به روز شده در: ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۷۰۲۱۴۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ - ۲۳ تير ۱۴۰۴

تبعات آنی بین‌المللی و داخلی استوری مشاور قالیباف با تفسیر تهدید هسته‌ای

روزنو :کیا مقدم:در یکی از حساس‌ترین برهه‌های ژئوپلیتیک برای جمهوری اسلامی ایران، روایت‌های متناقضی از داخل ایران منتشر می‌شود که چالش‌هایی را برای جایگاه بین‌المللی کشور ایجاد می‌کند. در حالی که برخی چهره‌ها از دیپلماسی و صلح حمایت می‌کنند، برخی دیگر به لفاظی‌هایی می‌پردازند که تحریک‌آمیز و غیرسازنده تلقی می‌شوند. 

تبعات آنی بین‌المللی و داخلی استوری مشاور قالیباف با تفسیر تهدید هسته‌ای

موضع دیپلماتیک در برابر لفاظی‌های تحریک‌آمیز

در ایران به ویژه در شرایط خطیر کنونی، تضاد کلیدی بین اهداف اعلام‌شده دیپلماسی و اظهاراتی که ظاهراً آنها را تضعیف می‌کنند، به مشکلی اساسی تبدیل شده است. پزشکیان دیروز در وزارت نفت، گفت: ((در تلاش هستیم با پیشبرد مسیر دیپلماسی از تکرار جنگ و درگیری جلوگیری شود. جنگ به نفع هیچ‌کس نیست و هرگز برنده‌ای ندارد.)) این سخنان بر تعهد به حل و فصل مسالمت‌آمیز و کاهش تنش تأکید دارد.

با این حال، این رویکرد دیپلماتیک در تضاد آشکار با اقدامات تحریک‌آمیز اخیر قرار می‌گیرد. یک نمونه قابل توجه، استوری جنجالی مهدی محمدی، مشاور راهبردی رئیس مجلس و از چهره‌های سابق تیم مذاکراتی سعید جلیلی در شبکه‌های اجتماعی است. استوری او، که تصویری از دو قارچ هسته‌ای بود، به طور گسترده‌ای به عنوان یک تهدید هسته‌ای تفسیر شد.

تأثیر استوری محمدی سریع و چشمگیر بود. رسانه‌های بین‌المللی مانند جروزالم پست به سرعت این تصویر را برجسته کرده و آن را به عنوان یک تهدید مستقیم تفسیر کردند. این امر منجر به درخواست‌هایی برای واکنش‌های تهاجمی شد، از جمله درخواست ترور آلارم برای حمله پیش‌دستانه و هسته‌ای به ایران که آب را در آسیاب دشمن می‌ریزد.

در داخل کشور نیز واکنش‌ها به همان اندازه انتقادی بود. احمد زیدآبادی این پست را «برخلاف سیاست رسمی حرمت سلاح هسته‌ای دانست و اظهار داشت که به طور ضمنی »کرانه باختری و بیت‌المقدس را هدف قرار داده است. سردبیر تابناک نیز با کنایه نوشت: « امور یک کشور ۹۰ میلیونی، بازیچه ادمین اینستاگرام شما نیست»، که بر بی‌اهمیتی و بی‌مسئولیتی درک‌شده اقدامات چنین چهره برجسته‌ای تأکید داشت.

الگویی از تهدیدهای پرهزینه

این استوری در مجموعه تحرکات دیگر قابل بررسی است. سیاست‌ورزان و چهره‌های امنیتی ایرانی سابقه استفاده از زبان تهدیدآمیز را بدون توجه آشکار به تبعات بین‌المللی دارند. ادعای اخیر محمدجواد لاریجانی مبنی بر توانایی «زدن ناف ترامپ با ریزپرنده» و تأکید او بر اینکه پنج پهپاد ایرانی می‌توانند «یک شهر اروپایی را نابود کنند»، نمونه‌ای از این روند است. چنین اظهاراتی، که اغلب با چاشنی طنز بیان می‌شوند، بار حقوقی و دیپلماتیک سنگینی دارند، به ویژه برای کشوری که از قبل تحت تحریم‌های شدید و تهدیدات امنیتی قرار دارد.

