
چرخه جمعآوری معتادان متجاهر کامل نیست
در دوره مدیریت پنجم شهری و با روی کار آمدن زاکانی سازمانهای مردم نهاد که در این زمینه فعالیت داوطلبانه داشتند یکی پس از دیگری تعطیل شدند و شهرداری تهران مسئولیت آنها را برعهده گرفت.
به گزارش روز نو حال آنکه عملکرد شهرداری در حوزه آسیبهای اجتماعی، به ویژه در زمینه جمعآوری معتادان متجاهر و نگهداری از آنان، همواره با انتقادات و چالشهای متعددی روبهرو بوده است. گزارشها و اخبار منتشر شده، از جمله گزارشی که به مدیریت ضعیف کمپ ترک اعتیاد شفق اشاره دارد، گوشهای از این مشکلات را نمایان میسازد. این گزارش بیانگر آن است که حتی پس از گذشت بیش از یک دهه و تغییرات مکرر در پیمانکاران و مدیران این مجموعه، همچنان شاهد تکرار حوادث تلخ و ناگوار هستیم.
فرار تعدادی از مددجویان کمپ شفق حین جابهجایی با اتوبوس
آخرین حادثه گزارش شده در کمپ شفق، یعنی فرار تعدادی از مددجویان در حین جابهجایی با اتوبوس، خود گواه دیگری بر این مدعاست. اگرچه تعداد دقیق مددجویان متواری شده متفاوت گزارش شده است، اما تلاش پرسنل برای جلوگیری از فرار و بازگرداندن آنان با توسل به زور، تصویری نگرانکننده از وضعیت حاکم بر این مراکز ارائه میدهد. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران ضمن تأیید خبر فرار مددجویان از مرکز شفق، به مواردی اشاره میکند که بر پیچیدگی این موضوع میافزاید. وی بیان میکند که این مددجویان در حین جابجایی به مرکز دیگری، اقدام به فرار کردهاند. همچنین، در خصوص وضعیت سلامت مددجویان فراری، با اینکه به گفته امانی زخم باز نبودند، اما در هر صورت معتادانی هستند که فرار کردهاند. این اظهارات، ضمن تأیید وجود مشکلات، تاحدودی از شفافیت کامل در ارائه اطلاعات میکاهد. نکته قابل توجه در صحبتهای امانی، اشاره به بازگشت دوباره معتادان متجاهر به پاتوقهای قبلی خود، چه در صورت فرار و چه در صورت رها شدن توسط مراکز، است. این موضوع نشان میدهد که صرف جمعآوری و نگهداری موقت این افراد، بدون ارائه راهکارهای پایدار و مؤثر درمانی و بازپروری، به حل ریشهای مشکل کمکی نمیکند.
چرخه جمعآوری معتادان متجاهر کامل نیست
انتقاد امانی از چرخه ناقص و عدم همکاری کامل تمامی ارگانهای مسئول، یکی از کلیدیترین دلایل ناکارآمدی در این حوزه است. وی معتقد است که شهرداری وظیفه جمعآوری و تحویل معتادان متجاهر به مراکز ترک اعتیاد را برعهده دارد، اما در نهایت، نتیجه رضایتبخشی حاصل نمیشود، زیرا چرخه کامل نیست و همه ارگانهای مسئول به وظایف خود به درستی عمل نمیکنند. این موضوع، ضرورت هماهنگی و همکاری بین بخشی میان شهرداری، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و سایر نهادهای ذیربط را بیش از پیش نمایان میسازد. همچنین، امانی به این نکته اشاره میکند که بسیاری از مراکز ترک اعتیاد اجباری (مراکز ماده ۱۶) تحت مدیریت خود شهرداری تهران هستند و در مورد مرکز شفق، عنوان میکند که این مرکز اجارهای بوده و تاریخ قرارداد ملک تمام شده بود و به شهرداری فشار آورده بودند که باید مرکز را تخلیه کنند و فرار مددجویان نیز در زمان جابهجایی رخ داده است. این مسئله، نشاندهنده ضعف در برنامهریزی بلندمدت و اتکای صرف به مراکز استیجاری است که میتواند در شرایط بحرانی، منجر به بروز چنین حوادثی شود. تکرار چرخه معیوب جمعآوری، نگهداری و رهاسازی معتادان متجاهر، که امانی از آن به عنوان دور باطل یاد میکند، یکی از اساسیترین دلایل عدم موفقیت شهرداری در کاهش این آسیب اجتماعی است. این رویکرد، نه تنها هزینههای زیادی را به شهرداری تحمیل میکند، بلکه بهبودی در وضعیت این افراد و کاهش معضلات ناشی از حضور آنان در سطح شهر را نیز به همراه ندارد.
با توجه به موارد مطروحه، به زعم کارشناسان آسیبهای اجتماعی عملکرد شهرداری تهران در حوزه آسیبهای اجتماعی و جمعآوری معتادان متجاهر، با چالشهای متعددی از جمله ضعف در مدیریت مراکز، عدم هماهنگی بین بخشی، ناکارآمدی رویکردهای درمانی و بازپروری، و تکرار چرخههای معیوب روبهرو است. برای دستیابی به نتایج مطلوب و کاهش پایدار این آسیب اجتماعی، نیازمند بازنگری اساسی در سیاستها، افزایش بودجه و اعتبارات، تقویت زیرساختهای درمانی و حمایتی، و ارتقای سطح همکاری و هماهنگی میان تمامی نهادهای مسئول هستیم.
