آمادگی برای توافق!

هر اندازه که نشانههای مذاکره برای دستیابی به توافق میان ایران و امریکا نمایانتر میشود، تحرکات مخالفان داخلی و خارجی توافق و کاسبان تحریمها برای مانع تراشی در مسیر توافق احتمالی دامنههای افزونتری پیدا میکند.
به گزارش روز نو به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی از جمله محمد صادق جوادیحصار و علی صوفی خطاب به تصمیمسازان هشدار میدهند که مراقب مانعتراشیهای مخالفان توافق و کاسبان تحریمها باشند. مهمترین دشمن بیرونی هر نوع توافقی میان ایران و امریکا، بدون تردید اسراییل است که ایران قدرتمند و توسعه یافته را هرگز بر نمیتابد و با همه توان تلاش خواهد کرد، جلوی توافق و رفع تحریمها را بگیرد.
به زعم اسراییل، ایران تحریم شده و منزوی با دامنه وسیع مشکلات و ناترازیهایش، حریف سادهتری برای رویارویی خواهد بود تا ایرانی که تحریمها را پشت سر گذاشته و در مسیر توسعه به سرعت میتازد. جدا از اسراییل، توافق ایران و امریکا در سطح داخلی نیز دشمنانی دارد. طیفهای رادیکال جریان راست، مهمترین دشمن سیاسی توافق هستند. جریاناتی که اساس هویت سیاسی خود را بر دشمنی با ایالات متحده تعریف کرده، بنابراین احساس میکند با توافق ایران و امریکا عملا هویت خود را از دست میدهد. عجیبترین مانع پیش روی ایران در مسیر توافق، اما کاسبان تحریمها هستند. افراد و گروههایی که دهها و صدها میلیارد دلار از شرایط تحریمی سود بردهاند و با تکیه بر این ثروت نجومی، ابزارهای رسانهای، سیاسی، ارتباطی و... گستردهای ایجاد کردهاند.
توافق با امریکا و رفع تحریمها به معنای پایان میلیاردها دلار سودی است که این افراد و گروهها از دور زدن تحریمها کسب کردهاند. با رفع تحریمها، ایران عملا دیگر دلیلی برای فروش نفت به صورت چراغ خاموش نخواهد داشت، بنابراین طومار کاسبان تحریم نیز به هم دوخته میشود. اعتماد به بهانه این موضوع سراغ جوادیحصار و صوفی ۲تن از فعالان سیاسی رفته تا درباره وضعیت گفتوگوهای اخیر ایران و امریکا و توافق احتمالی آینده بحث و تبادل نظر کند.
محمدصادق جوادیحصار: هم اروپا و هم امریکا آمادگی گفتوگو با ایران را دارند
محمدصادق جوادیحصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره دریچه تازه مذاکراتی میان ایران و امریکا برای نیل به توافق میگوید: «شواهد و قرائن تحلیلی و فکتهای موجود نشان میدهد که اروپاییها و امریکاییها نتیجه مطلوب را از حمله نظامی به ایران نگرفتهاند. در جنگ ۱۲ روزه اگرچه ضربات سنگینی به ایران وارد شد، اما ایران هم ضربات قابل توجهی به طرف مقابل وارد ساخت. در واقع ایران، مقاومت کرد و آنگونه که غربیها توقع داشتند، تضعیف نشده و از پا در نیامده است.
غربیها اگرچه فشارهایی سیاسی از جنس صدور قطعنامه در شورای حکام را مستدام داشتهاند، اما در عین حال به دنبال مذاکره هستند.» جوادیحصار میگوید: «به نظرم ایران هم به این واقعیت وقوف دارد که به هر حال (در شرایط برابر) باید گفتوگو کرد؛ امتیاز داد، امتیاز گرفت و دستاورد خلق کرد. بنسلمان در این میان، تلاش دوسویهای انجام میدهد، چراکه میداند اگر ایران از انپیتی خارج و مراوداتش با سازمانهای مرتبط با انرژی هستهای جهانی قطع شود به سمت توسعه همه ظرفیتهای ممکن دفاعی و نظامی حرکت کند، زیاد است. با توجه به قراردادهایی که امریکا و سایر کشورهای غربی در حوزه نظامی و سرمایهگذاریهای اقتصادی عربستان در امریکا دارند، امنیت خاطر لازم برای توسعه تعاملات را نخواهند داشت.