تحلیل‌گرانی مانند حمید آصفی این لفاظی‌ها را نشانه‌ای از «توهم استراتژیک» و «فروپاشی اخلاقی» می‌دانند. او استدلال می‌کند که تهدید اروپا، به ویژه از سوی کسی که قبلاً مسئول حقوق بشر بوده، نشان می‌دهد که نظام «از بحران مشروعیت داخلی به تهدید بیرونی پناه برده است.»

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی در گفت و گو با «توسعه ایرانی»: متاسفانه در اظهارنظرهایی از مقامات می‌شنویم که نشان‌دهنده تدبیر حاکمیت نیست در این راستا، مشاوران برخی افراد، به طور غیررسمی شائبه‌هایی درباره ساخت بمب اتمی برای ایران مطرح می‌کنند. این موضوع نه تنها ثبات اجتماعی را به هم می‌زند، بلکه امنیت داخلی و امنیت کشور را نیز به مخاطره می‌اندازد

ناآگاهی یا نفوذ؟

برخی منتقدان پا را فراتر گذاشته و این چهره‌ها را یا «دوستان نادان» یا «جاسوسان وفادار» خطاب می‌کنند. فیروز محمودی معتقد است که چنین تهدیدهایی دقیقاً همان چیزی است که اسرائیل می‌خواهد: «نمایش جمهوری اسلامی به عنوان جنگ‌طلب، غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک در افکار عمومی جهان.» او استدلال می‌کند که حتی اگر این تهدیدها هرگز عملی نشوند، ذهنیت جهانی را علیه ایران متحد کرده و به اقدامات پیش‌دستانه دشمنان مشروعیت می‌بخشد. اما پرسش همواره مطرح این است که «چرا دادستان سکوت کرده است؟»

بحران تصویر، بحران سیاست

جنبه حیاتی این ماجراها نه صرفاً محتوای تهدید، بلکه زمان، بستر و حامل آن تهدیدهاست. در زمانی که تنش با اسرائیل و آمریکا در بالاترین سطح خود قرار دارد، انتشار تصویری از قارچ هسته‌ای، یا شوخی با هدف گرفتن ناف یک رئیس‌جمهور سابق، نه کنش سیاسی است و نه استراتژیک؛ بلکه در اصل «بازی در زمین دشمن»  است.

چنین گفتارهایی، به جای تقویت امنیت ملی، به نوعی اعتراف غیرمستقیم به ضعف داخلی، بی‌برنامگی در سیاست خارجی، و تلاش برای ایجاد بازدارندگی از جنس توهم هستند. در نهایت، این رویدادها «بحران تصویر جمهوری اسلامی در فضای جهانی و فقدان نظام‌مندی در روایت رسمی آن» را برجسته می‌کنند. این عدم تطابق بین اهداف دیپلماتیک اعلام‌شده و اظهارات عمومی تحریک‌آمیز، خطر انزوای بیشتر ایران و توجیه اقدامات خصمانه از سوی دشمنانش را در پی دارد.

شائبه ساخت بمب اتم امنیت کشور را تهدید می‌کند

در راستای تحلیل ابعاد و تبعات اظهارنظرهای غیرمسئولانه، گفت‌وگویی با غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، کارشناس مسائل سیاسی و نماینده سابق مجلس، صورت گرفته است. وی در پاسخ به سوالاتی درباره تأثیر این اظهارات بر امنیت ملی و ثبات اجتماعی، ضرورت تفکیک احساسات از تصمیمات منطقی، مسئولیت نهادهای هدایت‌کننده گفتمان عمومی و راهکارهای بهبود وضعیت کشور، دیدگاه‌های خود را مطرح کرده است:

چگونه اظهارنظرهای غیرمسئولانه می‌توانند بر امنیت ملی و ثبات اجتماعی تأثیر بگذارند؟

