به روز شده در: ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۲
کد خبر: ۷۰۲۱۷۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۳ تير ۱۴۰۴

کسب و کار‌های دیجیتالی که قربانی جنگ ۱۲ روزه شدند!

روزنو :جنگ که شروع شد، اپلیکیشن‌های مکان‌یاب بدل به نقشه‌هایی شدند برای گم‌شدن. اپلیکیشن‌های تاکسی اینترنتی از کار افتاد. راننده در شهرری بود و درخواست مسافری از ونک را قبول می‌کرد درحالی‌که روی نقشه، موقعیت مکانی راننده در خیابان شیراز بود.

جنگ که شروع شد، اپلیکیشن‌های مکان‌یاب بدل به نقشه‌هایی شدند برای گم‌شدن. اپلیکیشن‌های تاکسی اینترنتی از کار افتاد. راننده در شهرری بود و درخواست مسافری از ونک را قبول می‌کرد درحالی‌که روی نقشه، موقعیت مکانی راننده در خیابان شیراز بود. مسیری که فاصله مبدأ و مقصد در آن ۱۰ دقیقه بود، روی نقشه یک ساعت و ۲۰ دقیقه زمان برای رسیدن نیاز داشت، بی‌آن‌که ترافیکی در کار باشد. قیمت تاکسی‌های اینترنتی، افزایش ناگهانی را تجربه کرد و تعداد سفر‌های رانندگان به‌شدت کاهش یافت.

کسب و کار‌های دیجیتالی که قربانی جنگ ۱۲ روزه شدند!

به گزارش روز نو نه مسافر راضی بود و نه راننده. پشتیبانی اپلیکیشن‌ها در پاسخ به چرایی این موضوع می‌گفتند: «دست ما نیست. به‌دلیل مسائل امنیتی این اتفاق افتاده است.» جنگ به آتش‌بس رسید، اما اختلال در مکان‌یابی و دسترسی به اینترنت هنوز هم پابرجاست. اختلالی که بدل به ناکامی‌های پی‌درپی و کوچک شده و امیرحسین جلالی‌ندوشن، روانپزشک به «هم‌میهن» می‌گوید، همین ناکامی‌های کوچک، اما مکرر، تداوم ناامنی است و می‌تواند روند بازسازی روانی را با اختلال مواجه کند. به گفته او جامعه در وضعیت فعلی، بلاتکلیف، معلق و آویزان شده است. احسان چیت‌ساز، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به «هم‌میهن» می‌گوید از نظر فنی و براساس داده‌های آنها، اختلال‌ها کمکی به تامین امنیت نمی‌کند و قربانیان این اختلال‌ها ۱۰ میلیون کسب‌وکار آنلاین و میلیون‌ها کاربر اینترنت در کشورند.

در مسیر «دیوانگی»

محمد صبح‌ها در مغازه کار می‌کند و شب‌ها راننده تپسی است. او در روز‌های جنگ نتوانسته بود از رانندگی درآمدی داشته باشد؛ چون هیچ نقشه‌ای کار نمی‌کرد، نه برنامه خود تپسی و نه مسیریاب‌های داخلی. او می‌گوید، این روز‌ها مسیریاب‌ها کار می‌کنند، اما گاهی اختلال دارند: «همین را هم تا ۱۰ روز پیش نشان نمی‌دادند. مسیریاب‌ها چند روز است که وصل شده. در آن ۱۲ روز جنگ هم کامل قطع بود و اصلاً کار نمی‌کردند. آدرس‌ها را اشتباه نشان می‌داد، مثلاً مبدأ مسافر را یک تا دو کیلومتر آن‌طرف‌تر نشان می‌داد.»

