریکایی، نشان می‌دهد که واشنگتن اراده جدی برای پیشبرد گفت‌و‌گو‌های پایدار ندارد و به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری در مورد پرونده هسته‌ای ایران را تاحدی به اروپا و اسراییل واگذار کرده است.

با این حال به باور مکی ایران می‌تواند با ابتکار عمل دیپلماتیک، به‌ویژه از طریق گفت‌و‌گو‌های سازنده با سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان)، به دنبال توافقی برد-برد باشد که فشار‌های ناشی از بازگشت احتمالی تحریم‌ها را کاهش دهد.

این امر مستلزم آن است که اروپا از سیاست همسویی کامل با امریکا فاصله گرفته و رویکردی مستقل مبتنی بر منافع متقابل اتخاذ کند.

هرچند مذاکرات اخیر در ژنو و استانبول نشان‌دهنده برخی پیشرفت‌ها بوده است، اما فقدان اراده سیاسی قوی از‌سوی اروپا و فشار‌های ایالات‌متحده و اسراییل، دستیابی به چنین توافقی را با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

 ابتکار عمل اصلی بر عهده ایران است تا با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک و همکاری با متحدان شرقی خود، مانند روسیه و چین، گشایشی در این موضوع پیچیده ایجاد کند.

این کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره چشم‌انداز روابط ایران و نهاد پادمانی نیز خاطرنشان کرد: رویکرد ایران در این زمینه دوگانه است، اما باید با دقت بررسی شود. از یک‌سو، تاکید آقای عراقچی بر توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ایجاد چارچوبی جدید در همکاری‌های پادمانی، نشان‌دهنده تمایل ایران به حفظ تعامل دیپلماتیک و پایبندی به تعهدات بین‌المللی است، هرچند جزییات این چارچوب هنوز مشخص نیست. از‌سوی دیگر، طرح خروج از NPT توسط برخی نمایندگان مجلس، اقدامی احساسی و پرهزینه است که بدون برنامه‌ریزی دقیق، نمی‌تواند دستاورد ملموسی برای ایران به همراه داشته باشد.

 جمهوری اسلامی ایران با‌توجه به محدودیت‌های کنونی در حوزه‌های مالی و نظامی، از ظرفیت و فرصت‌های محدودی برخوردار است. حامیان خروج از NPT باید به این پرسش‌ها پاسخ دهند که در صورت بازگشت تحریم‌های گسترده‌تر، ایران چگونه فروش نفت، کسب درآمد‌های نفتی و حفظ روابط اقتصادی و سیاسی با کشور‌های منطقه را مدیریت خواهد کرد.

 به نظر می‌رسد این اقدام، جز فراهم کردن بهانه‌ای جدید برای ایالات‌متحده و اسراییل جهت افزایش فشارها، نتیجه‌ای در پی نداشته باشد، بنابراین سنجش دقیق هزینه‌ها و فواید این تصمیم ضروری است. مکی در ادامه با اشاره به کنشگری‌های اخیر رافائل گروسی و متن گزارش ادعایی‌اش گفت: گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند بهانه‌ای جدید برای توجیه کشور‌های اروپایی در جهت فعال‌سازی مکانیسم ماشه فراهم کند، همان‌گونه که گزارش‌های پیشین آژانس به افزایش فشار‌ها علیه ایران، به‌ویژه از‌سوی اسراییل، منجر شد.

گره اصلی مساله هسته‌ای ایران همچنان به مذاکرات با اروپا و ایالات‌متحده وابسته است. اگر در این حوزه پیشرفتی حاصل نشود گزارش آژانس، به‌ویژه با تمرکز بر عدم همکاری ایران در بازرسی‌ها، غنی‌سازی ۶۰‌درصدی و وضعیت تاسیسات هسته‌ای، به کشور‌های اروپایی و ایالات‌متحده بهانه‌ای قوی‌تر برای تشدید فشار‌ها خواهد داد.

به باور مکی در این سناریو، ایالات‌متحده و اسراییل احتمالا رویکردی تهاجمی‌تر اتخاذ خواهند کرد که می‌تواند به تشدید شرایط امنیتی و حتی اقدامات نظامی منجر شود. بنابراین، ایران باید با اتخاذ دیپلماسی فعال و تقویت گفت‌وگوها، از تشدید این وضعیت جلوگیری کند.

تصویر روز
خبر های روز