
دلایل سقوط ارزش ریال!
بر اساس آخرین گزارشهای معتبر بینالمللی، از جمله گزارش موسسه دلتا کالج، ریال ایران بیارزشترین پول دنیا شد و حتی از پول ملی کشورهایی نظیر لبنان، ونزوئلا و سودان نیز پایینتر قرار گرفت. طبعا کاهش ارزش پول ملی در روند کلان اقتصاد کشور تبعات منفی دارد، اما در برهههایی که کشورها کاهش شدیدی در ارزش پول ملی خود تجربه میکنند، برخی کارشناسان آن را فرصتی برای افزایش تجارت جهانی میدانند. کشورهایی نظیر چین نیز تجربههایی در این خصوص به ثبت رساندهاند، اما به نظر میرسد ایران حتی از این فرصت هم بهره نبرده است.
به گزارش روز نو تاکنون نتوانستیم با هیچ کشوری پیوند پولی قابل اتکایی داشته باشیم و این درگیریهای به وجود آمده بین ایران و کشورهای عمدتا غربی و متحدین آنها، سبب شده که تقاضا برای پول ایران هم به شدت کاهش کاهش پیدا کند. حتی در مراوده تجاری با کشورهای دوست هم تحریمهای آمریکا مانع جدی برای نقل و انتقال پول است و همچنین تحریمهایی که خودمان با دست خودمان ایجاد کردیم مانند عدم پذیرش الزامات FATF. اینها همه اثرگذار است و یک تورمی را برای ما ایجاد میکند که میتوانیم اسم آن را تورم وارداتی بگذاریم
یک اقتصاددان در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، به چرایی روند نزول و سقوط ارزش پول ملی ایران و تبدیل آن به بیارزشترین پول جهان پرداخته است.
خلق پول بیش از حد مطلوب
یک اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق، در گفتوگو با «توسعه ایرانی»، درباره ارزیابی خود از روند کاهش ارزش پول ملی ایران، اظهار کرد: اگر از منظر دانش اقتصاد یا جریانهای اصلی در دانش اقتصاد بخواهیم به مقوله کاهش ارزش پول ملی بپردازیم، در واقع به همان تورم میرسیم.
کامران ندری، عنوان کرد: وقتی ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند، برای خرید کالاها و خدمات هم باید مقدار بیشتری از پول پرداخت کرد که اصطلاحا به آن تورم گفته میشود. در این حالت چه برای خرید کالاها و خدمات و چه برای خرید پولها و ارزهای دیگر باید مقدار بیشتری از واحد پول پرداخت کرد.
او تصریح کرد: مهمترین عاملی که جریانهای اصلی در دانش اقتصاد درباره کاهش ارزش پول ملی یک کشور ذکر میکنند این است که عرضه پول آن کشور خیلی بالا، ولی تقاضا برای آن پول به شدت پایین است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تاثیرگذاری هر دو عامل عرضه و تقاضا بر ارزش پول ملی یک کشور، گفت: یکی از عواملی که به افزایش عرضه پول منجر میشود، منشأ داخلی دارد یعنی باید در داخل اقتصاد دنبال عواملی بگردیم که باعث شده پول در اقتصاد بیش از حد مطلوب خلق شود.
ندری افزود: در راس آن عوامل داخلی، هزینههای خیلی زیاد دولت معمولا مطرح میشود؛ یعنی دولت تعهدات مالی بسیار زیادی را برای خود، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، ایجاد کرده است. بخشی از این تعهدات مالی در بودجه دولت منعکس شده که آن بخش شفاف بودجه است و حتی در بخش شفاف بودجه هم گزارشهای بودجه تایید میکنند که دولت سالیان سال با کسری بودجه مواجه است یعنی درآمدهایی که کسب میکند از هزینهها، تازه در بخش شفاف بسیار کمتر است.
یک اقتصاددان: فساد گسترده به عبارتی به معنای تعهدات مالی است؛ تعهدات مالیای که به هدف هم اصابت نمیکند و از آن مسیر واقعی خود منحرف میشود ولی نتیجه این فساد گسترده در دستگاه مالی دولت و تعهدات بهجا و نابهجایی که دولت پذیرفته است، کاهش ارزش پول ملی و تورمی است که با آن مواجهیم
او تاکید کرد: دولت باید این تعهدات مالی را پرداخت کند و طبیعتاً وقتی درآمد ندارد، به شکل غیرمستقیم و مستقیم به سراغ خلق پول میرود. یعنی از طریق خلق و عرضه پول و به عبارت دیگر، افزایش نرخ رشد پول، تعهدات مالی را پرداخت میکند.
فساد گسترده در تعهدات مالی
این تحلیلگر مسائل اقتصادی بیان داشت: این خلق پول تازه مربوط به بخش شفاف بودجه است؛ بخشی از تعهدات مالی دولت فرابودجهای و غیرشفاف است.