داوود هم راننده تاکسی است و این روز‌ها مدام با مشکل مسیریابی روبه‌رو می‌شود. او در سفر‌های خود از مسافر، نشانی مقصد را می‌پرسد، چون نه نقشه تپسی کار می‌کند، نه یکی از آن مسیریاب‌های ایرانی که از آن استفاده می‌کند. «هنوز مسیریاب‌ها جواب نمی‌دهند و حتی نقشه خود تپسی هم گاهی کار نمی‌کند. گاهی کار می‌کنند، گاهی نه.» او در مسیر خیابان فاطمی است، اما مسیریاب، موقعیت او را در بزرگراه زین‌الدین نشان می‌دهد. هنگام درخواست سفر، لینکی از طرف خود تپسی برای مسافر و راننده ارسال می‌شود و نقشه آفلاینی را در اختیار او قرار می‌دهد، اما داوود می‌گوید این نقشه هم کارساز نیست. او می‌گوید در ۱۲ روز جنگ، نتوانست زیاد کار کند و مسیر‌های اشتباهی که مسیریاب‌ها نشان می‌دهد «آدم را دیوانه می‌کند.»

حسین هم راننده اسنپ است و تجربه مشابهی دارد. او تاکسی دارد و راننده خطی است، اما در آن روز‌ها مسافری برای بردن در ایستگاه نبود: «در روز‌های جنگ سر خط که می‌رفتم هیچ مسافری وجود نداشت. تهران به‌ویژه بالای شهر آن خالی از سکنه شده بود.» او می‌گوید این روز‌ها تنها با استفاده از اپلیکیشنی که اسنپ از آنها خواسته دانلود کنند، می‌تواند کار کند.

اپلیکیشنی به‌نام «موقعیت مکان‌یاب» که در آن جای خود را به‌شکل دستی در نقشه وارد می‌کنند و می‌توانند مسافرانی که حوالی آنهاست را ببینند: «اینجوری دیگر نقشه گیج نمی‌شود. من تنها به همین شکل می‌توانم کار کنم. در غیراین‌صورت مسافر‌هایی را به من پیشنهاد می‌دهد که موقعیت مکانی آنها بسیار دورتر از من است.» او می‌گوید در دوران جنگ این تجربه را داشته که با مسافر تماس می‌گرفت و او می‌گفت، قم یا ساوه است و مجبور بودند سفر را لغو کنند: «در دوران جنگ فضای امنیتی بیشتری بود و عملاً ما نمی‌توانستیم کار کنیم و درآمدمان بسیار کاهش پیدا کرد.»

اعظم هم راننده دیگری است که در اپلیکیشن اسنپ مشغول به‌کار است. او به «هم‌میهن» می‌گوید، چند روز پیش بین ساعت ۶ عصر تا هشت‌ونیم شب اپلیکیشن کار نمی‌کرد و نمی‌توانست هیچ سفری را قبول کند: «انگار مسافری نبود. جی‌پی‌اس هم که مدام پرواز می‌کند و من و شما را جا‌های عجیبی نشان می‌دهد.» او می‌گوید، جنگ مردم را به جنون کشیده است: «دیروز مسافری را از منطقه اوین سوار کردم که می‌گفت، لحظه‌ای که اوین را زدند داشته از زیرپل رد می‌شده. تعداد زیادی کشته را دیده و از آن زمان به‌بعد هرکس طرف او می‌رود، جیغ می‌کشد.» مسافر اعظم برایش گفته، سر‌های متلاشی‌شده دو سرباز را دیده بود. اعظم می‌گوید، گوش‌های مسافرش از صدای انفجار هنوز هم سوت می‌کشید.

امیر راننده دیگری است که درباره تجربه اختلال در مکان‌یابی و قطعی اینترنت به «هم‌میهن» می‌گوید: «در دوران جنگ تنها میدان آرژانین آنتن بود و من وقتی مسافر را می‌رساندم، دوباره باید به همان نقطه برمی‌گشتم که بتوانم مسافر بعدی را بگیرم.» امیر زمانی که خیابان صابونچی را زدند، با فاصله چند کیلومتری از آنجا پارک کرده بود: «شدت انفجار به‌حدی بود که شیشه جلوی ماشین من از دو طرف شروع به ترک‌خوردن کرد.