به ویژه اینکه بین ایران و امریکا تنش وجود داشته باشد و این تنش متوجه امریکا و پایگاههای امریکا در منطقه شود.» او یادآور میشود: «بر این اساس هم اروپا و هم امریکا آمادگی گفتوگو با ایران را دارند اگر یک میانجی قدرتمند و موجه منطقهای میانداری کند. پیش از این قطر چنین وظیفهای را انجام میداد که متاسفانه با درگیریهایی که به وجود آمد و اتفاقاتی که در منطقه رخ داد، اسراییل به قطر تجاوز کرد و امریکا واکنش مناسبی نشان نداد.
روند کشورهای عربی منطقه را نگران ساخت که امریکا شریک راهبردی مناسبی نیست. بنسلمان برای ایجاد موازنه منطقهای پایدار، چارهای جز وساطت نخواهد داشت تا بالانس ایجاد کند. نقطه بالانس از نظر ایران یک تعریف و از نظر غربیها تعریف دیگری دارد.
باید تلاش کرد این تعاریف به هم نزدیک شود.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه امریکا اعلام کرده مطالبه غنیسازی صفر درصدی را دارد و ایران هم قویا آن را رد کرده، میگوید: «امروز همه امیدوارند با تلاش بنسلمان و سایر کشورها، دو طرف به گزینه برد-برد برسند. البته طبیعی است که ایران ادعای غرامت بر اثر حمله نظامی با مدیریت امریکا را از سازمان ملل پیگیری خواهد کرد. گمان میکنم ایران همواره از گفتوگوهای سازنده استقبال میکند.
اما همانطور که آقای کمال خرازی، رییس شورای راهبردی اعلام کرده، ایران شروطی را نخواهد پذیرفت که به تضعیف بنیه نظامی و تسلیحاتیاش بینجامد.»
جوادیحصار در پاسخ به این پرسش که دو طرف چگونه میتوانند در میان الگوهای موجود معادله غنیسازی را حل و فصل کنند؟ میگوید: «به نظرم پذیرش کف مطالبات برجامی که ۳.۷ درصد بود، نقطه مشترک توافق میتواند باشد.
این میزان غنیسازی تسلیحاتی نیست و برای امور پزشکی و علمی و غیرنظامی کاربرد دارد. ایران برای اینکه حسن نیست خود را ثابت کند، میتواند بگوید برای مدت ۶ ماه تا یکسال غنیسازی بالای ۴ درصد انجام نمیدهد. آژانس هم میتواند مثل همیشه نظارت کند. امریکا و غربیها واقفند که ایران تقاضای ۲۰ درصد را برای رآکتور تهران مطرح کرد و غربیها پاسخ ندادند، بنابراین ایران چارهای جز غنیسازی ۲۰ درصدی نداشت.» او با تاکید بر اینکه معادله مهم بعدی، تعیین تکلیف اورانیوم غنی شده ایران است، یادآور میشود: «چرخ که به حرکت در میآید، تولید ادامه خواهد داشت.
ایران میتواند در ازای رفع تحریمها، نقشه برای فروش اورانیوم غنی شده طراحی کند. هر چند معتقدم ایران خلوص ۶۰ درصدی اورانیوم را در واقع نه برای کاربردیسازی، بلکه فشردهسازی تولیدات خود انجام داد. اگرچه اگر امریکا، ایران را مجبور سازد، چارهای جز ارتقای سطح توان هستهای خود نخواهد داشت.»
علی صوفی: تندروهای داخلی، اسراییل و کاسبان تحریم بزرگترین موانع توافق هستند
علی صوفی دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب است که دورنمای روشنی درباره توافق میبیند، اما در عین حال هشدار میدهد که دو طرف باید مراقب موانع تحقق توافق باشند. صوفی با اشاره به اینکه مردم نسبت به اخباری که این روزها در خصوص تداوم مذاکرات منتشر میشود، امیدوار هستند، میگوید: «اغلب تحلیلها در این خصوص مثبت است. حضور عربستان به عنوان میانجی نسبت به واسطههای قبلی امیدواریهای بیشتری را ایجاد کرده است.
