به روز شده در: ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۱
کد خبر: ۷۲۳۷۵۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۶ آبان ۱۴۰۴

دکتر پزشکیان چه اصلاحاتی برای کابینه در نظر دارد؟

روزنو :اکنون بعد از گذشت بیش از یک سال از تشکیل کابینه، ضعف و قوت هر کدام از وزیران آشکار شده است. برخی وزرا از ابتدا هم سابقه غیرقابل دفاعی داشتند و برخی دیگر هم توزرد از کار درآمدند؛ بنابراین ادامه حضور هر دو دسته در کابینه هیچ توجیهی ندارد. طبعاً می‌توان از آنها نام برد، اما این موضوع منوط به تصمیم آقای پزشکیان برای ترمیم کابینه است. به هر حال، اکنون زمانِ ترمیم اساسی کابینه است.

دکتر پزشکیان چه اصلاحاتی برای کابینه در نظر دارد؟

کسانی که در انتخابات سال گذشته به آقای دکتر پزشکیان رأی دادند، چه از رأی خود نادم و پشیمان و چه نسبت به آن خوشحال و راضی باشند، در مقام عمل خیلی توفیری نمی‌کند. به هر حال، آقای پزشکیان با تمام قوت و ضعف‌هایی که از او می‌شناسیم، در ساختمان پاستور نشسته است و زمام امور بخشی از بوروکراسی کشور را به دست دارد.

به گزارش روز نو درخواست برای استعفاء یا کناره‌گیری او از قدرت، عملاً بیهوده است، چون چنین تصمیمی خارج از دایره اقتدار اوست و اجازه چنین کاری را پیدا نخواهد کرد. این موضوع در همان زمان تبلیغات انتخاباتی هم توسط نگارنده مطرح شد، اما در آن هیاهو اصلاً توجهی به خود جلب نکرد. به‌رغم سرخوردگی بسیاری از مردم از عملکرد دولت آقای پزشکیان، به نظر نگارنده، هنوز سوت پایان بازی سیاست در ایران به صدا درنیامده و همچنان امکان نقش‌آفرینی بهتر رئیس‌جمهور در ماه‌های پیش رو وجود دارد. از این جهت، اظهار ندامت و پشیمانی از رأی دادن به آقای پزشکیان علاوه بر آنکه اثری ندارد، زودهنگام هم هست و نیاز به صبر و تحمل بیشتری دارد.

کتمان نمی‌توان کرد که از دو سناریویی که در مورد انتخاب آقای پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور، قابل تصور بود، تا این لحظه سناریوی بدبینانه وزن بیشتری پیدا کرده است. سناریوی خوشبینانه این بود که مجموعه قوای حاکم دست به دست هم دهند و با کمک به اجرای وعده‌های آقای پزشکیان در مورد رفع تحریم‌های بین‌المللی، رفع فیلترینگ و پایان دادن به فشار‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، افق تازه‌ای پیش روی جامعه ایرانی بگشایند.

سناریوی بدبینانه هم این بود که آقای پزشکیان و اعضای کابینه‌اش بین دو سنگ آسیای مطالبات عمومی و موانع درون ساختاری گرفتار شوند و مثل همیشه بحث تأثیر انتخابات بر سرنوشت کشور، اظهار پشیمانی از حضور در انتخابات، دایره تنگ اختیارات رئیس‌جمهور و مسائلی از این قبیل تکرار شود. روشن است که فضا به سمت سناریوی بدبینانه حرکت کرده است.

این سناریو، اما از دید کسانی که نه بر اثر هیجانات کاذب و یا خودفریبی بلکه از روی تحلیلِ شرایط به آقای پزشکیان رأی دادند، هرگز پنهان نبوده است. من در همان روز‌های تبلیغات انتخاباتی بار‌ها احتمال تحقق این سناریوی بدبینانه را مطرح کردم، اما این موضوع هم مانند بحث عدم امکان استعفای رئیس‌جمهور پس از حضورش در ساختمان پاستور مورد بی‌توجهی قرار گرفت.

