به روز شده در: ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۰
کد خبر: ۷۲۰۶۱۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۱ - ۰۶ آبان ۱۴۰۴

با درآمد ماهیانه ۱۰ میلیون تومان پولداریم یا مفلس و فقیر؟!

روزنو :«درآمد ۱۰ میلیون تومان معیار حذف یارانه شد»؛ خبری که در ظاهر خشک و اداری است، اما در واقع تصویری تلخ از شکاف طبقاتی در ایران امروز را نشان می‌دهد. رئیس سازمان هدفمندی یارانه‌ها اعلام کرده خانوار‌هایی که «پس از کسر هزینه مسکن، سرانه هزینه‌ای بالای ۱۰ میلیون تومان دارند»، دیگر مشمول یارانه نقدی نیستند. این یعنی در نگاه سیاست‌گذار، هر خانواده‌ای که مجموع درآمدش حدود ۴۰ میلیون تومان در ماه باشد، در رده مرفهان جامعه قرار گرفته و نیازی به کمک ندارد. اما پرسش ساده‌ای که افکار عمومی مطرح می‌کند این است: با ۱۰ میلیون تومان در ماه، دقیقاً کدام خانواده می‌تواند در این شرایط زندگی کند؟

با درآمد ماهیانه ۱۰ میلیون تومان پولداریم یا مفلس و فقیر؟!

بر اساس داده‌های رسمی مرکز آمار، تنها هزینه خوراکی و آشامیدنی برای خانوار شهری در سال ۱۴۰۴ بیش از ۱۸ میلیون تومان بوده است. اگر همین امروز به قیمت بازار نگاه کنیم، گوشت قرمزدر بهترین حالت کیلویی ۷۰۰ تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است، یک مرغ کامل حدود ۴۰۰ هزار تومان رسیده، برنج ایرانی از ۲۷۰ هزار تا ۳۶۰ هزار تومان است.

به گزارش روز نو لبنیات از شیر تا ماست و پنیر هر روز گران‌تر از دیروز می‌شود و از سفره بسیاری از مردم حذف شده است. قیمت میوه هم چنان بالا رفته که دیگر نمی‌توان سمت آن رفت. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که یک خانواده چهارنفری در ما حداقل ۲۰ میلیون هزینه خورد و خوراک دارد و این ۱۰ میلیونی که به عنوان معیار حذف یارانه مشخص شده رسما به هیچ‌جا نمی‌رسد.

با این حال، مسئولان اصرار دارند که اندک یارانه‌ای که در قالب نقدی یا کالابرگ می‌دهند را هم حذف کنند! تاکنون حدود ۷ میلیون نفر از فهرست یارانه بگیر‌ها حذف شده‌اند و آنطور که میدری، وزیر کار در جلسه امروز مجلس گفت «طبق مصوبه مجلس می‌بایست ۲۷ میلیون نفر از دریافت یارانه حذف شوند».

حرف از یارانه‌ای است که با توجه به شیب تند افزایش تورم روز به روز بیشتر آب می‌رود. شاهد آنکه روزنامه اصولگرای فرهیختگان همین چند روز پیش نوشته بود که «سهم یارانه نقدی از درآمد خانوار به دلیل تورم کاهش یافته و در سال ۱۴۰۳ به حدود ۴ درصد در شهر‌ها و ۷ درصد در روستا‌ها رسیده است.»

حذف یارانه؛ تصمیمی که فقط عدد نیست

وضعیت آنقدر روشن است که نیاز به خیلی حساب و کتاب ندارد، یارانه نقدی ماهانه ۳۰۰ هزار تومان یا آن کالابرگ بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان دردی از مردم دوا نمی‌کند؛ بگذریم از اینکه هر ماه شمار بسیاری از مشمولان دریافت این کمک‌ها با معیار‌های عجیبی مثل همین درآمد ۱۰ میلیونی از لیست دریافت یارانه حذف می‌شوند. مساله اساسی این است که حذف این کمک‌ها ناچیز یک پیام مهم به جامعه داده و تبعات خطرناکی خواهد داشت. حذف یارانه مردم چنانکه در ماه‌های اخیر شاهدیم، از سوی جامعه اینطور تعبیر می‌شود که دولت و مسئولان اداره کشور نه تنها به فکر حل مشکلات و بهبود وضعیت اقتصادی نیستند، بلکه همین یاری ناچیز را از هم آنها دریغ کرده و باری بر دوش آنها افزوده‌اند! نیازی به توضیح و تاکید نیست که ارسال چنین پیامی به جامعه عاقبت خوشی ندارد.