بچه‌ای را دیدم که در اثر انفجار ساختمانی که موشک خورده سر و صورتش در اصابت با شیشه خانه پر از خون شده بود.» به گفته او، در همان روز‌ها از میدان آرژانتین مسافری را قبول کرده که نوشته بود شیراز: «من تصور می‌کردم خیابان شیراز است، اما شهر شیراز بود و مسافر هم هرچه می‌گفتم قبول نمی‌کرد. درنهایت پشتیبانی با من تماس گرفت.»

رضا هم راننده است و می‌گوید اختلال‌ها در برخی مناطق شدیدتر است و موقعیت‌های مکانی آنها در آن مناطق بسیار متفاوت با جایی است که در آن قرار گرفته‌اند: «مثلاً وقتی در خیابان سبلان بودم، موقعیت مرا فرودگاه مهرآباد نشان می‌دهد. بسیاری از رانندگان که تهران را بلد نیستند، نمی‌توانند کار کنند. ما هم بلد هستیم، تعداد سفرهای‌مان به‌دلیل اختلال در موقعیت‌یابی کاهش پیدا کرده است.» رضا در خیابان چراغ‌برق کار می‌کند، مغازه‌دار است و شب‌ها برای تامین زندگی، راننده اپلیکیشن‌های تاکسی اینترنتی است: «ساعت ۱۲ شب برای یکی، دو ساعت این اختلال برطرف می‌شود، اما بعد از دو، سه ساعت برمی‌گردد.»

آسیب‌های ناشی از اختلال در مکان‌یابی و سرعت اینترنت نه‌تنها به رانندگان که به شهروندان هم رسیده است. سامان همین چندروز پیش بود که می‌خواست خودش را به همسرش، جایی در یوسف‌آباد برساند. همسرش برای او ماشین گرفت و او در کوچه‌ای بن‌بست در یوسف‌آباد پیاده شد. جایی که فکر می‌کرد مقصد نهایی اوست: «در تماس با همسرم متوجه شدم من در مکان اشتباهی هستم و او با تعجب به من می‌گفت که جای درست را روی نقشه مشخص کرده بود.» درنهایت او مجبور می‌شود ماشین دیگری بگیرد و خودش را به همسرش برساند.

سارا هم تجربه مشابهی را پشت‌سر گذاشته: «می‌خواستم به قرچک ورامین بروم، اما نقشه قم را نشان می‌داد.» راننده مسیر را بلد بود و او را به قرچک رساند، اما نمی‌دانست میدان نمازی کجاست. آنها پرسان‌پرسان به آنجا رسیدند: «اگر در شهر باشی، به هر حال می‌توان آدرس را به یک شکلی پیدا کرد، اما در اطراف تهران این‌کار بسیار سخت است، چون کسی نیست که از او بپرسید.» آنها در حال رد شدن از مقصد موردنظر سارا بودند و به شکلی تصادفی یک‌نفر را دیدند و از او پرسیدند: «اگر او نبود، ما مقصد را رد می‌کردیم و مجبور بودیم کیلومتر‌ها برویم تا بتوانیم دور بزنیم و دوباره برگردیم.»

مسکنی دردناک به نام فیلترینگ

جی‌پی‌اس، موقعیت‌یاب ماهواره‌ای آمریکایی و نظامی‌محور است. روسیه هم موقعیت‌یاب دیگری به نام Glonass دارد که عرض‌های شمالی را پوشش می‌دهد. ماهواره موقعیت‌یاب Galileo هم متعلق به اتحادیه اروپاست و کنترل ۱۰۰ درصد غیرنظامی دارد. BeiDou هم ماهواره موقعیت‌یاب دیگری است که متعلق به چین است، پوشش‌دهی آن در آسیاست و امکان پیام‌رسانی ماهواره‌ای را دارد. احسان چیت‌ساز، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره اختلال جی‌پی‌اس در این روز‌ها به «هم‌میهن» می‌گوید: «جی‌پی‌اس پیشرفته است، اما یک حقیقت تلخ وجود دارد؛ کنترل کامل آن در دست وزارت دفاع آمریکا است. این یعنی هرگونه اختلال منطقه‌ای، اختلال عمدی یا کاهش کیفیت خدمات می‌تواند کاملاً تصمیمی سیاسی باشد.»