ندری اظهار کرد: تعهدات غیرشفاف دولت در بودجه آورده نمیشود و بخش غیرشفاف بودجه را تشکیل میدهد و اطلاعات دقیقی از میزان این تعهدات مالی، که دولت به صورت غیرشفاف و فرابودجهای پذیرفته و آن را هم از طریق پولی کردن، یعنی خلق پول، انجام میدهد در اختیار نداریم، اما میدانیم که وجود دارد.
به اعتقاد او، در بخش عرضه پول مهمترین عامل به مدیریت بودجه و تعهدات مالی که دولت پذیرفته است، برمیگردد. این استاد دانشگاه به فساد گسترده در بخش دولتی اشاره کرد و گفت: این فساد به عبارتی به معنای تعهدات مالی است؛ تعهدات مالیای که به هدف هم اصابت نمیکند و از مسیر واقعی خود منحرف میشود ولی نتیجه این فساد گسترده در دستگاه مالی دولت و تعهدات بجا و نابجایی که دولت پذیرفته است، کاهش ارزش پول ملی و تورمی است که با آن مواجهیم.
با هیچ کشوری پیوند پولی قابل اتکایی نداریم
ندری درباره عوامل موثر بر تقاضای پول عنوان کرد: درباره تقاضای پول، طبیعتا منازعات و درگیریهایی که ما به دلایلی با کشورهای دیگر داریم، عامل اصلی به شمار میرود.
او توضیح داد: سیاست خارجی ایران بر پایه تنش با کشورهای قدرتمند از لحاظ اقتصادی بنا شده است؛ در واقع کشورهایی که مراودات زیادی با آنها انجام میشود و بقیه کشورهای دنیا به دلیل قدرت اقتصادی که دارند، با این کشورهای قدرتمند ارتباط و بده- بستان پولی دارند.
این اقتصاددان تصریح کرد: زمانی که ارتباط تجاری با این کشورها قطع باشد آنها هم نیازی به پول ما نخواهند داشت، یعنی تقاضا برای پول ما در سطح بینالمللی بسیار بسیار افت میکند.
ندری ادامه داد: حتی نگرانیهایی که در تعامل با ایران وجود دارد سبب میشود که هیچ کشوری در سطح بینالمللی حتی کشورهای دوست که با آنها مراوده تجاری هم داریم پول ایران را نگهداری نکنند، در تعاملات تجاری پول ما را نمیپذیرند و میگویند با هر پول دیگری حاضریم مراورده کنیم الا پول ملی خودتان!
به گفته وی، به همین دلیل است که تاکنون نتوانستهایم با هیچ کشوری پیوند پولی قابل اتکایی داشته باشیم و تنشهای ایران و کشورهای عمدتا غربی و متحدین آنها، سبب شده که تقاضا برای پول ایران هم به شدت کاهش پیدا کند. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اقتصادی داریم که عرضه پول در آن، به دلیل مشکلات داخلی، بسیار زیاد است و تقاضا برای پول به خاطر درگیریهای خارجی به شدت پایین است و براساس قانون عرضه و تقاضا، این دلیل اصلی کاهش ارزش پولی ایران است.
تولید در کشور بسیار گران است
ندری در پاسخ به این پرسش که «آیا همین تحریمها باعث شده است که برخلاف تجربه بسیاری از کشورها، ایران نتواند از کاهش ارزش پول ملی در جهت افزایش تجارت سود ببرد؟»، گفت: تاحدودی به همین دلیلست، زیرا با کشورهای ضعیف نمیتوانیم تجارت چندانی داشته باشیم.
او افزود: با کشورهایی که به لحاظ اقتصادی قوی هستند و کالاها و خدمات آنها کیفیت مطلوب و هزینه پایین دارد باید مراوده تجاری داشته باشیم، زیرا کالاهایی که از کشورهای دست دوم و یا سوم تهیه میکنیم احتمالا کیفیت لازم را نخواهند داشت.
این کارشناس مسائل اقتصادی تاکید کرد: باز به دلیل تحریمها و سیاست خارجی، برای همین کالاهای بیکیفیت هم مجبوریم هزینههای بالایی پرداخت کنیم، چون یکی از مهمترین تحریمهایی که داریم، تحریم نظام بانکی است. ندری اظهار داشت: حتی در مراوده تجاری با کشورهای دوست هم تحریمهای آمریکا مانع جدی برای نقل و انتقال پول است و همچنین تحریمهایی که با دست خودمان ایجاد کردیم مانند عدم پذیرش الزامات FATF همه اثرگذار است و تورمی به نام تورم وارداتی برای ما ایجاد میکند.
او درباره تورم وارداتی توضیح داد: یعنی همان کالاهایی را که همه کشورهای دنیا خریداری میکنند، ما هم خریداری میکنیم، اما به دلیل همین تحریمها هزینه تمام شده این کالاها، که عمدتا مواد اولیه و کالاهای واسطهای هستند، بالاست و بنابراین تولید بسیار گران تمام میشود. گرانی تولید هم به چند دلیل است؛ یکی اینکه مواد اولیه و کالاهای واسطهای گران وارد کشور میشود و دو اینکه مدیریت داخلی آن توانمندیهای لازم را ندارد.