حضور عربستان به عنوان میانجی در مذاکرات ایران و امریکا وزن بیشتر به توافق میدهد. با اظهاراتی که بنسلمان داشته و صحبتهای ترامپ، دورنمای توافق روشنتر است. ترامپ رسما اعلام کرده که در حال مذاکره با ایران است. عربستان هم خواهان این است که مذاکرات به سرانجام رسیده و تنش بین ایران و امریکا کاهش یابد.» او یادآور میشود: «رویکرد فعلی با حضور عربستان نسبت به فرصتهای گذشته، رسمیتر و قابل اعتناتر است.
ترامپ رسما اعلام میکند، عربستان بزرگترین متحد این کشور خارج از ناتو است، بنابراین سطح میانجیگری عربستان با کشورهایی، چون قطر و عمان و حتی مصر تفاوتهای چشمگیری دارد.
امیدواریم این مذاکرات، گفتوگوهای نهایی میان ایران و امریکا را شکل دهد و بتواند تاثیر خود را در رفع تنش و ایجاد صلح و امنیت در خاورمیانه بگذارد. به نظر میرسد که امریکا هم بهرغم همه تلاشهایی که برای ضربه زدن به ایران داشته، متوجه این واقعیت شده که راهی جز گفتوگو و مذاکره با ایران وجود ندارد.» صوفی در پاسخ به این پرسش «اعتما» که موانع اصلی پیش روی مذاکرات و توافق احتمالی میان ایران و امریکا چه مواردی است؟ میگوید: «۲ مانع اصلی در مسیر مذاکره و توافق ایران و امریکا قرار دارد؛ یک مانع در خارج و مانع بعدی در سطح داخل است.
همچنان اسراییل بزرگترین مانع و دشمن عادیسازی روابط ایران با جهان پیرامونی است. اسراییل به خوبی میداند که ظرفیتهای اقتصادی، ارتباطی، فناورانه، نیروی انسانی و... ایران تا چه اندازه بالاست و در صورت رفع تحریمها به سرعت میتواند در مسیر رشد و توسعه گام بردارد. بنابراین نهایت تلاش خود را به کار میگیرد که در مسیر توافق ایران و امریکا (مانند برجام) مانعتراشی کند.» او ادامه میدهد: «مانع مهم بعدی تندروهای داخلی و کاسبان تحریم هستند که نهایت تلاش خود را به کار میگیرند تا مذاکرات و توافق احتمالی شکل نگیرد. این در حالی است که ایران بیش از هر زمان به اتحاد در داخل و انسجام اجتماعی نیاز دارد. البته همه باید گوش به فرمان راس هرم تصمیمساز کشور و شخص رهبری باشند.
رییسجمهور پزشکیان و دستگاه دیپلماسی او باید مراقب باشند تا تحت تاثیر جوسازیها و القائات این جریان مخرب قرار نگیرند و منافع ملی را محقق کنند.» صوفی در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص مکانیسم حل معادله غنیسازی برای دستیابی به توافق میگوید: «مساله غنیسازی صفر از سوی ایران رد شده و کاملا منتفی است. موضوع باقیمانده این است که غنیسازی به گونهای انجام شود که اعتماد طرف مقابل جلب شود.
امریکا ایده شکلدهی به یک کنسرسیوم با مشارکت امریکا را مطرح کرده است. در کنار این مدل اجرایی، بحث ایجاد کنسرسیوم با مشارکت کشورهای منطقهای از جمله عربستان، عمان، امارات و... نیز مطرح است. در کنار این موارد بحث تعلیق غنیسازی برای یک دوره گذار نیز مطرح شده است. شخصا فکر میکنم ایجاد کنسرسیوم منطقهای با حضور کشورهایی، چون عربستان و عمان و... بهتر از کنسرسیوم با مشارکت کشورهای غربی است.»