مدیرعامل موسسه نورسپید هدایت: در نهایت، بگیر و ببند شهرداری باعث شده که وضعیت کارتنخوابها بدتر شود و زندگی زیرزمینیتری را نسبت به گذشته انتخاب کنند. در گذشته هم شهرداران همین اشتباهات را داشتهاند مانند راهاندازی مرکز شفق که مشکلات زیادی بسیاری به وجود آورد؛ در یک مرحله کارتنخوابها با آتش زدن مرکز از آنجا فرارکردند الان هم که در مسیر بازگشت به کمپ فرار کردهاند
زاکانی درزمینه آسیبهای اجتماعی اطلاعات و دانش کافی ندارد
در همین رابطه سپیده علیزاده، مدیرعامل موسسه نورسپید هدایت و کارشناس مسائل آسیبهای اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی» درمورد فرار تعدادی از مردان معتاد متجاهر از مرکز شفق و بررسی عملکرد شهرداری تهران در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی با اشاره به دوره مدیریت زاکانی در شهرداری تهران گفت: بدون اغراق میتوان گفت که ایشان اطلاعات و دانشی در زمینه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی ندارد. این فرد ممکن است در حوزههای دیگر خوب باشد، اما در زمینه آسیبهای اجتماعی و مدیریت مسائل مربوط به اعتیاد نه تنها اطلاعات خوبی نداشته، بلکه از افراد کاربلد نیز استفاده نکرده است.
علیزاده تصریح کرد: افرادی که انتخاب کردهاند، در حوزههای اجتماعی خبره نیستند. اولین اتفاقی که با روی کار آمدن ایشان اتفاق افتاد اگر یادتان باشد، داستان دره فرحزاد بود و هنوز یک ماه از حضورشان در شهرداری نگذشته بود که شروع به اجرای طرحی با کمک نیروی انتظامی کردند و پاتوقی مانند فرحزاد را بستند. آنها با لودر و تریلی به تخریب پرداختند و به مردم میگفتند که فرحزاد را به آنها برمیگردانند، اما برای کسی که در این حوزه کار میکند، مشخص بود که این اقدام تنها تغییر شکل آسیبها را به همراه دارد.
وی ادامه داد: با اقدامی که در فرحزاد صورت گرفت واقعیت این است که مشکلات و آسیبها و معتادان متجاهر از بین نرفتهاند و بخار هم که نمیشوند و به هوا بروند بلکه به مکانهای دیگر منتقل شدهاند. به عنوان مثال، کارتنخوابها و پاتوقها به پارک جنگلی لویزان و دیگر مناطق شهر منتقل شدهاند. این اقدامات نشان میدهد که شعارهای پوپولیستی آنها تنها برای نمایش بوده و واقعاً دردی از جامعه دوا نمیکند. صاحبنظران در حوزه اعتیاد و اجتماع همواره نسبت به این مسائل هشدار دادهاند، اما این افراد تمایلی به شنیدن نظرات کارشناسان ندارند و تجربه نشان داده که اهمیتی به نظرات کارشناسان نمیدهند و به نظر میرسد که در توهم همهچیزپنداری به سر میبرند.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به وعدههای شهردار تهران مبنی بر عدمحضور کارتنخوابها در شهر و جمعآوری آنها از سطح شهر، گفت: این اظهارات هم به آبروی ما در جوامع بینالمللی لطمه زد، چرا که عکسهای مختلفی از این وضعیت منتشر شد. همچنین این فرد تلاش کرد تا ثابت کند که گفتههایش نادرست نیست و رویکردش را به سمت رویکرد پلیسی و نیروی انتظامی سوق داد، که در آن بگیر و ببند و دستگیریها پرداخت.
علیزاده تصریح کرد: در این چند سال، در سازمان خدمات اجتماعی چندین مدیرعامل تغییر کردند، کارشناسانی که به شدت بیاخلاق بودند و حس نمیکردند که با افرادی در حال صحبت هستند که در وضعیت فروپاشیده اجتماعی قرار دارند. رویکرد این افراد به سمت دستگیری و اجبار برای انتقال معتادان به مراکز درمانی بود، که این فرایند با بیاخلاقی انجام میشد. به عنوان نمونه، ما یک بار مشغول توزیع لوازم کاهش آسیب و غذا بودیم. غذا بهانهای برای برقراری ارتباط با معتادان بود تا بتوانیم چند دقیقه با آنها صحبت کنیم و از نیازهایشان بپرسیم.