به گفته او پس از آتش‌بس، اختلالات موضعی در جی‌پی‌اس احتمالاً به دلایل امنیتی، نظامی یا تغییر اولویت‌بندی ماهواره‌ها برای مناطق دیگر رخ داده است: «باید بدانیم جی‌پی‌اس یک سرویس رایگان، اما با قید و بند است، چون دشمن هم از این سیستم استفاده می‌کند.» چیت‌ساز از اختلالاتی می‌گوید که توسط سیستم‌های داخلی روی جی‌پی‌اس ایجاد شده است: «برخی از مواقع اختلالاتی توسط سیستم‌های داخلی بر روی این سیستم ایجاد می‌شود و همین مسئله ما را به سمت گزینه‌های جایگزین مانند BeiDou سوق داده است.»

او در پاسخ به سوالی درباره تصمیم دولت درباره کندی و اختلال در اینترنت در این روز‌ها می‌گوید: «ما با یک دوگانه مواجهیم؛ از یک سو امنیت سایبری و زیرساختی کشور اهمیت دارد، و از سوی دیگر حق مردم برای دسترسی آزاد، ارتباطات جهانی و اقتصاد دیجیتال پویا. متأسفانه فیلترینگ گسترده و اختلال ساختاری بر اینترنت نه‌تنها بخشی از کسب‌وکار‌ها را نابود کرده، بلکه موجب بی‌اعتمادی اجتماعی، ناامیدی، و افت سرمایه اجتماعی شده است.»

او از قربانی شدن ۱۰ میلیون کسب‌وکار بر اثر اختلال در اینترنت خبر می‌دهد، اما مسئول تصمیم‌گیری نهایی در این حوزه را دستگاه‌های دیگری به جز وزارت ارتباطات می‌داند: «برنامه دولت (دست‌کم در حوزه سیاست‌گذاری فاوا) بازگشت به تعادل هوشمندانه است. یعنی امنیت با شفافیت، نه امنیت با انسداد. ما نمی‌توانیم ۱۰ میلیون کسب‌وکار آنلاین و میلیون‌ها کاربر فعال را قربانی کنیم. گفت‌و‌گو‌های بین‌دستگاهی در جریان است، اما تصمیم نهایی در این زمینه بر عهده وزارت ارتباطات نیست و دستگاه‌های متولی تصمیم‌گیرند.»

اختلال‌های گسترده اینترنتی در این روزها، برخی کارشناسان را به این نتیجه رسانده که شاید طرح اینترنت طبقاتی که از سال‌ها پیش در دستور کار دولت‌ها بوده حالا قرار است به مرحله اجرا درآید. چیت‌ساز در پاسخ به این سوال می‌گوید: «وزارت ارتباطات به دنبال اینترنت طبقاتی نیست. چیزی به‌نام «اینترنت طبقاتی» اگر در خفا باشد، بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند. ما نیازمند شفاف‌سازی هستیم. اگر قرار است سطح‌بندی دسترسی وجود داشته باشد، باید مبنای حقوقی، فنی و اخلاقی‌اش روشن باشد. اما تجربه جهانی نشان داده که تفکیک دسترسی بدون اعتماد عمومی شکست‌خورده است.» به گفته او اختلال گسترده، فیلترشکن‎ها و بدافزارها، در غیاب اعتماد و شفافیت، می‌تواند کل اقتصاد دیجیتال کشور را به محاق ببرد.

