به روز شده در: ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۰
کد خبر: ۷۲۳۵۶۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۶ - ۲۵ آبان ۱۴۰۴

بهزاد نبوی: فرصت دیدار خاتمی و اوباما در سازمان ملل در آن زمان به نفع ما بود

روزنو :بهزاد نبوی می گوید: هرچند عربستان از سرمایهٔ مالی برخوردار است، ولی در بسیاری از مؤلفه‌های قدرت سخت و نرم، به‌سان یک رقیب تمام‌عیار برای اسرائیل به‌شمار نمی‌آید. در مقابل، یک ایران نیرومند و مستقل برای اسرائیل تهدیدی ملموس است...

بهزاد نبوی: فرصت دیدار خاتمی و اوباما در سازمان ملل در آن زمان به نفع ما بود/  هیچ انقلابی سرِ سالم به گور نبرده است؛ جز انقلاب چین!

بهزاد نبوی ، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گفت: راهبرد در زمان و مکان می‌تواند تغییر کند، بدون آنکه ایدئولوژی دچار دگرگونی شود. ما همیشه آمریکا را یک دولت امپریالیستی می‌دانستیم و همچنان هم چنین نگاهی داریم، اما شیوهٔ برخورد با این دولت می‌تواند متفاوت باشد.

 مهمترین بخش های این گفت و گو را در ادامه میخوانید:

* زمانی که کارتر درگذشت، قصد داشتم در مصاحبه ای از او تجلیل کنم چرا که در جریان انقلاب، مواضع او هرچند در جهت منافع آمریکا بود برای ما نیز مفید واقع شد. (فشار او به رژیم برای گسترش آزادی های سیاسی) البته دوستان هم‌فکر و سیاسی‌ام مخالف تجلیل از او بودند، دیدگاه ایدئولوژیک‌مان ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی بوده و هست. اما راهبردهایمان می‌توانند در دوره‌های مختلف تغییر کند.

 

*.من شنیده‌ام که زمانی که آقای خاتمی به سازمان ملل رفته بود، اوباما تلاش بسیاری کرد تا با ایشان دیدار کند؛ حتی گفته شده که اوباما مایل بود صرفاً دستی به نشانهٔ سلام و احوال‌پرسی به ایشان بدهد، اما آقای خاتمی به شکلی از این دیدار اجتناب کرد. به اعتقاد من آن زمان فرصت مناسبی برای مذاکره با آمریکا و به نفع ما بود. لذا در آن شرایط، مذاکره و حتی عادی سازی روابط با آمریکا مشکلی نداشت.

*از منظر ایدئولوژیک، ما همواره آمریکا را قدرتی مستکبر دانسته‌ایم و همچنان می‌دانیم، اما از منظر راهبردی می‌توان با یک قدرت مستکبر نیز مذاکره کرد و در برخی حوزه‌ها به تفاهم رسید.

*ترامپ در عین حال که با ما مذاکره می‌کرد، تصور من این است هم‌ زمان با اسرائیل نیز هماهنگی انجام می‌داد؛ چون ترامپ از آن نوع مذاکره چندان خشنود نبود، شنیدم آقای عراقچی در جایی گفته بودند که در این مذاکرات هرچه ما می‌گفتیم، ویتکاف می‌پذیرفت؛ این امر مشکوک است، بنابراین در مراحل بعد با شناخت بیشتر باید مذاکره کنیم. راهی که برخی دوستان درباره جنگیدن مطرح می کنند راه مناسبی نیست.

*در جایی دربارهٔ اسکندر و برخوردش با امپراطوری چین مطلبی خواندم اسکندر می‌خواست به چین حمله کند پادشاهِ چین پیشنهاد مذاکره داد و گفت به‌جای نبرد، مبلغی خراج پرداخت میکند؛ اسکندر گفت «اگر پنج سال خراج بدهی، موافقم که نجنگم.» پادشاه چین گفت این مبلغ خیلی زیاد است و نمی‌تواند بپردازد، او گفت که نیروی نظامی‌اش قوی است و می‌تواند وارد جنگ شود. ولی حتی اگر در جنگ پیروز شود، پیروزی بر تو نوعی شکست خواهد بود زیرا تمام امکانات و منابع کشورم تحلیل می‌رود. سپس اسکندر پیشنهاد داد «دو سال» خراج بدهند؛ امپراطور گفت «نه، یک سال بیشتر نمی‌توانم بدهم.» اسکندر پذیرفت و بعد از توقف جنگ، امپراطور چین دو سال خراج پرداخت؛ و گفت همین که جنگ نشد، خودش برای ما پیروزی است. هر جنگی حتی اینکه احساس پیروزی هم داشته باشیم به ضرر کشور و منافع ملی است.