متاسفانه ما در کشور اظهارنظرهایی از مقامات می‌شنویم که سطوح ملی خود را نمی‌دانند. به عنوان مثال، برخی از اعضای مجلس خبرگان و نمایندگان مجلس، به ویژه در زمینه دیپلماسی خارجی، نظراتی را مطرح می‌کنند که نشان‌دهنده تدبیر حاکمیت نیست. دیپلماسی خارجی و تصمیم‌گیری در امور بین‌الملل تحت فرماندهی کل قواست. در این راستا، مشاوران برخی افراد، به طور غیررسمی شائبه‌هایی درباره ساخت بمب اتمی برای ایران مطرح می‌کنند. این موضوع نه تنها ثبات اجتماعی را به هم می‌زند، بلکه امنیت داخلی و امنیت کشور را نیز به مخاطره می‌اندازد.

یک نماینده دیگر نیز اعلام می‌کند که ما بمب اتمی می‌سازیم و این چراغ سبزهایی به دشمنان می‌دهد. این اظهارات باعث می‌شود که ایران نزد جوامع بین‌المللی کشوری بحران‌زده و دچار اعوجاج به نظر برسد. این وضعیت خوب نیست؛ زیرا کشور رهبری دارد و سه قوه به اصطلاح دارد که هر یک وظایف خود را انجام می‌دهند. ادامه این روند هم ثبات اجتماعی و امنیت داخلی را به هم می‌زند و هم جایگاه ایران را در سطح بین‌المللی تضعیف می‌کند.

چه نهادی باید مسئولیت هدایت و مدیریت گفتمان عمومی را در زمان‌های بحرانی بر عهده گیرد؟

دولت؛ مسئولیت اجرایی با دولت است که  باید به همین ترتیب باشد. همچنین احزاب طبق کمیسیون ماده ۱۷ تشکیل می‌شوند و وظایف خود را باید در همین راستا انجام دهند اما نه اینکه دخالت کنند. سازمان تبلیغات در این مقطع زمانی جایزه‌ای برای سر رئیس‌جمهور آمریکا تعیین می‌کند. چرا این فرد دستگیر نشد؟ چرا کسی که امنیت کشور را به هم زد و آرامش ما را مختل کرد، در مجامع بین‌المللی برای ما خطر ایجاد کرد، محاکمه نشده است؟ آیا می‌توانیم برای سر رئیس‌جمهور یک کشور جایزه تعیین کنیم؟ اینگونه رفتارها در دنیا وجود ندارد.

مسئولین احزاب ما باید مسئولیت سیاسی خود را به عهده بگیرند و نه اینکه هر کسی از صبح بلند شود و شروع به بیان نظرات خود کند. خطبه‌های نماز جمعه را گوش کنید؛ در این هفته تقریباً همه اعلام جنگ کرده‌اند. این کشور رهبری دارد، شورای امنیت ملی دارد،رئیس‌جمهور و سه قوه دارد. نماینده مجلس نمی‌تواند در مورد بمب اتم اظهار نظر کند؛ ما سازمان انرژی اتمی داریم. با این حال، من احساس می‌کنم که برخی از افراد پس از پیروزی در جنگ ۱۲ روزه، نگران هستند و می‌خواهند کشور را دچار بحران کنند. 

استوری جنجالی مهدی محمدی، مشاور راهبردی رئیس مجلس و از چهره‌های سابق تیم مذاکراتی سعید جلیلی در شبکه‌های اجتماعی که تصویری از دو قارچ هسته‌ای بود، به طور گسترده‌ای به عنوان یک تهدید هسته‌ای تفسیر شد و درخواست‌هایی فوری برای واکنش‌های تهاجمی و حمله پیش‌دستانه به ایران را به دنبال داشت

در این شرایط، چه اقداماتی باید انجام شود؟ اساساً باید راهکارهایی برای رفتارهای سلبی و قهری اتخاذ شود. آن کسانی که می‌گویند من ناف ترامپ را با موشک زدن قطع می‌کنم، باید با آن‌ها برخورد شود. چه کاره این مملکت است؟ چرا برای کشور هزینه ایجاد می‌کند؟