آنچه این روز‌ها بیش از هر دلیل و برهان دیگری با صدای بلند فریاد زده می‌شود این است که اختلال‌ها دلایل امنیتی دارند. اما چیت‌ساز بر این باور است که از نظر فنی و براساس داده‌های آنها، اختلال‌ها کمکی به تامین امنیت نمی‌کند: «تجربه دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۱ نشان داد که با وجود تلاش برای محدودسازی اینترنت، نه‌تنها کنترل حاصل نشد، بلکه زیرساخت کشور آلوده شد، گوشی‌ها زامبی شدند و کنترل آن از دست صاحبان تلفن همراه خارج شد و در اختیار سایرین قرار گرفت، حملات داخلی DDos به سامانه‌ها افزایش یافت و اعتماد عمومی خدشه‌دار شد.» او معتقد است سیاست فیلترینگ شاید در کوتاه‌مدت در به تأخیر انداختن برخی تهدید‌ها کمک کند، اما در بلندمدت امنیت، اقتصاد، فرهنگ و سرمایه اجتماعی را تضعیف می‌کند.

به گفته معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، فیلترینگ یک مسکن دردناک است نه درمان ریشه‌ای: «ما نباید ابزار امنیتی را به ابزار حکمرانی تبدیل کنیم. از سوی دیگر، وقتی مردم راهکار‌های عبور از فیلترینگ را خود پیدا کنند، شما اشراف اطلاعاتی را هم از دست می‌دهید؛ یعنی هم شهروند ناراضی دارید، هم اطلاعات گم‌شده. این زیان دوگانه است. علاوه بر این باعث می‌شود؛ مردم به اینترنت ماهواره‌ای غیرمجاز روی بیاورند و این باعث می‌شود همه سرمایه‌گذاری در توسعه پهن باند، آنتن‌های تلفن همراه و فیبر نوری در کشور از بین برود.»

او از تدوین برنامه‌ای خبر می‌دهد که براساس آن خدمات مکان‌یابی از جی‌پی‌اس به BeiDou منتقل شود: «در جریان مذاکرات ایران و چین، یکی از محور‌های اصلی توافق مشترک، بهره‌گیری از ظرفیت منظومه BeiDou چین برای موقعیت‌یابی دقیق در ایران بود. BeiDou یک معماری بسیار پیشرفته با دقت بالا و پوشش ویژه در آسیاست و خلاف جی‌پی‌اس، کنترل آن خارج از دست آمریکا است. ما در حال تدوین برنامه‎ای هستیم که بخشی از خدمات مکان‌محور کشور – در حمل‌ونقل، کشاورزی، اینترنت اشیاء – به‌تدریج از جی‌پی‌اس به سمت BeiDou مهاجرت کند.»

چیت‌ساز می‌گوید سیاست‌گذاری فناورانه باید با دید ملی، عقلانیت فناورانه و شفافیت اجتماعی جلو برود: «اگر به جای انسداد، روی ارتقای دانش دیجیتال مردم تمرکز کنیم و اگر به جای سیاست‌زدگی، با جامعه فنی گفت‌و‌گو کنیم، می‌توانیم هم امنیت داشته باشیم، هم توسعه.» به نظر می‌رسد اختلال‌های مکان‌یابی و اینترنت قرار نیست پایان را تجربه کنند و روز‌های پیش‌رو را همراه مردمی خواهند ماند که از جنگ برگشتند، اما جنگ از آنها برنمی‌گردد.

جامعه بلاتکلیف، معلق و آویزان

کاهش سرعت اینترنت، از دست رفتن آنتن‌دهی تلفن‌های همراه و اختلال در اینترنت‌های ثابت، تجربه‌ای روزمره برای شهروندانی است که یک جنگ ۱۲ روزه را پشت‌سر گذاشتند. این در حالی است که روانشناسان بار‌ها اعلام کردند، جریان آزاد اطلاعات یکی از راهکار‌های مهم برای بازسازی شهروندان در دوران پس از جنگ است.