وی ادامه داد: در همین حین، نیروهای شهرداری به ما حمله کردند و من را تحقیر و تهدید کردند که چرا این روش را انتخاب کردهایم. آنها میگفتند که غذا دادن چه فایدهای دارد و منافع این کار چیست؟ در نهایت، اینها یکی از افرادی که ما با او صحبت میکردیم تا برای درمان اقدام کند، را با شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار دادند. این فرد به سرعت بلند شد و فرار کرد، و آنها با خنده گفتند که دیدید، او از ما هم سرحالتر است و ما با کسی شوخی نداریم از اینجا زن و بچه مردم رد میشود و نباید حضور داشته باشند درحالی که زن و بچه از پاتوق رد نمیشوند. این رفتارها نشاندهنده افکار و رفتارهای غیرانسانی است.
سپیده علیزاده در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: بدون اغراق میتوان گفت که آقای زاکانی اطلاعات و دانشی در زمینه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی ندارد. این فرد ممکن است در حوزههای دیگر خوب باشد، اما در زمینه آسیبهای اجتماعی و مدیریت مسائل مربوط به اعتیاد نه تنها اطلاعات خوبی نداشته، بلکه از افراد کاربلد نیز استفاده نکرده است
شهرداری تهران ساختمانهای مربوط به موسسات غیردولتی و خیریهها را پس گرفت
وی تصریح کرد: در نهایت، اوضاع به جایی رسید که شهرداری به تقابل با سازمانها و مردم ادامه داد و ساختمانهای مربوط به موسسات غیر دولتی و خیریهها را پس گرفت. هر جا که ساختمانی متعلق به شهرداری یا موسسات غیرتجاری فعال در حوزه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی وجود داشت، این ساختمانها به نیروی انتظامی و بسیج و به قرارگاههایی که برای حل مشکلات اجتماعی تشکیل شده بودند، تحویل داده شد. همین استفاده از عبارت قرارگاه برای حل مشکلات اجتماعی یعنی جنگ با افراد آسیب دیده دارند، در حالی که واقعاً نیازی به این همه تشکیلات نظامی و پلیسی نیست.
فعالان اجتماعی همواره هشدار دادهاند
که درمان اجباری فایدهای ندارد
علیزاده گفت: در نهایت، این اقدامات باعث شده که وضعیت کارتنخوابها بدتر شود و زندگی زیرزمینیتری را نسبت به گذشته انتخاب کنند. در گذشته هم شهرداران قبلی همین اشتباهات را داشتهاند مانند راهاندازی مرکز شفق که مشکلات زیادی را در این مدت داشته است در یک مرحله کارتنخوابها با آتش زدن مرکز از آنجا فرارکردند الان هم که در مسیر بازگشت به کمپ فرار کردهاند، در حالی که این موضوع درمان اجباری به مدت نزدیک به بیست سال در حال تکرار است، فعالان اجتماعی همواره هشدار دادهاند که درمان اجباری فایدهای ندارد. واقعیت این است که در جهان هیچ شاخصی برای درمان اعتیاد یا کاهش آسیب وجود ندارد که به میزان دستگیری افراد وابسته باشد.
وی با بیان اینکه در درمان اجباری پول برای ارگانهای دولتی وجود دارد، گفت: این واقعاً طنز مسخرهای است که در یک محفل علمی نشسته و بگویید که تعداد دستگیریها امسال نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. این نشاندهندهی ناآگاهی تصمیمگیرندگان ما و نقصی در سیستم است که قرار نیست درست شود. بیست سال زمان کمی نیست که یک سیاستمدار یا یک ارگان به نام ستاد مبارزه با مواد مخدر، متوجه شود شیوهای که پیش میبرد، راهگشا نیست و بخواهد تغییراتی ایجاد کند یا یک شیوه جدید تعریف کند.
بیست سال زمان کمی نیست که یک سیاستمدار یا یک ارگان به نام ستاد مبارزه با مواد مخدر، متوجه شود شیوهای که پیش میبرد، راهگشا نیست و تغییراتی ایجاد کند یا یک شیوه جدید تعریف کند
این کارشناس آسیبهای اجتماعی گفت:، اما چون این افراد نمیخواهند بپذیرند یا به نفعشان نیست که تغییر کنند، این روال ادامه خواهد داشت. ما هر چند وقت یک بار شاهد این وضعیت هستیم، به ویژه در هر بحرانی که رخ میدهد. مردم و خبرنگاران محدودیتهای زیادی دارند برای اینکه حتی درباره این مسائل صحبت کنند. به عنوان مثال، در زمان جنگ ۱۲ روزه نیز شاهد چنین وضعیتی بودیم. زنان کارتنخواب آزاد شدند و من فیلمی دارم که در آن یک خانم توضیح میدهد که بمب به انبار نفت شهران برخورد کرده و آنها به سرعت برای ما دستور قضایی گرفتند. علیزاده گفت: مسئله این است که همیشه این مشکلات وجود داشتهاند، اما ارگانی مانند شهرداری به سرعت سوء برداشت میکنند درحالی که به عملکرد آنها انتقاد میشود و این انتقاد را نمیپذیرد. به قول معروف، یک فیلم تکراری اگر ده بار هم دیده شود، نتیجهاش تغییر نخواهد کرد. در نهایت، شما نمیتوانید همان فیلم تکراری را پخش کنید و انتظار داشته باشید که این بار نتیجهاش متفاوت باشد.