
بحران آب پایان نیافته است!
ایران بهعنوان کشوری واقعشده در کمربند خشک جهان، همواره با محدودیت منابع آبی مواجه بوده است. با این حال، تغییرات اقلیمی، تمرکز جمعیت، توسعههای شهری و صنعتی ناهماهنگ و الگوهای مصرف نادرست، این محدودیت تاریخی را به بحرانی جدی تبدیل کرده است.
کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی
به گزارش روز نو امیر شمشکی، مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، در گفتوگو با ایسنا تأکید کرده که امروز بخش بزرگی از منابع آب سطحی گذشته دیگر وجود ندارد و حجم چشمگیری از منابع زیرزمینی نیز از بین رفته است. به گفته او، حتی اگر بارشهای خوب اتفاق بیفتد، تنها بخشی از کمبودها جبران میشود و بخش عمدهای از کسری آب غیرقابل بازگشت است.
او به دریاچه ارومیه اشاره کرده و خشکی آن را «باورناپذیر» توصیف کرده است. شمشکی معتقد است همانطور که تصور نبودن دریای خزر غیرقابل باور است، خشکشدن کامل ارومیه هم تا چند دهه پیش غیرممکن بهنظر میرسید. این تغییرات نشاندهنده شدت بحران آب در ایران است.
دلایل بحران؛ از تغییر اقلیم تا توسعههای نادرست
به گفته این مقام مسؤول، کشور ما از گذشته تا امروز در موقعیتی کمآب قرار داشته، اما در دهههای اخیر عوامل انسانی این بحران را تشدید کردهاند. افزایش جمعیت، توسعههای شتابزده شهری و صنعتی، گرمایش زمین و تغییر اقلیم همگی به کاهش منابع آبی منجر شدهاند. او تصریح میکند که تمرکز شدید جمعیت و صنعت در پهنه تهران تا قزوین نمونهای از سیاستگذاریهای نادرست است که فشار سنگینی بر منابع آب منطقه وارد کرده است.
شمشکی میگوید حتی اگر ایران کشوری پرآب هم بود، چنین تمرکز جمعیتی میتوانست مشکلساز شود. در حال حاضر تأمین آب تهران نیازمند برداشت از چندین حوزه آبگیر است که همین موضوع منابع زیرزمینی پاییندست را تهدید میکند.
نقش تاریخی قناتها و مدیریت سنتی
این کارشناس حوزه هیدرولوژی یادآور شد که بخش عمده تمدن ایران بر پایه قناتها شکل گرفته است. قناتها منابعی پایدار و سازگار با طبیعت بودند و برخلاف رودخانهها یا بارشهای فصلی، قابلیت تأمین آب در بلندمدت را داشتند. به گفته او، در گذشته مردم در سالهای خشکسالی سیاستهای انقباضی اتخاذ میکردند و با شرایط طبیعی سازگار میشدند، در حالی که امروز چنین تطبیقی کمتر دیده میشود.
مصرف بیرویه و رفاهزدگی
شمشکی بخشی از مشکل را به تغییر سبک زندگی نسبت داد. به گفته او، در گذشته مردم با الگوهای مصرف سادهتر زندگی میکردند، اما اکنون رفاهزدگی و مصرفگرایی فشار مضاعفی بر منابع وارد کرده است. او البته تأکید میکند که نمیتوان همه تقصیر را به گردن مردم انداخت و بخشی از مصرف بالای آب در ایران ناشی از عادات فرهنگی و فناوریهای غیربهینه است.
کشاورزی؛ بزرگترین مصرفکننده آب
به گفته مدیرکل دفتر زمینشناسی، برای گذر از بحران ابتدا باید به سراغ بخشی رفت که بیشترین برداشت را انجام میدهد: کشاورزی. حدود ۸۰ درصد منابع آب زیرزمینی ایران در این بخش مصرف میشود. شمشکی بر ضرورت اصلاح الگوی کشت، توسعه آبیاری نوین و کاهش تلفات پس از تولید تأکید دارد. او میگوید در بسیاری از موارد محصول تولید میشود، اما در نهایت بخش زیادی از آن به ضایعات تبدیل میشود؛ به این ترتیب، آب مصرفشده عملاً از دست میرود.
توسعه صنعتی در مناطق کمآب
به اعتقاد این کارشناس، در بخش صنعت نیز اشتباهاتی رخ داده است. استقرار صنایع پرمصرف در استانهایی مانند اصفهان، بدون توجه به ظرفیت منابع آبی، فشار مضاعفی بر اکوسیستم وارد کرده است. شمشکی پیشنهاد میدهد صنایع متناسب با ظرفیت آبی هر منطقه جانمایی شوند تا بارگذاری غیرعلمی تکرار نشود.
راهکارها؛ تعادلبخشی و برنامهریزی کلان
او نخستین گام برای اصلاح وضعیت آب کشور را «تعادلبخشی» میان ورودی و خروجی منابع میداند. ورودی شامل بارشها و جریانهای سطحی است و خروجی شامل برداشتها و تبخیر. زمانی که خروجی بیش از ورودی شود، منابع طبیعی تحلیل میروند. شمشکی هشدار میدهد که ایران در حال حاضر بیش از توان اکولوژیک خود آب مصرف میکند.
وی در پایان تأکید کرد که حل بحران آب نیازمند یک نگاه کلان، برنامهریزی دقیق و هماهنگی میان بخشهای مختلف است. اگر مصرف متناسب با ظرفیت واقعی منابع تنظیم نشود، بحران آب نهتنها زندگی روزمره مردم بلکه امنیت غذایی و توسعه پایدار کشور را تهدید خواهد کرد.