امیرحسین جلالی‌ندوشن، روانپزشک درباره نداشتن سطح دسترسی مناسب به اینترنت حتی برای انجام کار‌های دانشگاهی به «هم‌میهن» می‌گوید: «ما همچنان با یک وضعیت جنگی روبه‌رو هستیم و در روز‌های گذشته به‌عنوان یک فرد دانشگاهی که می‌خواستم اطلاعاتی را به اشتراک بگذارم یا جست‌و‌جو کنم، حتی در حد یک جست‌وجوی ساده برای پیدا کردن منابع علمی، درگیر کار طاقت‌فرسایی شدم که آدم می‌تواند قید آن را بزند و رهایش کند.» به‌گفته او این مسئله در سطح رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و سازمان‌های غیردولتی به کاهش بهره‌وری در زمینه تامین اطلاعات، محتوا و تامین دسترسی‌های لازم برای کمک به آدم‌ها برای بازسازی پس از جنگ منجر می‌شود.

جنگ روی دشوار زندگی است؛ رویارویی با مرگ، ناتوانی و از دست دادن کنترل است و اینترنت، نیازی همگانی و عضوی لاینفک از زندگی روزمره شهری: «زمانی که به‌طور مکرر برای پیدا کردن مسیر، پرداخت صورتحساب یا حتی دیدن یک ویدئوی مفرح با مشکل روبه‌رو می‌شوید و نیاز به صبوری زیاد برای انجام همین کار‌های ساده روزمره دارید، این موارد تبدیل به ناکامی‌های کوچک می‌شوند. ناکامی‌های مکرر کوچکی که روان آسیب‌خورده ما در وضعیت جنگ و ناپایداری می‌تواند آنها را به آسیبی بزرگ‌تر در حد معنا و روانشناختی بدل کند.»

جلالی بر این باور است که بخشی از فرآیند بازسازی روانی بعد از یک بحران، از طریق امن‌شدن محیط اتفاق می‌افتد: «پیش از هر کاری برای فردی که تروما برای او اتفاق افتاده، باید او را در یک محیط امن قرار دهیم. زمانی که به‌طور مکرر اختلال اینترنت رخ می‌دهد درحقیقت در ذهن مردم وضعیت آتش‌بس شکننده را می‌سازد، تداوم ناامنی را به ذهن می‌آورد و در روند بازسازی روانی اختلال ایجاد می‌کند.»

جنگ آسیب‌هایش را به دل جامعه می‌ریزد و آسیب‌ها شکنندگی می‌شوند به جان انسان‌ها. انسان‌های شکننده‌ای که به‌دنبال پناهگاهی امن می‌گردند و نمی‌یابند: «زمانی که شکننده می‌شویم، چشم‌ها به سمت دولت‌هاست که ببینند درباره آلودگی هوا و اینترنت چه کار می‌کنند، آیا از طریق رادیو و تلویزیون مشکلات را به مردم اطلاع می‌دهند؟ اگر این پیغام به جامعه متبادر شود که عدم سلامت و توازن ایجاد شده، جامعه در وضعیت بدی قرار می‌گیرد.» جلالی معتقد است، جامعه باید پناهگاهی داشته باشد که آن پناهگاه، دولتی است که شرایط را برای او فراهم کند: «اگر چنین نباشد، روان جمعی احساس ناامنی می‌کند و بیشتر آسیب‌پذیر می‌شود.»

او در پاسخ به سوالی درباره آسیب‌های جسمی که بر اثر تداوم این وضعیت برای شهروندان ایجاد می‌شود، می‌گوید: «هر لحظه‌ای که تداوم لحظه ناتوانی و احتمال وقوع بحران مجدد باشد و به‌معنای چشم‌انتظاری برای وقوع مجدد بحران است، منجر به تداوم واکنش‌های بدنی به وضعیت بحران می‌شود.» به گفته او در این شرایط تمام شهروندان درون خودشان با یک موضوع حاد ترس روبه‌رو می‌شوند: «بدن‌هایی که باید آرام باشند که بتوانند به فردا بیاندیشند و تداوم و توازن‌اش را حفظ کنند، در تب و تاب است. بدن نمی‌تواند فراتر از انتظارمان کار کند، شما نمی‌توانید چندبرابر ظرفیت آن از او کار بکشید، چراکه دچار اختلال می‌شود.» او تحلیل جسمی و روحی را این‌گونه تعریف می‌کند: «ذهن وقتی احساس فوریت و اضطرار می‌کند توان زندگی معمولی داشتن را از دست می‌دهد، حتی اگر به‌ظاهر، پیرامونش عادی باشد.»