با این همه، ما ایرانیانی که به آقای پزشکیان رأی دادیم با توجه به معادله‌ای که خارج از اراده و کنترل ما شکل گرفته بود، چاره‌ای جز آزمودن سناریوی خوشبینانه و ارائه فرصتی به حکومت برای تحقق آن نداشتیم. این فرصت باید به حکومت داده می‌شد وگرنه پشیمانی تاریخی به بار می‌آورد. برای درک ملموس‌تر داستان طرح یک فرضیه خیالی کمک‌کننده است.

فرض کنیم ما در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت نمی‌کردیم و به آقای پزشکیان رأی نمی‌دادیم. در آن صورت چه می‌شد؟ روشن است که سعید جلیلی به جای آقای پزشکیان به ریاست‌جمهوری می‌رسید. آیا هیچ کارشناس و صاحب‌نظر جدی را می‌توان پیدا کرد که اگر آقای جلیلی به ریاست‌جمهوری رسیده بود، وضع کشور الان بهتر از این بود؟ به نظرم پاسخ روشن‌تر از آن است که نیازمند عبارت‌پردازی باشد.

بعد در آن صورت، آیا همه ما از سوی کسانی که حضور دکتر پزشکیان در عرصه انتخابات را فرصتی تاریخی می‌دانستند، متهم نمی‌شدیم که اگر به جای عدم شرکت در انتخابات، حرکتی به خود می‌دادیم و با حضور در پای صندوق‌های رأی نام پزشکیان را بر روی تعرفه انتخاباتی می‌نوشتیم، کشور به بلای حاکمیت یکپارچه اصولگرایان افراطی مبتلا نمی‌شد؟ واقعاً چه پاسخی در برابر این عده داشتیم؟ چگونه می‌توانستیم ثابت کنیم یا سوگند بخوریم که اگر آقای پزشکیان هم رئیس‌جمهور می‌شد، اوضاع توفیر چندانی نمی‌کرد؟

در دور دوم انتخابات من به این موضوع بسیار اندیشیدم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که هیچ راهی برای اثبات این موضوع وجود ندارد و بنابراین بهتر آن است که دست به آزمون بزنیم. اگر سناریوی خوشبینانه پیش رفت که خوش به حال کشور و مردم و خود ما و اگر سناریوی بدبینانه پیش آمد، در آن صورت هم چیزی را از دست نداده‌ایم، چون بدیل ماجرا تکلیفش پیشاپیش روشن بود.

از این زاویه، اصلاً رأی دادن به آقای پزشکیان پشیمانی‌بردار نیست، چون بدیل بهتری نه وجود داشت و نه قابل تصور بود. بنابراین، تا اطلاع ثانوی همچنان باید شکیبایی به خرج داد و دولت آقای پزشکیان را از اخطار و هشدار و اندرز و نصیحت و مشورت محروم نکرد.

به نظرم آقای پزشکیان باید از همان ابتدای کار، همکارانش را در دولت برای مدت مشخصی مثلاً یک سال انتخاب می‌کرد و ادامه کار آنان را به بررسی کارنامه آنها مشروط می‌ساخت. اکنون بعد از گذشت بیش از یک سال از تشکیل کابینه، ضعف و قوت هر کدام از وزیران آشکار شده است. برخی وزرا از ابتدا هم سابقه غیرقابل دفاعی داشتند و برخی دیگر هم توزرد از کار درآمدند؛ بنابراین ادامه حضور هر دو دسته در کابینه هیچ توجیهی ندارد. طبعاً می‌توان از آنها نام برد، اما این موضوع منوط به تصمیم آقای پزشکیان برای ترمیم کابینه است.

به هر حال، اکنون زمانِ ترمیم اساسی کابینه است. این خود نشاط و تحرکی تازه گرچه محدود و کوتاه‌مدت به فضای سرخورده و فسرده موجود سیاسی می‌دهد. بعد از آن هم خدا بزرگ است!

تصویر روز
خبر های روز