
چرا ناتو جنگندههای اف-۳۵ ایتالیا را به پرواز درآورد؟
با تمام این تفاسیر، مسکو، اما این ادعاها را رد کرده و در بیانیه وزارت دفاع خود اعلام کرده است که جنگندهها در چارچوب برنامه پرواز از کارلیا به کالینینگراد حرکت کرده و هرگز مرزهای استونی را نقض نکردهاند. به گفته روسها، مسیر پرواز دقیقاً بر فراز آبهای بینالمللی دریای بالتیک بوده و فاصلهای بیش از سه کیلومتر از جزایر استونی حفظ شده و هیچ اقدام تعمدی در جهت نقض هوایی این کشور رخ نداده است.
واکنش سریع به مسکو: از رهگیری هوایی تا تحریم انرژی
به دنبال انتشار خبر ورود جنگندههای روسی، ناتو جنگندههای اف-۳۵ ایتالیا را به پرواز درآورد و اعلام کرد که هواپیماهای روسی بدون اعلام برنامه پروازی و با فرستندههای خاموش (رادار)، در آسمان استونی پرواز میکردند. ناتو این رفتار را نمونهای از بیملاحظگی روسیه و در عین حال نشانهای از توانایی واکنش سریع خود دانست. در سوی دیگر، اتحادیه اروپا نیز به موازات واکنش نظامی ناتو، تصمیم به تشدید فشار اقتصادی گرفت. کمیسیون اروپا بسته تازهای از تحریمها را تصویب کرد که برای نخستین بار شامل گاز مایع طبیعی روسیه (LNG) نیز میشود و به زعم کارشناسان و تحلیلگران حوزه انرژی، این اقدام حالا تابوی دیرینه بروکسل در زمینه تحریم انرژی مسکو را شکسته است.
اروپا نگران است که نقضهای مکرر حریم هوایی آن از سوی روسیه، مقدمهای برای بیثباتسازی بیشتر جناح شرقی و حتی تضعیف حمایت غرب از اوکراین باشد و از سوی دیگر، آمریکا در موقعیتی قرار گرفته که باید بین نمایش قاطعیت در برابر مسکو و پرهیز از ورود به جنگ مستقیم، خط باریک دیپلماسی را طی کند
به موازات این اقدامات، اورسولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا، با تأکید بر اینکه پوتین «در حال آزمایش و سنجش عزم غرب است»، گفت که فشارهای اروپا متناسب با تهدیدها افزایش خواهد یافت. دن یورگنسن، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا، نیز تصریح کرد که تحریم واردات گاز مایع روسیه میتواند وابستگی اروپا به مسکو را زودتر از برنامه قبلی پایان دهد و عملاً مسیر جدیدی برای جایگزینی انرژی روسیه با منابع آمریکایی باز کند.
این اقدامات نشان میدهد که اروپا ورود جنگندههای روسیه به حریم هوایی استونی را تنها یک نقض فنی یا اتفاق مرزی نمیداند، بلکه آن را در چارچوب راهبرد گستردهتر مسکو برای آزمودن مرزهای سیاسی و نظامی ناتو تفسیر میکند.
ماده چهار ناتو: ابزار هشدار یا پیشدرآمد تقابل؟
نکته اینجاست که استونی بلافاصله پس از این اقدام روسها همانند لهستان، ماده چهار پیمان ناتو را فعال کرد. بر اساس این ماده، هر عضو ناتو میتواند در صورت احساس تهدید علیه «تمامیت ارضی، استقلال سیاسی یا امنیت ملی» خود، خواستار رایزنی فوری با دیگر اعضا شود. این مکانیسم برخلاف ماده پنج، الزام به اقدام نظامی ندارد، اما معمولاً پیشزمینهای برای هماهنگی سیاسی و آمادگی بیشتر تلقی میشود. پیشتر لهستان نیز در پی ورود پهپادهای روسی به حریم هوایی خود چنین درخواستی را مطرح کرده بود و قبل از این تحولات هم، در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ و همزمان با آغاز جنگ اوکراین، چند کشور اروپای شرقی نیز ماده چهار را فعال کرده بودند.
کارشناسان بر این باورند که تکرار استناد به ماده چهار ظرف یک هفته نشاندهنده افزایش احساس خطر در شرق اروپا و تلاش این کشورها برای واداشتن ناتو به موضعگیری شدیدتر در برابر روسیه است که هر آن میتواند تهدید را به عمق قاره سبز سرایت بدهد.
چرا اروپا نگران است؟
آنچه حادثه استونی را برای اروپا مهم میسازد، تنها یک پرواز کوتاه جنگندههای روسیه بر فراز آسمان این کشور نیست، بلکه اروپا از چند زاویه نگران است. نخست اینکه ورود هواپیماها یا پهپادهای روسی به حریم کشورهای عضو ناتو میتواند به درگیری مستقیم بین روسیه و این ائتلاف منجر شود؛ اتفاقی که دامنه جنگ اوکراین را فراتر از مرزهای کییف خواهد برد.