او معتقد است، جامعه «بلاتکلیف، معلق و آویزان» شده است: «ما با ادامه این روند، شاهد تعطیلی کسب‌وکارها، تعدیل نیرو‌ها و از بین رفتن حداقل‌های اقتصادی که جامعه تولید کرده، خواهیم بود. همچنین این موضوع کیفیت فضای علمی و دانشگاهی را هم دچار رکود و ایستایی خواهد کرد.»

پارازیت یا فریب

بررسی‌های «هم‌میهن» نشان‌دهنده بروز اختلال شدید موقعیت مکانی در شهر‌های تهران، بندرعباس، میناب، قشم، کیش، شهرستان بستک، سیرک و ابوموسی است. سایت https://gpsjam.org/ براساس اطلاعات ناوبری هواپیما‌ها اختلال در سیستم موقعیت مکانی در ۲۴ ساعت اخیر را نشان می‌دهد. اختلالی که ناشی از پارازیت‌اندازی روی سیستم‌های مکان‌یاب است و به‌طور معمول به دلایل نظامی انجام می‌شود. براساس اطلاعات موجود در این سایت، اکثریت قریب‌به‌اتفاق هواپیما‌هایی که با دقت GPS ضعیف ناوبری می‌کنند، نزدیک مناطق نظامی یا مشابه آن هستند؛ در بخش بزرگی از خاورمیانه به‌ویژه شرق دریای مدیترانه. عراق، لبنان، قبرس، ترکیه و ارمنستان به‌طور مداوم فعالیت پارازیت GPS دارند.

در مناطق شمال آفریقا، مانند لیبی هم گاهی اوقات پارازیت روی سیستم‌های مکان‌یاب دیده می‌شود. در اروپا، لهستان، رومانی، لیتوانی، لتونی، کالینینگراد و فنلاند گاهی فعالیت‌هایی که گمان می‌رود پارازیت باشد را نشان می‌دهند. اما در کنار پارازیت اختلال دیگری وجود دارد که از آن به‌عنوان «فریب» یاد می‌کنند. در «فریب» موقعیت مکانی شما به اشتباه نشان داده می‌شود. ممکن است شما در یک موقعیت مکانی باشید، اما جای دیگری را به‌عنوان موقعیت شما نشان دهد و این همان چیزی است که رانندگان و مسافران تاکسی‌های اینترنتی این روز‌ها بار‌ها با آن مواجه شدند.

پارازیت در سیستم‌های GPS در بخش‌های نظامی، روشی برای مختل کردن عملکرد پهپاد‌هاست و تاثیری روی جت‌های جنگنده و انواع دیگر جنگ‌افزار‌ها ندارد. برای مثال روسیه در مناطق جنگی مشترک‌اش با اوکراین از این پارازیت‌ها استفاده می‌کند تا اوکراین نتواند عملیات‌های نظامی با پهپاد‌های کوچک انجام دهد. با این حال، در سیستم‌های ناوبری جدید تحت عنوان A-PNT که در صنایع نظامی مانند پهپاد‌های پیشرفته یا سایر جنگ‌افزار‌ها استفاده می‌شوند، امکان پارازیت‌اندازی یا فریب وجود ندارد.

این اطلاعات نشان می‌دهد که تصمیم پارازیت‌اندازی در ایران با هدف جلوگیری از حملات ریزپرنده‌ها رخ می‌دهد، مانند آنچه در روسیه استفاده می‌شود. اما تفاوت اینجاست که روسیه در مناطق جنگی که مرز‌های مشترک‌اش با اوکراین است از این پارازیت‌اندازی‌ها استفاده می‌کند و به همین دلیل شهروندان روسیه با چالش‌های جدی مواجه نمی‌شوند، اما در ایران، ورود ریزپرنده‌ها به داخل کشور سبب‌شده این استراتژی در وسط شهر‌ها انجام شود.

تصویر روز
خبر های روز