برخی افراد نیز می‌گویند مکانیزم ماشه کاغذ پاره است، نظر شما چیست؟

وقتی آقای عراقچی می‌گوید مکانیزم ماشه، یک اعلان جنگ است، کجایش کاغذ پاره است؟ وزیر امور خارجه این کشور می‌گوید اسنپ بک یک واقعیت و اعلان جنگ است. مطمئنا حرف رهبری پشت سر او است.  از این وفاق و انسجام و حس میهن‌پرستی که بسیاری به آن رسیده‌اند، باید استفاده کنیم. 

چقدر ضرورت دارد که ما بین احساسات عمومی و تصمیم‌گیری‌های منطقی فاصله را رعایت کنیم؟

احساسات عمومی اغتشاش در مسئولین را نمی‌پسندند. یعنی ۹۰ میلیون نفر گوش به فرمان ۳۰۰۰ مدیر هستند. وزرا و معاونین وزرا  باشد یک جور حرف بزنند. عضو شورای شهر یک جایی تقاضای ترور رئیس جمهور کرده است. یعنی از این صهیونیستی تر و نفوذی تر نمی‌شود. اگر کسی از صبح شروع به بیان نظرات شخصی خود کند، این امر ناپسند است. در نهایت، عدم برخورد با افرادی که چنین اظهارنظرهایی می‌کنند، باعث می‌شود که دیگران نیز فکر کنند از قافله عقب افتاده‌اند. اگر حرف نزنند، تصور می‌شود که لال هستند.

تناقض دیپلماسی و تهدیدآفرینی

در شرایطی که مقامات رسمی جمهوری اسلامی بر لزوم پرهیز از جنگ و پیگیری مسیر دیپلماسی تأکید دارند، انتشار اظهارات و تصاویر تهدیدآمیز از سوی برخی چهره‌های نزدیک به نهادهای قدرت، به تعمیق بحران تصویر ایران در افکار عمومی جهانی منجر شده است. پست اینستاگرامی مشاور رئیس مجلس با محتوای تهدید هسته‌ای، نه تنها با اصول اعلام‌شده نظام در تضاد بود، بلکه خوراک تبلیغاتی به دشمنان منطقه‌ای داد و زمینه‌ساز مشروعیت‌بخشی به اقدامات تهاجمی علیه ایران شد

استوری مشاور راهبردی قالیباف،‌ در مجموعه تحرکات دیگر قابل بررسی است. سیاست‌ورزان و چهره‌های امنیتی ایرانی سابقه استفاده از زبان تهدیدآمیز را بدون توجه آشکار به تبعات بین‌المللی دارند. ادعای اخیر محمدجواد لاریجانی مبنی بر توانایی «زدن ناف ترامپ با ریزپرنده» و تأکید او بر اینکه پنج پهپاد ایرانی می‌توانند «یک شهر اروپایی را نابود کنند»، نمونه‌ای از این روند است

بحران در گفتمان رسمی و مسئولیت‌ناپذیری نهادی

پراکندگی در بیان مواضع، نبود سازوکار شفاف برای هدایت گفتمان عمومی، و سکوت نهادهای نظارتی در برابر اظهارنظرهای تحریک‌آمیز، هم ثبات اجتماعی را تهدید می‌کند و هم انسجام سیاست خارجی را از میان می‌برد. در حالی‌که تصمیم‌گیری در مسائل راهبردی از جمله انرژی هسته‌ای بر عهده نهادهای مشخص است، برخی افراد بدون جایگاه رسمی در این حوزه، با سخنان احساسی و پرهزینه، جایگاه بین‌المللی ایران را به چالش می‌کشند؛ امری که بیش از هر چیز، از خلأ در مدیریت روایت و نبود وحدت رویه در سطح حاکمیت حکایت دارد.

تصویر روز
خبر های روز