بر اساس ماده ۴ ناتو، هر عضو این پیمان میتواند در صورت احساس تهدید علیه «تمامیت ارضی، استقلال سیاسی یا امنیت ملی» خود، خواستار رایزنی فوری با دیگر اعضا شود، اما این مکانیسم برخلاف ماده پنج، الزام به اقدام نظامی ندارد و معمولاً پیشزمینهای برای هماهنگی سیاسی و آمادگی بیشتر تلقی میشود
دومین موضوع، آزمون عزم جمعی ناتو است؛ به گونهای که تحلیلگران غربی بر این باورند که مسکو با این اقدامات قصد دارد میزان انسجام و سرعت واکنش ناتو را بسنجد و اگر واکنش ناتو ضعیف یا کند باشد، میتواند پیام ضعف به مسکو ارسال کند.
سومین مساله هم وابستگی انرژی است؛ چراکه با وجود تحریمهای متعدد، اروپا همچنان بخشی از انرژی خود را از روسیه تأمین میکند و هرگونه افزایش تنش امنیتی میتواند به بازار انرژی نیز ضربه بزند و فشار مضاعفی بر اقتصادهای اروپایی وارد کند.
چهارمین موضوع هم محاسبات سیاسی داخلی خواهد؛ به صورتی که در کشورهای اروپای شرقی، افکار عمومی به شدت نسبت به تهدیدهای روسیه حساس هستند و دولتها برای جلوگیری از تضعیف اعتماد عمومی ناچار هستند واکنش سختگیرانه نشان دهند. از این رو واکنش گسترده اتحادیه اروپا (از تحریم LNG تا مواضع قاطع دیپلماتیک) تلاشی برای اطمینانبخشی به شهروندان و نمایش انسجام غرب در برابر تهدید روسیه است.
بازی دوگانه ترامپ و فشار اروپا
واقعیت این است که تحولات با محور استونی تنها اروپاییها را نگران نکرد، بلکه در واشنگتن نیز این خبر بازتاب وسیعی داشت. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در واکنش اولیه گفت که این اتفاق را «دردسری بزرگ» میداند، اما منتظر بررسی دقیقتر خواهد بود. نکته اینجاست که اظهارات مبهم ترامپ بازتابی از سیاست دوگانه او در قبال روسیه و ناتو است؛ به گونهای که او از یک سو تحت فشار اروپاییها برای موضع سختگیرانهتر علیه مسکو قرار دارد و از سوی دیگر تمایلی ندارد واشنگتن مستقیماً درگیر یک بحران جدید شود.
اتحادیه اروپا حتی هیأتی از کارشناسان خود را به آمریکا فرستاده تا بر دولت ترامپ فشار وارد کنند تا او به اجرای تحریمهای ثانویه علیه روسیه ترغیب شود، اما تاکنون کاخ سفید در برابر تلاشها برای آغاز مذاکرات آتشبس در اوکراین مقاومت کرده و تأکید دارد که حمایت از کییف ادامه خواهد یافت. از نگاه ایالات متحده، اقدامات روسیه تهدیدی علیه مرزهای اروپا، بلکه آزمونی برای اعتبار امنیتی آمریکا محسوب میشود، اما اگر واشنگتن واکنش قاطع نشان ندهد، اعتبارش در جهان کاهش مییابد و اگر بیش از حد واکنش دهد، خطر ورود مستقیم به رویارویی با روسیه افزایش پیدا میکند و همین تعادل دشوار، سیاست آمریکا را پیچیده و پرابهام ساخته است.
با تمام این تفاسیر حادثه ورود سه جنگنده روسی به حریم هوایی استونی نشان داد که فضای امنیتی اروپا بیش از هر زمان دیگری ملتهب است. استونی با فعالسازی ماده چهار ناتو، زنگ خطر را به صدا درآورد و اتحادیه اروپا نیز با تشدید تحریمها نشان داد که این مسئله را صرفاً یک حادثه هوایی نمیبیند، بلکه آن را در بستر تقابل بزرگتر با روسیه تفسیر میکند. اروپا نگران است که نقضهای مکرر حریم هوایی، مقدمهای برای بیثباتسازی بیشتر جناح شرقی و حتی تضعیف حمایت غرب از اوکراین باشد و از سوی دیگر، آمریکا در موقعیتی قرار گرفته که باید بین نمایش قاطعیت در برابر مسکو و پرهیز از ورود به جنگ مستقیم، خط باریک دیپلماسی را طی کند. در نهایت، پرواز دوازده دقیقهای جنگندههای روسی بر فراز آسمان بالتیک، بار دیگر جهان را به یاد این واقعیت انداخت که جنگ اوکراین نه یک بحران منطقهای، بلکه مسألهای جهانی است که میتواند هر لحظه جرقه درگیری گستردهتر میان قدرتهای بزرگ را روشن کند.