
زادروز لیلای هنرمند سینما گرامی باد!
پروفایل امروزمان متعلق است به خانم لیلا حاتمی؛ لیلا امروز شمع ۵۳ سالگیاش را فوت میکند؛ برای نوشتن از لیلا حاتمی، باید از یک «حضور» نوشت. بیش از ۳۰ سال است که بر پرده سینمای ایران حضوری پیوسته دارد؛ حضوری که هرگز تکرار نشد و هر بار با لایهای تازه از عمق و معنا بازآفریده شد.
به گزارش روز نو حضوری که از همان قابهای نخستین در فیلمهای پدر، علی حاتمی تا امروز که نامش اعتباری برای هر اثری است، یک ویژگی منحصربهفرد داشته است: اصالت.
شاهزاده اصیل
قصه لیلا در سینمای ما، قصه یک شاهزادهخانم نیست که به واسطه نام و اعتبار پدری هنرمند، یکشبه ره صد ساله رفته باشد. روایت او، داستانِ رویشی آرام و پیوسته است؛ مانند درختی که ریشههایش در خاکی اصیل و غنی دوانده شده و شاخ و برگش با هر فصل، رنگ و بویی تازه به خود گرفته است. از همان نقش کوتاه کودکی کمالالملک تا «دلشدگان» که در آن شمایلی اساطیری و دور از دسترس داشت، میشد ردپای استعدادی را دید که قرار است ماندگار شود.
لیلای داریوش مهرجویی.
اما پرده بزرگ سینما، او را با فیلم «لیلا»ی داریوش مهرجویی به تماشاگرانش شناساند. لیلایی که نامش برای همیشه با او گره خورد. او در این فیلم، شمایل یک زن ایرانی را بازآفرینی کرد؛ زنی رنجدیده، اما باوقار، شکننده، اما استوار. سکوتهای لیلا در این فیلم، از هزاران فریاد رساتر بود و نگاههایش، جهانی از حرفهای ناگفته را در خود داشت. این خویشتنداری و بازی درونی، به امضای کار او بدل شد و در فیلمهای بعدیاش، از «آب و آتش» و «ارتفاع پست» گرفته تا «رگ خواب» و «جدایی نادر از سیمین»، به اوج خود رسید.
جادوی لیلا
هنر بزرگ لیلا حاتمی، درک عمیق او از «لحظه» است. او بازیگری نیست که با اغراق و نمایشهای بیرونی، احساسات شخصیت را به تماشاگر تحمیل کند. برعکس، او تماشاگر را به کشف دنیای درونی شخصیتهایش دعوت میکند. در بازی او، یک پلک زدن، یک مکث کوتاه یا تغییر نامحسوس در تن صدا، میتواند به اندازه یک دیالوگ طولانی، قصه بگوید. این همان کیمیایی است که بازی او را چنین هنری، جذاب و بیزمان کرده است.
درایت لیلا
همکاریهای او با کارگردانان بزرگ سینمای ایران، از مهرجویی و کیمیایی تا فرهادی و نعمتالله، نشان از هوش و درایت او در انتخاب نقشهایش دارد. او در هر فیلم، بخشی از وجود خود را به شخصیت وام داده و در عین حال، جهانی تازه را کشف کرده است. سیمینِ «جدایی»، زنی مصمم و در آستانه فروپاشی است و مینای «رگ خواب»، عاشقی بیقرار و شکننده. اما در پس تمام این نقشها، یک نخ تسبیح مشترک وجود دارد و آن، «انسانیت» عریانی است که لیلا حاتمی به آنها میبخشد.
راوی هنرمند
امروز، در زادروز او، بیش از آنکه بخواهیم کارنامه پربارش را مرور کنیم، باید آن «حضور» همیشگی را ستایش کنیم. حضوری که به سینمای ما وقار بخشیده و تصویر زن ایرانی را بر پرده نقرهای، عمیقتر و چندلایهتر کرده است. لیلا حاتمی را صرفا نمیتوان یک بازیگر بزرگ دانست؛ او راوی هنرمند و صبوری است که قصه زنان سرزمینش را با نگاه و سکوتش، به زیباترین شکل ممکن روایت میکند؛ و این روایت، همچنان ادامه دارد...