این تصور که دولت با حذف یارانه در تلاش است تا مشکلات اقتصادی خود را – از جیب مردم – رفع کند، موجب افزایش نارضایتی‌های اجتماعی شده و حتی ممکن است که تبعات اجتماعی و سیاسی هم داشته باشد. خاصه آنکه هر روز با انتشار اخباری مثل احتمال افزایش قیمت بنزین و ... تن مردم می‌لرزد.

در این شرایط شاهدیم که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جلسه علنی امروز مجلس تاکید می‌کند که ۸۵ درصد مردم از طرح کالابرگ رضایت دارند. اینکه چطور به این آمار رسیده‌اند و چرا ۱۵ درصد از دریافت کنندگان کالابرگ از آن نارضای هستند موضوعات مهم و قابل بحثی است، اما در سطحی‌ترین لایه تحلیل ثابت می‌کند که حذف کالابرگ - تقریبا ۵۰۰ هزار تومان – که فقط کفاف خرید چند کالای سوپرمارکتی مثل روغن، لبنیات را می‌دهد؛ موجب افزایش شدید نارضایتی خواهد بود.

حل مشکلات دولت از جیب مردم؟

منتقدان اقتصادی می‌گویند سیاست حذف یارانه در شرایطی که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته، نه‌تنها کمکی به اصلاح ساختار بودجه نمی‌کند، بلکه تبعات اجتماعی و حتی سیاسی دارد. حذف همین مبالغ اندک، پیام خطرناکی برای جامعه دارد: این‌که حکومت درکی از شرایط واقعی زندگی مردم ندارد و برای جبران کسری‌ها، مستقیماً از جیب ضعیف‌ترین قشر جامعه برداشت می‌کند. چنین سیاستی به مرور سرمایه اجتماعی دولت را فرسوده‌تر کرده و احساس بی‌عدالتی را در بدنه جامعه تقویت می‌کند.

از منظر اقتصادی نیز، یارانه نقدی با وجود ناچیز بودن، برای دهک‌های پایین نقش «لنگر روانی» دارد؛ حذف آن اگر بدون جایگزین واقعی انجام شود، فشار تورم بر معیشت را مضاعف می‌کند. کارشناسان هشدار می‌دهند در کشوری که نرخ فقر مطلق به بیش از ۳۰ درصد رسیده و تورم مواد غذایی بالای ۶۰ درصد است، کوچک‌ترین حذف یا تاخیر در پرداخت یارانه می‌تواند به بحران معیشتی در دهک‌های پایین دامن بزند.

در شرایطی که حقوق کارگران حدود ۱۳ میلیون تومان و میانگین هزینه ماهانه خانوار‌ها بیش از دو برابر آن است، هیچ عقل اقتصادی نمی‌تواند بپذیرد که «درآمد ۱۰ میلیون تومانی» نشانه‌ی رفاه باشد. حذف یارانه از چنین خانوار‌هایی نه صرفه‌جویی است و نه عدالت؛ تنها نشان می‌دهد سیاست‌گذار، زندگی مردم را از پشت میز محاسبه کرده و از کف بازار و قیمت نان و گوشت و شیر خبر ندارد.

دولت می‌گوید با حذف یارانه، منابع به سمت تولید و حمایت از اقشار واقعاً نیازمند هدایت می‌شود. اما در تجربه سال‌های گذشته، نه تولید رشد چشمگیری داشته و نه یارانه‌ها دقیق‌تر توزیع شده‌اند. تنها نتیجه‌ی تکرار این سیاست‌ها، فرسایش اعتماد عمومی و باور عمیق‌تر مردم به این گزاره است که: «دولت از جیب مردم مشکلات خودش را حل می‌کند.»

یارانه ۴۰۰ هزار تومانی و کالابرگ چندصدهزار تومانی شاید در محاسبات رسمی رقم قابل‌توجهی باشد، اما در واقعیت اقتصادی امروز ایران، تنها خرج چند روز زندگی است. حذف همین کمک اندک نه اصلاح ساختار اقتصادی، بلکه نشانه‌ی ناآگاهی از واقعیت زندگی مردم است؛ تصمیمی که اگر ادامه پیدا کند، تنها یک نتیجه خواهد داشت: فاصله بیشتر مردم از سیاست، و فاصله بیشتر حاکمیت از جامعه‌ای که دیگر صدایش شنیده نمی‌شود.

تصویر روز
خبر های روز