
چرا فوتبال ایران گرفتار جادوگری و خرافات شد؟
هفت صبح: ماجرای جادوگری در فوتبال ایران دوباره به صدر اخبار ورزشی برگشته و بار دیگر بحث و جدل را میان مربیان، بازیکنان و هواداران داغ کرده است. پروندهای که این روزها دهها نفر را پای کمیته اخلاق کشانده، پر از ابهام و رمز و راز است و حتی برخی مربیان شناختهشده را با جریمه مالی سنگین روبهرو کرده است. اما نکته عجیب اینجاست که فوتبال ایران، با تمام پیشرفتهای علمی و تکنیکی، هنوز نمیتواند خود را از سایه خرافات و باورهای غیرعلمی رها کند.
سؤال بزرگ این است که چرا در فوتبالی که دنیا به تحلیل داده، روانشناسی ورزشی و آنالیز عملکرد تکیه میکند، هنوز ردپای جادو و خرافه دیده میشود؟ پاسخ تا حد زیادی به فشار سنگین نتایج و ترس از برکناری بازمیگردد. وقتی مربیان و بازیکنان زیر فشار شدید هستند و حمایت علمی و روانشناختی کافی دریافت نمیکنند، بعضیها برای آرامش ذهن و رسیدن به موفقیت، به دنبال راههای میانبر غیرواقعی میروند؛ راههایی که نتیجه ملموس ندارند اما در ذهن آنها امیدی کوتاهمدت ایجاد میکند.
این پدیده تازه نیست؛ در دهه هشتاد زمزمههایی از حضور جادوگران و تأثیر آنها در ترکیب تیمها شنیده شد، در دهه نود این جریان به اوج رسید و با وجود تمام پیشرفتهای حرفهای هنوز در گوشه و کنار فوتبال ایران دیده میشود. یکی پای صحبت جادوگر مینشیند، دیگری بطری آبی را دور زمین میریزد، و دیگری لباس یا نمادی خاص را بارها و بارها میپوشد چون فکر میکند خوشیمن است. این رفتارها گرچه عجیب به نظر میرسند، اما نشان میدهند که حتی مربیان با تجربه هم گاهی تحت فشار، به خرافه متوسل میشوند.
با وجود این اتفاقات، آنچه بیشتر از خود ماجرا بحثبرانگیز شده، سکوت و ابهام نهادهای رسمی است. فدراسیون و کمیته اخلاق هنوز به شفافسازی کامل نپرداختهاند؛ اسامی افراد احضار شده و جزئیات دقیق پرونده منتشر نشده است. همین عدم شفافیت، شایعات را پررنگتر و بیاعتمادی هواداران را افزایش داده است.
فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز به صداقت، شفافیت و رویکرد علمی دارد. تا وقتی این موارد تأمین نشود، سایه خرافات و جادوگری همچنان بر بزرگترین ورزش کشور سنگینی خواهد کرد و حتی موفقترین مربیان نیز ممکن است گرفتار آن شوند. این پرونده شاید هشداری باشد برای همه که بدون علم و روشهای حرفهای، هیچ موفقیتی پایدار نخواهد بود و هر تلاش برای میانبر به خرافه میانجامد.