بسیار بعید است که مدیران فعلی، از سطوح بالا تا پایین، بخواهند مسائل و گرههای اقتصادی را حل کنند، زیرا اولا تفکر خود این افراد این ساختار را به وجود آورده است و ثانیا، خود این افراد از این ساختار منتفع میشوند. پس میتوان گفت که به بنبست رسیدهایم مگر اینکه یک دست معجزهگری این ساختار را زیرورو و دگرگون کند، اما مشخص نیست این دست معجزهگر کی از آستین بیرون میآید!
فساد ساختاری در کشور ته ندارد!
این استاد دانشگاه عنوان کرد: حتی اگر بتوانیم عرضه و تقاضای پول را هم مدیریت کنیم، باز هم کالاهای تولید داخل به دلیل همین تحریمها و به دلیل انحصار، سوءمدیریت گسترده و فسادی که سرتاسر کشور را فراگرفته است، گران هستند و این روند گرانتر شدن هم ادامه پیدا میکند، زیرا انحصار، سوءمدیریت و فساد ته ندارد و در حال افزایش است! به گفته او، این عوامل، عوامل غیرپولی هستند و با آن عرضه و تقاضا برای پول که به عنوان عامل اصلی اشاره شد، متفاوتند.
این اقتصاددان درباره عوامل تاثیرگذار بر ارزش پول ملی مطرح کرد: دو دسته از عوامل هستند که در اینجا تاثیرگذارند، یکسری عوامل پولی هستند که در همان مکانیسم عرضه و تقاضا برای پول تعریف میشود و یک عامل دیگر، مشکلات ساختاری است که اقتصاد ما با آنها مواجه است.
ندری درباره مشکلات ساختاری توضیح داد: متاسفانه ساختار سیاسی در داخل به گونهای بوده که در چند دهه گذشته، اقتصاد ما را به یک اقتصاد رانتی تبدیل کرده است؛ اقتصادی که متاسفانه با گرفتن امتیاز سرپا است و این امتیازات به اشکال مختلف به شرکتهای مختلف، که عمدتا دولتی و وابسته به نهادها هستند، اعطا میشود.
متاسفانه ساختار سیاسی در داخل به گونهای بوده که در چند دهه گذشته، اقتصاد ما را به یک اقتصاد رانتی تبدیل کرده است؛ اقتصادی که متاسفانه با گرفتن امتیاز سرپا است و این امتیازات به شکلهای مختلف به شرکتهای مختلف، که عمدتا دولتی و وابسته به نهادها هستند، اعطا میشود
او ادامه داد: در این دسته شرکتها سطح مدیریت بسیار پایین است و برای بقای خودشان به سمت انحصار حرکت میکنند و این سوءمدیریت، که در این شرکتها وجود دارد، خود یک عامل ایجاد هزینه است و، چون انحصار ایجاد کرده است، میتواند این هزینه را به مردم تحمیل کند. با انحصار هرچه میگویند باید پرداخت کرد. در یک دستگاه اداری هرچه آن کارمند میگوید باید به او پرداخت شود؛ یا به صورت قانونی پرداخت میشود یا به صورت زیرمیزی. این فساد آنقدر گسترده است که همه مردم گرفتار آن هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینها عواملی هستند که در این بالا رفتن روزبهروز قیمتها تاثیرگذارتد. مهمترین عامل همان عوامل پولی هستند، اما درجه دوم اهمیت همین عوامل ساختاری مانند انحصار، فساد گسترده، پایین بودن سطح مدیران دولتی و شبه دولتی، است. تاثیر این عوامل ساختاری اگر بیشتر از عامل اول نباشد، کمتر هم نیست.
کامران ندری در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: یک اقتصادی داریم که عرضه پول در آن، به دلیل مشکلات داخلی، بسیار زیاد است و تقاضا برای پول به خاطر درگیریهای خارجی به شدت پایین است. هرچیزی که عرضه آن بسیار زیاد، اما تقاضا برای آن بسیار کم باشد، کاهش ارزش پیدا میکند و این دلیل اصلی کاهش ارزش پولی ماست
به بنبست حل مشکلات رسیدهایم
ندری همچنین تاکید کرد: حل کردن این معضلات و مشکلات در ساختار مدیریت فعلی بسیار بسیار سخت است. او عنوان کرد:، چون اصلا مدیران فعلی در این ساختار پرورش پیدا کردهاند و خودشان این سیستم را به وجود آوردهاند و خودشان هم از این منتفع میشوند. این افراد اصلا فشار اقتصادی را روی خود احساس نمیکنند و تمام فشار اقتصادی روی دوش مردم است.
ندری در پایان خاطرنشان کرد: میتوان گفت که به بنبست رسیدهایم مگر اینکه یک دست معجزهگری این ساختار را زیرورو و دگرگون کند؛ اما نمیدانم این دست معجزهگر کی از آستین بیرون میآید!