* من مثل گذشته ها انقلابی نیستم.در سال‌هایی که در زندان شاه بودم، مطالعات زیادی درباره انقلاب‌ها کردم و به این نتیجه رسیدم که از انقلاب کبیر فرانسه تا امروز، هیچ انقلابی سرِ سالم به گور نبرده است؛ جز انقلاب چین. آن‌هم به این دلیل که از آن انقلاب، چیزی جز استبداد و دیکتاتوری باقی نمانده است. انقلاب‌ها ذاتاً با خود استبداد و دیکتاتوری به همراه می‌آورند. انقلاب ما، استثنا بود؛ چراکه آزادی به همراه داشت.

*بحث ما با مرحوم رجایی خراسانی در آن زمان بر سر رابطه با آمریکا نبود. نخستین سالی که شهید رجایی نخست‌وزیر بود، همانند امروز، هر سال در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت می‌کردیم و هر رئیس‌جمهوری یک سخنرانی داشت. سال ۱۳۵۹ نیز چنین برنامه‌ای در دستور کار بود و من هم همراه شهید رجایی در سفر به نیویورک همراه بودم. آن دوره، فضای انقلابی در کشور حاکم بود و نمایندهٔ ما در سازمان ملل، آقای شمس اردکانی، متنی آماده کرده بود که قرار بود توسط شهید رجایی در مجمع قرائت شود؛ اما شهید رجایی گفت که آن متن را نمی خواند و خودش مطلبی را قرائت خواهد کرد.

* ایده نشان دادن آثار شکنجه روی پای شان از پشت تریبون، نظر خودشان بود . مساله قبلی را ادامه دهیم آقای شمس اردکانی در مصاحبه‌ها و محافل مختلف مطرح کرد که با کارتر رییس جمهور امریکا توافقاتی صورت گرفته و موضوع ایران و آمریکا در حال حل و فصل است؛ از جمله اینکه اگر آمریکا اقداماتی را انجام دهد، ما نیز گروگان‌ها را آزاد خواهیم کرد. با این‌حال، گروگان‌ها آزاد نشدند و ادعاهای مطرح‌شده تبیین‌نشده باقی ماند. آن‌گونه که برخی نقل کردند، شهید رجایی گفته بود که این موضوع با امام(ره) هماهنگ شده و امام(ره) ما را مأمور پیگیری امور کردند؛ شهید رجایی تحت القاعات بهزاد نبوی کار را خراب کرد و مانع انجام این کار شد. این موضوع را ایشان در همه‌جا بیان کرده‌اند؛ حتی در مصاحبه‌های خود نیز بارها به آن پرداخته‌اند و من نیز بارها در مصاحبه هایم جواب داده ام

*داستان دعوای ما با شمس اردکانی و رجایی خراسانی بر سر متنی بود که قرار بود شهید رجایی در صحن علنی سازمان ملل قرائت کند. من هم موافق با شهید رجایی بودم چراکه فرق نمی کرد به جای "آقایان و خانم ها"، شهید رجایی با "درود بر ..." متن بیانیه اش را شروع کند چراکه در کار ما تغییری حاصل نمی شد.

*در ملاقاتی که من با دو نفر از مسئولین امنیتی، حدود 40 روز قبل و زمانی که مجلس اخراج کارشناسان آژانس انرژی اتمی را تصویب کرده بود، درصدد طرح این مسئله بودم که بگویم کار درستی نیست. و توضیح دادم که این تصمیم می تواند مقدمهٔ خروج ما از پیمان NPT باشد.

 
تصویر روز
خبر های روز